Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
rectangular coordinates
دستگاه مختصات راست گوشه
Other Matches
orthorhomobic system
دستگاه راست گوشه
rhombic system
دستگاه راست گوشه
rectangular
راست گوشه
right-angled
راست گوشه
right angled parallelogram
راست گوشه
right angled
راست گوشه
orthogonal
راست گوشه
rectangles
راست گوشه
rectangle
راست گوشه
centroid
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
rectangularly
بشکل راست گوشه
cross roads
همبر راست گوشه
right triangle
مثلث راست گوشه
origins
محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
origin
محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
coordinates
دستگاه مختصات
right triangle
مثلث راست گوشه
[ریاضی]
spherical coordinates
دستگاه مختصات کروی
polar coordinates
دستگاه مختصات قطبی
coordinate system
دستگاه مختصات
[ریاضی]
relative coordinate system
دستگاه مختصات نسبی
ablique coordinates
دستگاه مختصات قائم
horizon system of coordinates
دستگاه مختصات افقی
preferred system of coordinates
دستگاه مختصات مرجع
trigonometer
اسبابی که با ان سه گوشهای راست گوشه رامیسنجند
polar coordinate system
دستگاه مختصات قطبی
[ریاضی]
cylindrical coordinate system
دستگاه مختصات استوانه ای
[ریاضی]
Cartesian coordinate system
دستگاه مختصات دکارتی
[ریاضی]
celestial equator system of coordinates
دستگاه مختصات استوای سماوی
spherical coordinate system
دستگاه مختصات کروی
[ریاضی]
spherical coordinate system
[with constant radius]
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
coriolis acceleration
شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
unit cell
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
puck
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pucks
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
relative
دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
dexiotropous
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropic
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
polar plot
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
corner
گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
cornering
گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corners
گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
attention to port
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right.
این جاده اصلی به کمی راست
[مورب در سمت راست]
ادامه دارد.
true origin
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
bi directional
چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
acute angle
گوشه تیز گوشه تند
eremitic
گوشه نشینانه گوشه گیر
To lead an idle life.
راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
one two
ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
plain dealing
معامله راست حسینی راست باز
orthotropous
دارای تخمک راست راست اسه
off
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
columnleft
فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
half face
نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
underhook
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
right justify
هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
side step
فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
guide left
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
coordinates
مختصات
data
مختصات
grid coordinates
مختصات
plotting scale
خط کش مختصات
coordinate
مختصات
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
plain coordinates
مختصات مسطحه
cross-references
سیستم مختصات
plain coordinates
مختصات افقی
canonical coordinates
مختصات بندادی
cross-reference
سیستم مختصات
cartesian chart
مختصات کارتزین
cartesian coordinates
محور مختصات
cross reference
سیستم مختصات
axis
محورهای مختصات
cartesian coordinates
مختصات دکارتی
reaction coordinates
مختصات واکنش
spherical coordinates
مختصات کروی
spherical coordinates
مختصات سماوی
target grid
مختصات هدف
coordinate scale
گونیای مختصات
transformation of coordinates
تبدیل مختصات
the peculiarities of mammals
مختصات پستاندارها
polar coordinates
مختصات قطبی
axis of coordinates
محورهای مختصات
cordinate axis
محورهای مختصات
polar coordinate
مختصات قطبی
rectangular coordinate
مختصات متعامد
eulerian coordinates
مختصات اولری
image coordinates
مختصات تصویر
northing
مختصات عرضی
jacobian coordinates
مختصات ژاکوبی
geographic coordinates
مختصات جغرافیایی
geomagnetic coordinates
مختصات ژئومگنتیکی
input coordinate
مختصات اولیه
grid chart
شبکه مختصات
lagrangian coordinates
مختصات لاگرانژی
grid coordinates
مختصات شبکه
easting
مختصات طولی
coordinate axises
محورهای مختصات
coordinates
مختصات نقشهای
equatorial coordinates
مختصات استوایی
polar chart
نمودار با مختصات قطبی
inertial coordinate system
سیستم مختصات ماندی
military grid
شبکه مختصات نظامی
polar diagram
نمودار با مختصات قطبی
coordinate system of axis
سیستم محورهای مختصات
coordinate
همرتبه کردن مختصات
coordinate code
رمز مختصات نقاط
coordinate code
رمزمربوط به مختصات نقشهای
cylindrical coordinate
مختصات استوانه ای
[ریاضی]
cartesian coordinate system
سیستم مختصات کارتزین
spherical coordinates
مختصات کروی
[ریاضی]
momentum coordinates
مختصات اندازه حرکت
polar coordinates
مختصات قطبی
[ریاضی]
generalized coordinates
مختصات تعمیم یافته
Y coordinate
مختصات بردار عمودی
y axis
محور عرضی مختصات
X coordinate
مختصات بردار افقی
curvilinear coordinates
مختصات خمیده خط
[ریاضی]
georef grid
مختصات جغرافیایی جهانی
known datum point
نقطهای با مختصات وگرای معلوم
axis
برای مختصات افقی در گراف
axis
برای مختصات عمودی در گراف
x axis
محور افقی مختصات یا محورطولها
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
half left
فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
plotted
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
y axis
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
plot
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plots
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
universal transverse mercator
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
grid
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
plotters
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
abscise
جدا کردن طول روی محور مختصات
grids
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
plotter
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
z axis
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
vertex
نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
plotters
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
axis
1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
X Y
وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
roamer
کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
plotter
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
plotters
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
plotter
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
jan grid
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
X Y
مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
geometry processing
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
absolute address
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
hexagons
شش گوشه
recesses
گوشه
cornerwise
از گوشه
lobe
گوشه
recess
گوشه
polygons
بس گوشه
hexagon
شش گوشه
polygon
بس گوشه
three cornered
سه گوشه
coin=quoin
گوشه
quip
گوشه
quipped
گوشه
quipping
گوشه
quips
گوشه
coign
گوشه
figuration
گوشه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com