English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
waterworks دستگاه اب رسان
Other Matches
exhaust in jector اب رسان
acid freeder اسید رسان
masseuse پیغام رسان
feeders توپ رسان
feeder گوی رسان
feeding cloth مایه رسان
pesky ازار رسان
feeding cloth پنبه رسان
feeders سوخت رسان
data medium داده رسان
feeders گوی رسان
deleterious اسیب رسان
injurious اسیب رسان
mailman نامه رسان
purveyor اذوقه رسان
purveyors اذوقه رسان
sutler اذوقه رسان
mailer نامه رسان
carburator سوخت رسان
feeder توپ رسان
feeder سوخت رسان
mail نامه رسان
provisioner توشه رسان
mailmen نامه رسان
victualler خواربار رسان
soniferous صدا رسان
pursuivant نامه رسان
nocent زیان رسان
nobbeing اسیب رسان
mails نامه رسان
paper boys روزنامه رسان
illative نتیجه رسان
caterers اذوقه رسان
paper boy روزنامه رسان
caterer اذوقه رسان
sleeping partners شریک سرمایه رسان
productive of annoyance زحمت رسان ازارنده
intelligencer خبر رسان جاسوس
informers خبر رسان کاراگاه
letter carrier نامه رسان پستچی
prompt book نسخه سخن رسان
post- نامه رسان پستچی
posts نامه رسان پستچی
informer خبر رسان کاراگاه
post نامه رسان پستچی
posted نامه رسان پستچی
feeder vessel کشتی سوخت رسان
silent partner شریک سرمایه رسان
informant خبر رسان مخبر
sleeping partner شریک سرمایه رسان
informants خبر رسان مخبر
prejudicious زیان رسان تبعیض امیز
prompt box جای سخن رسان یا سوفلور
illation نتیجه رسان منتج شونده
prejudicial زیان رسان تبعیض امیز
evangelists صاحب انجیل مژده رسان
evangelist صاحب انجیل مژده رسان
malignant زیان اور صدمه رسان
postboy چاپار چابک سوار نامه رسان
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
stratotanker نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
utensil دستگاه
utensils دستگاه
nervous system دستگاه پی
system دستگاه
nervous systems دستگاه پی
appurtenance دستگاه
organ system دستگاه
units دستگاه
device دستگاه
devices دستگاه
apparatus دستگاه
plants دستگاه
plant دستگاه
instrument دستگاه
systems دستگاه
teams یک دستگاه
team یک دستگاه
units یک دستگاه
equipment دستگاه
machined دستگاه
machine دستگاه
mechanisms دستگاه
machines دستگاه
appliances دستگاه
installations دستگاه
appliance دستگاه
device code کد دستگاه
mechanism دستگاه
setting up دستگاه
installation دستگاه
sets دستگاه
set دستگاه
unit یک دستگاه
unit دستگاه
power plant دستگاه تولیدنیروی
i.f.f. system دستگاه تشخیص
illuminator دستگاه روشنایی
retorts دستگاه تقطیر
device cluster گروه دستگاه
device شعار دستگاه
reference frame دستگاه مقایسهای
receiving set دستگاه گیرنده
power plants دستگاه تولیدنیروی
rivet gun دستگاه پرچ
induction current instrument دستگاه القائی
device dependent وابسته به دستگاه
coordinates دستگاه مختصات
counter recoil دستگاه عاید
dedicated device دستگاه اختصاصی
apparatus الت دستگاه
radio set دستگاه رادیو
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
guns دستگاه تزریق
gun دستگاه تزریق
recording instrument دستگاه ضبط
cyclon دستگاه غبارگیر
honing machine دستگاه سنگ
recording instrument دستگاه ثبات
giorgi system دستگاه جورجی
recuperator دستگاه عاید
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
cyclostat دستگاه چرخش
devices شعار دستگاه
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
crystal system دستگاه بلور
retort دستگاه تقطیر
robot دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
discrete device دستگاه گسسته
sequential device دستگاه ترتیبی
duplexing assembly دستگاه دو راهه
nervous system دستگاه عصبی
electric apparatus دستگاه الکتریکی
nervous systems دستگاه عصبی
fifth column دستگاه جاسوسی
separator دستگاه تجزیه
automatic دستگاه خودکار
display device دستگاه نمایش
duplexer دستگاه دوراهه
double v machine دستگاه ورق خم کن
drawing device دستگاه ترسیمه
double column machine دستگاه دو ستونی
leverage دستگاه اهرمی
drill press دستگاه مته
drilling machine دستگاه مته
shock inducer دستگاه ضربه زن
operator متصدی دستگاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com