Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
continuous extraction apparatus
دستگاه استخراج پیوسته
Other Matches
away
پیوسته بطور پیوسته
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
extraction of copper
استخراج مس
excerption
استخراج
productions
استخراج
eduction
استخراج
production
استخراج
exploitation
استخراج
extraction
استخراج
working
استخراج
workings
استخراج
copper extraction
استخراج مس
decipherment
استخراج
pan-
استخراج کردن
exploiters
استخراج کننده
educt
استخراج یا استنباط
gold mining
استخراج طلا
winning
استخراج معدن
extractable
استخراج شدنی
pan
استخراج کردن
extract copper
مس استخراج شده
under ground mining
استخراج زیرزمینی
under ground working
استخراج زیرزمینی
winnings
استخراج معدن
exploiter
استخراج کننده
decipherable
قابل استخراج
mibeable
قابل استخراج
mibeable
استخراج شدنی
draw out
استخراج کردن
counting votes
استخراج اراء
minable
قابل استخراج
minable
استخراج شدنی
message retrieval
استخراج پیام
extracts
استخراج کردن
extracting
استخراج کردن
extracted
استخراج کردن
extraction thimble
انگشتانه استخراج
derivations
استنساخ استخراج
extract
استخراج کردن
feature extraction
استخراج خصیصه
derivation
استنساخ استخراج
production of oil
استخراج نفت
stope
استخراج کردن
workable
قابل استخراج
exploitable
قابل استخراج
indecipherable
غیرقابل استخراج
exploitation
انتفاع استخراج
mining
استخراج معدن
extraction point
محل استخراج
extractor
استخراج کننده
separatory funnel
قیف استخراج
silver extraction
استخراج نقره
extractors
استخراج کننده
extraction of bitumen
استخراج قیر
acid extraction
استخراج اسیدی
extractible
قابل استخراج
pans
استخراج کردن
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
extract
بیرون کشیدن استخراج
extracted
بیرون کشیدن استخراج
quarrying
استخراج کردن معدن
mine
استخراج کردن یاشدن
mined
استخراج کردن یاشدن
saltworks
محل استخراج نمک
salter
استخراج کننده نمک
quarries
استخراج کردن معدن
pull out quote
عبارت استخراج شده
quarry
استخراج کردن معدن
mines
استخراج کردن یاشدن
extracting
بیرون کشیدن استخراج
educe
گرفتن استخراج کردن
surface mining
استخراج معدن روباز
educible
قابل استخراج یا استنباط
metallurgy
استخراج و ذوب فلزات
grub
از کتاب استخراج کردن
grubbed
از کتاب استخراج کردن
grubs
از کتاب استخراج کردن
strip mining
[American E]
استخراج معدن روباز
Open-pit mining
استخراج معدن روباز
extracts
بیرون کشیدن استخراج
extraction solvent
حلال استخراج کننده
opencast mining
[British E]
استخراج معدن روباز
illatively
بطریق استنتاج یا استخراج
extracted
بیرون کشیدن استخراج کردن
pyrometallurgy
استخراج فلزات در اثر حرارت
metallurgy
فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
extracting
بیرون کشیدن استخراج کردن
metallurgical
وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
saltern
کارخانه یا معدن استخراج نمک
extract
بیرون کشیدن استخراج کردن
surface digging
استخراج معادن در سطح زمین
acetum
استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
extracts
بیرون کشیدن استخراج کردن
hydrometallurgy
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
public opinion polling
استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
perpetually
پیوسته
on end
پیوسته
coalescent
پیوسته
proximate
پیوسته
coadunate
پیوسته
eternal
پیوسته
cohesive
به هم پیوسته
d. in
پیوسته
never ceasing
پیوسته
affined
پیوسته
cursive
پیوسته
unremittingly
پیوسته
on and on
پیوسته
for ever and aday
پیوسته
contiguous
پیوسته
round-the-clock
پیوسته
non-stop
پیوسته
annexed
پیوسته
alway
پیوسته
ceaseless
پیوسته
continued
پیوسته
conjoint
پیوسته
continous
پیوسته
incessant
پیوسته
allied
پیوسته
ceaselessly
پیوسته
incessantly
پیوسته
syndetic
پیوسته
attached
پیوسته
uninterrupted
پیوسته
married
پیوسته
everywhen
پیوسته
in connexion with
پیوسته به
legato
پیوسته
continual
پیوسته
concomitant
پیوسته
continuous
پیوسته
burst
پیوسته
for evermore
پیوسته
bursts
پیوسته
metallurgic
وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
continuous spectrum
طیف پیوسته
peal
صدای پیوسته
continuate
پیوسته بهم
continuous variable
متغیر پیوسته
continuous traffic line
خط پیوسته امد و شد
continuous tone
اهنگ پیوسته
pealed
صدای پیوسته
pealing
صدای پیوسته
to whittle at
پیوسته بریدن
continuous tone
ته رنگ پیوسته
continuous data
دادههای پیوسته
continuous distributions
توزیع پیوسته
whittle
پیوسته کم کردن
ex post
بوقوع پیوسته
adjoins
پیوسته بودن
adjoined
پیوسته بودن
adjoin
پیوسته بودن
peals
صدای پیوسته
continuous scrolling
حرکت پیوسته
vicinal
در همسایگی پیوسته
continuous function
تابع پیوسته
continuous forms
ورقههای پیوسته
collective
بهم پیوسته
continuous form
ورقه پیوسته
insobriety
شرب پیوسته
nid nod
پیوسته جنباندن
incessant drinking
پیوسته گساری
indiscrete
بهم پیوسته
forever
جاویدان پیوسته
permanent water level
تراز پیوسته اب
continuous error
خطای پیوسته
continuous paper
کاغذ پیوسته
nid nod
پیوسته جنبیدن
connecting arrangement
ترتیب پیوسته
conjunct
بهم پیوسته
end to end
سرهم پیوسته
inseparate
بهم پیوسته
without intermission
پیوسته لاینقطع
continuous processing
پردازش پیوسته
continuous duty
کار پیوسته
without rest
پیوسته لاینقطع
continuous process
فرایند پیوسته
continuous phase
فاز پیوسته
contiguous
همجوار پیوسته
accretion
رشد پیوسته
gamosepalous
پیوسته کاسبرگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com