English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (17 milliseconds)
English Persian
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
Search result with all words
drag عمل حرکت دستگاه OUSE
dragged عمل حرکت دستگاه OUSE
drags عمل حرکت دستگاه OUSE
barometric altimeter reversionary دستگاه ضد حرکت عقربه ارتفاع سنج
course recorder دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
dash pot دستگاه کند کننده حرکت میراگر
direction indicator دستگاه نشاندهنده جهت حرکت
elevating mechanism دستگاه حرکت ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت در ارتفاع
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
stroboscope دستگاه حرکت نما استروبوسکوپ
windage پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
Other Matches
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
nervous systems دستگاه پی
machine دستگاه
equipment دستگاه
device دستگاه
plant دستگاه
utensil دستگاه
nervous system دستگاه پی
utensils دستگاه
machined دستگاه
machines دستگاه
installation دستگاه
installations دستگاه
plants دستگاه
appliance دستگاه
sets دستگاه
setting up دستگاه
apparatus دستگاه
appliances دستگاه
units دستگاه
units یک دستگاه
unit دستگاه
instrument دستگاه
unit یک دستگاه
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
organ system دستگاه
appurtenance دستگاه
devices دستگاه
set دستگاه
team یک دستگاه
teams یک دستگاه
systems دستگاه
system دستگاه
device code کد دستگاه
out- دستگاه خاموش
machinery saw دستگاه اره
out دستگاه خاموش
outed دستگاه خاموش
synchronous device دستگاه همگام
low potential system دستگاه کم فشار
lymphatic system دستگاه لنفاوی
machine accessory متعلقات دستگاه
array دستگاه انتن
booms دستگاه شناور
arrays دستگاه انتن
peripheral دستگاه جانبی
machine foundation پایه دستگاه
machine frame چارچوب دستگاه
winching دستگاه وینچ
drill دستگاه مته
winched دستگاه وینچ
transmitter دستگاه فرستنده
idiot box <idiom> دستگاه تلوزیون
tar spraying machine دستگاه قطرانپاش
radar دستگاه رادار
system رشته دستگاه
mental apparatus دستگاه ذهن
fridge دستگاه مبرد
fridges دستگاه مبرد
transmitters دستگاه فرستنده
mass storage device دستگاه تل انبارش
drilled دستگاه مته
magneto دستگاه مولدبرق
drills دستگاه مته
winch دستگاه وینچ
tape drives دستگاه نوارخوان
tape drive دستگاه نوارخوان
mapping device دستگاه نگاشت
frig دستگاه مبرد
prime mover دستگاه محرک
induction instrument دستگاه القائی
input device دستگاه ورودی
automatics دستگاه خودکار
automatic دستگاه خودکار
storage device دستگاه انباره
stiller دستگاه تقطیر
instrumental accuracy دقت دستگاه
instrumental error خطای دستگاه
stillest دستگاه تقطیر
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
jack plane رنده دستگاه
induction current instrument دستگاه القائی
machinery ماشین ها دستگاه
prime movers دستگاه محرک
distiller دستگاه تقطیر
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
honing machine دستگاه سنگ
i.f.f. system دستگاه تشخیص
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
illuminator دستگاه روشنایی
fifth column دستگاه جاسوسی
nervous systems دستگاه عصبی
storage device دستگاه ذخیره
nervous system دستگاه عصبی
still دستگاه تقطیر
supercharge دستگاه تشدید
jointing plane رنده دستگاه
secret دستگاه سری
secrets دستگاه سری
sets چیدن دستگاه
system of forces دستگاه نیروها
system of units دستگاه یکانها
system of units دستگاه واحدها
setting up چیدن دستگاه
table set دستگاه میزی
boom دستگاه شناور
boomed دستگاه شناور
booming دستگاه شناور
synchronous device دستگاه همزمان
set چیدن دستگاه
stills دستگاه تقطیر
storage device دستگاه انبارش
symbolic device دستگاه سمبلیک
lighting set دستگاه روشنایی
limbic system دستگاه کناری
leverage دستگاه اهرمی
link trainer دستگاه پروازاموز
vibrator دستگاه ارتعاش
vibrator دستگاه ماساژ
vibrators دستگاه ارتعاش
vibrators دستگاه ماساژ
logic device دستگاه منطقی
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
dredger دستگاه کل تراش
psychic apparatus دستگاه روانی
chuck دستگاه نظام
puller دستگاه کشش
punching machine دستگاه منگنه
punching machine دستگاه پانچ
chucked دستگاه نظام
quantized system دستگاه کوانتایی
radio set دستگاه رادیو
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
ventilators دستگاه تهویه
ventilator دستگاه تهویه
printer machine دستگاه چاپ
dredgers دستگاه کل تراش
time delay device دستگاه تاخیردار
pointing device دستگاه اشاره گر
polyphase system دستگاه چندفاز
distillers دستگاه تقطیر
power saw دستگاه اره
sequential device دستگاه ترتیبی
predictor دستگاه مدبر
separator دستگاه تجزیه
ventilatory system دستگاه تهویهای
loads عملکردماشین یا دستگاه
block یک دستگاه ساختمان
receiving set دستگاه گیرنده
receivers دستگاه گیرنده
triclinic system دستگاه سه شیب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com