English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
charge coupled device دستگاه توام با بار
Other Matches
stealing from a protected palce سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
biparous توام زا
gemel توام
geminate توام
gemini توام
twin توام
twinned توام
mixed توام
joint توام
duad توام
adnate توام
integrate توام کردن
accompany توام کردن
accompanies توام کردن
integrates توام کردن
mixed graze توام زمین
aluminum coating by spraying amalgamate توام کردن
geminate توام کردن
mixed air توام هوا
twain توام دوقلو
twin check مقابله توام
twin check بررسی توام
reatrain عملکرد توام
twin توام کردن
twinned توام کردن
deprived توام با محرومیت
integrated staff ستاد توام
integrated training اموزش توام
integrating توام کردن
amalgamates توام کردن
accompanied توام کردن
intergrowth رویش توام
amalgamate توام کردن
amalgamating توام کردن
amalgamated توام کردن
easeful توام باراحتی
work relief استراحت توام با کار
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
armstand dive شیرجه توام با بالانس
hypocritical توام با تدلیس و تزویر
effective faith ایمان توام باعمل
blizzards بادشدید توام بابرف
rainsquall باران توام باتوفان
integrated defense پدافند هوایی توام
blizzard بادشدید توام بابرف
conjugate درهم امیختن توام
participant observation مشاهده توام با مشارکت
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
kleptolagnia تحریک جنسی توام با دزدی
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
to wed one quality to onether دوصفت راباهم توام کردن
adnate مربوط باعضاء تناسلی توام
synergism کار توام ودسته جمعی
synergy کار توام اشتراک مساعی
integrated reservoir operation بهره برداری توام از چندمخزن
tinged with cnvy حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
auxesis رشد توام باعدم تقسیم یاخته
malicious prosecution پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
rule of reason تفسیر قانونی توام با سوء نیت
High Mass عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
pleuropneumonia ذات الجنب توام با سینه پهلو
androgyny وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
poll degree درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
object lesson درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lessons درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
vaude نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
gall حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodramas نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
nervous system دستگاه پی
appurtenance دستگاه
apparatus دستگاه
equipment دستگاه
nervous systems دستگاه پی
plants دستگاه
plant دستگاه
device دستگاه
devices دستگاه
teams یک دستگاه
organ system دستگاه
team یک دستگاه
utensil دستگاه
utensils دستگاه
instrument دستگاه
systems دستگاه
system دستگاه
installation دستگاه
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
machine دستگاه
device code کد دستگاه
unit یک دستگاه
appliance دستگاه
installations دستگاه
machines دستگاه
appliances دستگاه
machined دستگاه
unit دستگاه
set دستگاه
setting up دستگاه
sets دستگاه
units یک دستگاه
units دستگاه
recuperator دستگاه عاید
respiratory system دستگاه تنفسی
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
gun دستگاه تزریق
device dependent وابسته به دستگاه
device flag پرچم دستگاه
input device دستگاه ورودی
induction instrument دستگاه القائی
counter recoil دستگاه عاید
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
power plant دستگاه تولیدنیروی
coordinates دستگاه مختصات
device driver محرک دستگاه
receiving set دستگاه گیرنده
guns دستگاه تزریق
reference frame دستگاه مقایسهای
set چیدن دستگاه
i.f.f. system دستگاه تشخیص
honing machine دستگاه سنگ
cyclon دستگاه غبارگیر
cyclostat دستگاه چرخش
apparatus الت دستگاه
recording instrument دستگاه ضبط
giorgi system دستگاه جورجی
illuminator دستگاه روشنایی
control gear دستگاه کنترل
dedicated device دستگاه اختصاصی
device cluster گروه دستگاه
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
recording instrument دستگاه ثبات
induction current instrument دستگاه القائی
crystal system دستگاه بلور
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
storage device دستگاه انبارش
dividing attachment دستگاه مقسم
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
display device دستگاه نمایش
discrete device دستگاه گسسته
evaporator دستگاه اب شیرین کن
folding machine دستگاه خم کاری
nervous system دستگاه عصبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com