Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
bevel gear hob
دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
Other Matches
bevel gear planer
دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
bevel gear grinder
دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
timken bearing
یاطاقان غلطکی مخروطی
bevel gear
چرخ دندانه مخروطی
hobbing machine
دستگاه فرز غلطکی
plain milling cutter
دستگاه فرز غلطکی
plate mill
دستگاه فرز غلطکی
slab milling cutter
دستگاه فرز غلطکی
helical tooth bevel gear
چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
chain hob
دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
double frame hobbing machine
دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
normal slump
درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
polyconic grid
سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
rack and pinion
میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
serrate leaves
برگهای ارهای یا دندانه دندانه
saw edged
دارای لبه دندانه دندانه
roller bearing
بلبرینگ غلطکی
anti friction bearing
یاطاقان غلطکی
ball and parallel roller bearings
یاطاقان غلطکی
cylinderical roller bearing
یاطاقان غلطکی
spherical roller bearing
بلبرینگ غلطکی
edge mill
اسیاب غلطکی
barrel controller
کلید غلطکی
drum switch
کلید غلطکی
bulb angle steel
فولاد نبشی غلطکی
four high rolling stand
خان چهار غلطکی
slab mill
فرز کردن غلطکی
four high rolling stand
مقام چهار غلطکی
cylinder roller thrust bearing
یاطاقان غلطکی محوری
drum type lubricating pump
پمپ روغنکاری نوع غلطکی
feed
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
jaggy
دندانه دندانه ناهمواری
cut gears
دندانه دندانه کردن
dentate
دندانه دندانه مضرس
nicks
دندانه دندانه کردن
nick
دندانه دندانه کردن
nicking
دندانه دندانه کردن
nicked
دندانه دندانه کردن
saw tooth
دندانه اره ای
[گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
cone shape
مخروطی
fusiform
مخروطی
spiry
مخروطی
cone
مخروطی
conical
مخروطی
cones
مخروطی
conic
مخروطی
conical
مخروطی شکل
reduction crusher
سنگشکن مخروطی
double cone insulator
مقره دو مخروطی
fusion cone
مخروطی اتصال
cramwheel
دنده مخروطی
gothic arch
طاق مخروطی
hyperbola
طرح مخروطی
exhaust cone
مخروطی اگزوز
chamfered end
راس مخروطی
cone
ساختمان مخروطی
chamfered end
نوک مخروطی
spires
منار مخروطی
spire
منار مخروطی
taper off
مخروطی شدن
nun buoy
بویه مخروطی
paraboloid
قطع مخروطی
tail cone
دنباله مخروطی
conoidal
مخروطی شکل
conoidal
شبه مخروطی
conic section
مقطع مخروطی
conoid
شبه مخروطی
conical spring
فنر مخروطی
cone shaped
مخروطی شکل
conical scanning
تقطیع مخروطی
cone antenna
انتن مخروطی
hollow cone charge
خرج مخروطی
conical antenna
انتن مخروطی
lip angle
زاویه مخروطی
conoid
مخروطی شکل
cone pulley
صفحه مخروطی
conic sections
مقاطع مخروطی
conicalness
شکل مخروطی
sharpshooter
زنجره دارای سر مخروطی
helm
[تاج مخروطی کلیسا]
epi
[مناره مخروطی کلیسا]
conifers
که میوه مخروطی دارند
strobilus
گل اذین مخروطی شکل
spires
تاجک مخروطی کلیسا
metal cone tube
لامپ مخروطی فلزی
conifer
که میوه مخروطی دارند
conical
کله قندی مخروطی
spire
تاجک مخروطی کلیسا
automatic lathe for taper turning
ماشین تراش مخروطی
cone crusher
سنگ شکن مخروطی
bevel gear
چرخ دنده مخروطی
bevel gear drive
جعبه دنده مخروطی
conical head lubricating nipple
گریس خور مخروطی
drill socket
[مخروطی سه نظام مته]
cone type face milling cutter
فرز نوع مخروطی
conical scanning
انتشار مخروطی امواج
countersink
خزینه مخروطی کردن
bevel gearing
گیربکس دنده مخروطی
erlenmeyer flask
تنگ مخروطی ازمایشگاه
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
countersink
خزینه دار کردن مخروطی
tepees
خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepee
خیمه مخروطی سرخ پوستان
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
stylographic pen
سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
double cone
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
bevel gear generator
ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
rods and cones
[in the retina]
یاخته های استوانه ای و مخروطی
[در شبکیه چشم]
wickiup
کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
nose cone
دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
dimpling
پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
haycock
کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
gutta
تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
conoid
[فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
cones
هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone
هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
bezel
حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
indented
دندانه دندانه
dentate
دندانه
pegs
دندانه
crenation
دندانه دندانه
tine
دندانه
serrate
دندانه دندانه
peg
دندانه
notche
دندانه
nid
دندانه
sheath
دندانه
cams
دندانه
nicking
دندانه
nick
دندانه
saw toothed
دندانه دندانه
leaf
دندانه
nicks
دندانه
notch
دندانه
bidentate
دو دندانه
sawtooth
دندانه دندانه
notches
دندانه
serration
دندانه
serra
دندانه
cam
دندانه
nicked
دندانه
cogs
دندانه
cog
دندانه
jag
دندانه
jaggies
دندانه ها
indentations
دندانه
sheaths
دندانه
dents
دندانه
dentation
دندانه
indentation
دندانه
nibs
دندانه
crinkle
دندانه دندانه
cogging
دندانه
denticulate
دندانه دندانه
denticle
دندانه
threads
دندانه
thread
دندانه
tooth
دندانه
mordant
دندانه
crinkling
دندانه دندانه
crinkles
دندانه دندانه
crinkled
دندانه دندانه
nib
دندانه
denting
دندانه
dent
دندانه
undentate
تک دندانه
dented
دندانه
trifid
سه دندانه
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
knurled
دندانه دار
dentation
دندانه بودن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com