Total search result: 202 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
polar coordinates |
دستگاه مختصات قطبی |
polar coordinate system |
دستگاه مختصات قطبی [ریاضی] |
|
|
Other Matches |
|
polar plot |
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی |
polar coordinates |
مختصات قطبی |
polar coordinate |
مختصات قطبی |
polar chart |
نمودار با مختصات قطبی |
polar diagram |
نمودار با مختصات قطبی |
polar coordinates |
مختصات قطبی [ریاضی] |
centroid |
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است |
coordinates |
دستگاه مختصات |
horizon system of coordinates |
دستگاه مختصات افقی |
ablique coordinates |
دستگاه مختصات قائم |
spherical coordinates |
دستگاه مختصات کروی |
preferred system of coordinates |
دستگاه مختصات مرجع |
coordinate system |
دستگاه مختصات [ریاضی] |
relative coordinate system |
دستگاه مختصات نسبی |
rectangular coordinates |
دستگاه مختصات راست گوشه |
Cartesian coordinate system |
دستگاه مختصات دکارتی [ریاضی] |
cylindrical coordinate system |
دستگاه مختصات استوانه ای [ریاضی] |
spherical coordinate system |
دستگاه مختصات کروی [ریاضی] |
celestial equator system of coordinates |
دستگاه مختصات استوای سماوی |
spherical coordinate system [with constant radius] |
دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت] |
coriolis acceleration |
شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است |
unit cell |
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد |
puck |
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود |
pucks |
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود |
relative |
دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد |
polar regions |
مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی |
restitution |
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات |
true origin |
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی |
dipole dipole bond |
پیوند دو قطبی- دو قطبی |
orientation forces |
نیروهای دو قطبی- دو قطبی |
polar stereographic |
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی |
circumpolar constellation |
صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی |
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
plotting scale |
خط کش مختصات |
data |
مختصات |
coordinate |
مختصات |
coordinates |
مختصات |
grid coordinates |
مختصات |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
spherical coordinates |
مختصات کروی |
northing |
مختصات عرضی |
reaction coordinates |
مختصات واکنش |
jacobian coordinates |
مختصات ژاکوبی |
grid coordinates |
مختصات شبکه |
geographic coordinates |
مختصات جغرافیایی |
image coordinates |
مختصات تصویر |
input coordinate |
مختصات اولیه |
rectangular coordinate |
مختصات متعامد |
grid chart |
شبکه مختصات |
cross-references |
سیستم مختصات |
cross reference |
سیستم مختصات |
cross-reference |
سیستم مختصات |
lagrangian coordinates |
مختصات لاگرانژی |
geomagnetic coordinates |
مختصات ژئومگنتیکی |
spherical coordinates |
مختصات سماوی |
coordinate axises |
محورهای مختصات |
cordinate axis |
محورهای مختصات |
canonical coordinates |
مختصات بندادی |
coordinate scale |
گونیای مختصات |
cartesian chart |
مختصات کارتزین |
cartesian coordinates |
محور مختصات |
cartesian coordinates |
مختصات دکارتی |
coordinates |
مختصات نقشهای |
axis of coordinates |
محورهای مختصات |
transformation of coordinates |
تبدیل مختصات |
the peculiarities of mammals |
مختصات پستاندارها |
eulerian coordinates |
مختصات اولری |
plain coordinates |
مختصات افقی |
plain coordinates |
مختصات مسطحه |
equatorial coordinates |
مختصات استوایی |
easting |
مختصات طولی |
target grid |
مختصات هدف |
axis |
محورهای مختصات |
cartesian coordinate system |
سیستم مختصات کارتزین |
X coordinate |
مختصات بردار افقی |
military grid |
شبکه مختصات نظامی |
Y coordinate |
مختصات بردار عمودی |
inertial coordinate system |
سیستم مختصات ماندی |
y axis |
محور عرضی مختصات |
generalized coordinates |
مختصات تعمیم یافته |
georef grid |
مختصات جغرافیایی جهانی |
curvilinear coordinates |
مختصات خمیده خط [ریاضی] |
spherical coordinates |
مختصات کروی [ریاضی] |
coordinate system of axis |
سیستم محورهای مختصات |
coordinate code |
رمزمربوط به مختصات نقشهای |
coordinate code |
رمز مختصات نقاط |
cylindrical coordinate |
مختصات استوانه ای [ریاضی] |
coordinate |
همرتبه کردن مختصات |
momentum coordinates |
مختصات اندازه حرکت |
arctic |
قطبی |
homopolar |
هم قطبی |
unipolar |
یک قطبی |
bipolar |
دو قطبی |
polar |
قطبی |
dipole |
دو قطبی |
unipolar |
تک قطبی |
double pole |
دو قطبی |
diode |
دو قطبی |
x axis |
محور افقی مختصات یا محورطولها |
known datum point |
نقطهای با مختصات وگرای معلوم |
axis |
برای مختصات افقی در گراف |
cartesian coordinates |
سیستم مختصات سه بعدی فضایی |
axis |
برای مختصات عمودی در گراف |
polar solvent |
حلال قطبی |
polarity |
تمایل قطبی |
polarity |
ویژگی قطبی |
polarities |
تمایل قطبی |
polar angle |
زاویه قطبی |
polar compound |
ترکیب قطبی |
polar relay |
رله قطبی |
unipolar armature |
ارمیچر تک قطبی |
unipolarity |
حالت یک قطبی |
multipolar |
چند قطبی |
hexod |
لامپ شش قطبی |
polarities |
ویژگی قطبی |
hexode |
لامپ شش قطبی |
polarized relay |
رله قطبی |
polar bond |
پیوند قطبی |
multipole |
چند قطبی |
two terminal network |
شبکه دو قطبی |
two electrode valve |
لامپ دو قطبی |
polarize |
قطبی کردن |
polarizes |
قطبی کردن |
polarizing |
قطبی کردن |
electric dipole |
دو قطبی الکتریسیته |
polar distance |
فاصله قطبی |
terminal voltage |
ولتاژ قطبی |
diode |
لامپ دو قطبی |
Pole Star |
ستاره قطبی |
dipolar ion |
یون دو قطبی |
zwitterion |
یون دو قطبی |
dipole antenna |
انتن دو قطبی |
dipole interaction |
بر هم کنش دو قطبی |
polarising |
قطبی کردن |
polarises |
قطبی کردن |
north star |
ستاره قطبی |
crystal rectifier |
دو قطبی بلورین |
single contact switch |
کلید یک قطبی |
four pole |
چهار قطبی |
foumart |
گربه قطبی |
triode |
لامپ سه قطبی |
fitchet |
گربه قطبی |
polar diagram |
نقشه قطبی |
polar molecule |
مولکول قطبی |
one pole switch |
کلید یک قطبی |
polarised |
قطبی کردن |
dipole moment |
گشتاور دو قطبی |
polar vector |
بردار قطبی |
arctic regions |
نواحی قطبی |
arctic regions |
مناطق قطبی |
bipolar cells |
یاختههای دو قطبی |
polestar |
ستاره قطبی |
pole armature |
ارمیچر قطبی |
polar transmission |
مخابره قطبی |
polarizing filter |
صافی قطبی |
polarization current |
جریان قطبی |
arctic basin |
حوضچه قطبی |
magnetic doublet |
دو قطبی مغناطیسی |
polar variable |
متغیر قطبی |
lodestaror load |
ستاره قطبی |
lodestar |
ستاره قطبی |
loadstar |
ستاره قطبی |
polarization |
قطبی سازی |
polarization |
قطبی شدگی |
electric doublet |
دو قطبی الکتریسیته |
polarized |
قطبی شده |
polar winds |
بادهای قطبی |
polaris |
ستاره قطبی |
multi contact |
چند قطبی |
aurora |
شفق قطبی |
polar vortex |
ورتکس قطبی |
moment of a dipole |
گشتاور دو قطبی |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
universal transverse mercator |
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه |
plotted |
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات |
plots |
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات |
y axis |
محور عمودی روی یک صفحه مختصات |
plot |
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات |
triode amplifier |
فزون ساز سه قطبی |
dipole dipole forces |
نیروهای دو قطبی- دوقطبی |
molecular dipole moment |
گشتاور دو قطبی مولکولی |
arctic |
مربوطه به نواحی قطبی |
unipolar |
سلولهای عصبی یک قطبی |
semipolar molecule |
مولکول نیم قطبی |