English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
sferics دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
Other Matches
synchrotron دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
post diluvian زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
electron multiplier چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
hard drive دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
disc [disk] drive دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
hard disk drive [American E] [HDD] دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
hard disc drive [British E] دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
I/O device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
to save [to disk/DVD etc.] حفظ کردن [روی دستگاه دیسک سخت یا دی وی دی] [رایانه شناسی]
antediluvian وابسته به پیش از طوفان پیش از طوفان نوح
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
deluging طوفان
the stom raged itself out طوفان
sandstorm طوفان شن
cataclysm طوفان
cataclysms طوفان
hurricane طوفان
hurricanes طوفان
sandstorms طوفان شن
flooding طوفان
gale طوفان
floods طوفان
storming طوفان
deluge طوفان
flooded طوفان
flood طوفان
storms طوفان
stormed طوفان
storm طوفان
toucans طوفان
deluged طوفان
toucan طوفان
deluges طوفان
gales طوفان
squalls طوفان باد
storm lane گذرگاه طوفان
tornadoes طوفان پیچنده
storm smear پراکندگی طوفان
hurricanes طوفان دریایی
adrift دستخوش طوفان
squall طوفان باد
tornado طوفان پیچنده
petrel مرغ طوفان
hurricane طوفان دریایی
tornados طوفان پیچنده
mother cary's chicken مرغ طوفان
magnetic strom طوفان مغناطیسی
line storm طوفان مستقیم
rainstorm طوفان باران
sand storm طوفان ریگ
rainstorms طوفان باران
wester طوفان غربی
thunderstorm طوفان تندری
weathering طوفان هوا
stormproof window پنجره ضد طوفان
thunderstorms طوفان تندری
hail storm طوفان تگرگ
cyclone طوفان موسمی
cyclones طوفان موسمی
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
storm card طوفان نمای دریایی
hailstorms طوفان یا رگبار تگرگ
northwester طوفان شمال غربی
ice storm طوفان همراه باتگرگ
maelstrom طوفان یا گرداب شدید
hailstorm طوفان یا رگبار تگرگ
procellarian جنس مرغ طوفان
storm clcud ابر طوفان دار
postdiluvian بعد از طوفان نوح
the storm raved itself out طوفان غریدوغریدتا فرونشست
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
snifter طوفان شدید وزش سخت
diluvian وابسته به طوفان نوح طوفانی
ship fever طوفان سخت در دریای چین
diluvial وابسته به طوفان نوح طوفانی
fulmar مرغی مانند مرغ طوفان
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
computer حسابگر الکترونی
electron diffraction پراش الکترونی
tubes لامپ الکترونی
electron gas گاز الکترونی
computers حسابگر الکترونی
electron hole حفره الکترونی
electron density چگالی الکترونی
electron cutting برش الکترونی
electron cascade ابشار الکترونی
electron configuration ارایش الکترونی
electron could ابر الکترونی
electron capture جاذبه الکترونی
electron coupling پیوست الکترونی
electron coupling تزویج الکترونی
electron current جریان الکترونی
electron capture ربایش الکترونی
electron camera دوربین الکترونی
electron bombardment بمباران الکترونی
electron flow جریان الکترونی
electron gun تفنگ الکترونی
electron lens عدسی الکترونی
electron wave موج الکترونی
electronic current جریان الکترونی
electronic density چگالی الکترونی
electronic excitation تحریک الکترونی
electronic flash فلاش الکترونی
electronic formula فرمول الکترونی
electronic microscope میکروسکوپ الکترونی
electron cloud ابر الکترونی
electronic radiation تشعشع الکترونی
electronic rectifier یکسوکننده الکترونی
electronic rectifier یکسوساز الکترونی
electronic structure ساختار الکترونی
electronic switch سوئیچ الکترونی
electronic transition جهش الکترونی
electronic tuning تنظیم الکترونی
guns تفنگ الکترونی
electron tube لامپ الکترونی
electron lens لنز الکترونی
electron microscope میکروسکپ الکترونی
electron microscope میکروسکوپ الکترونی
tube لامپ الکترونی
electron shower رگبار الکترونی
one electron atom اتم تک الکترونی
electron mirror اینه الکترونی
electron particle ذره الکترونی
electron physics فیزیک الکترونی
electron ray اشعه الکترونی
electron sheath پوسته الکترونی
electron telescope تلسکوپ الکترونی
electron theory نظریه الکترونی
electron theory تئوری الکترونی
gun تفنگ الکترونی
electron beam اشعه الکترونی
electron avalanche بهمن الکترونی
electron beam پرتوی الکترونی
barrier layer بند الکترونی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
mallemuck مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
The massive storm has moved across Iceland. این طوفان بزرگ از روی ایسلند رد شد.
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
depletion layer capacitance فرفیت بند الکترونی
barrier layer capacitance فرفیت بند الکترونی
electron disintegration فرو ریزش الکترونی
phosphor معمولا اشعه الکترونی
multidentate atom اتم چند الکترونی
eniac ماشین حساب الکترونی
electronic lens عدسی یا لنز الکترونی
forbidden transition جهش الکترونی ممنوع
density of an electron beam چگالی اشعه الکترونی
electron microscope ذره بین الکترونی
welding by electron beam جوشکاری با اشعه الکترونی
gas filled valve لامپ الکترونی گازی
electron beam cutting برش با اشعه الکترونی
glass type tube لامپ الکترونی شیشهای
electron beam welding جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam generator مولد اشعه الکترونی
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
wind shake تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
get a fix on something <idiom> نامه الکترونی دریافت کردن
beam current at a specified point شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
electron beam focusing تمرکز دهی اشعه الکترونی
electron beam deflection system سیستم شکست پرتو الکترونی
input circuit مدار ورودی لامپ الکترونی
output circuit مدار خروجی لامپ الکترونی
thermoelectron الکترونی که در اثر گرماصادر شود
octal glass type tube لامپ الکترونی هشت پایهای
outride دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
mu فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
electron gun بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
bread-board لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
beams دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
bread-boards لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
beam دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
helmcloud ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology گونه شناسی نوع شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
numerical indicator tube هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
electron beam recording ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com