Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
geniculostriate system
دستگاه مخطط زانویی
Other Matches
knee and column milling machine
دستگاه فرز زانویی و ستونی
lineolate
مخطط
marbled
مخطط
lineolated
مخطط
ring straked
مخطط
striate
مخطط
stripier
مخطط
stripiest
مخطط
ring streaked
مخطط
stripy
مخطط
striped
مخطط
knurl
مخطط کردن
line engraving
گراور مخطط
skeletal muscles
عضلات مخطط
diamond knurl
مخطط کردن
striate muscle
ماهیچه مخطط
striatum
جسم مخطط
brush finish
مخطط کردن
striate body
جسم مخطط
corpus striatum
جسم مخطط
striate
مخطط کردن
unstriped muscle
ماهیچه غیر مخطط
linear perspective
پروژکتور دارای عدسی مخطط
pipe bend or knee
زانویی
gooseneck
زانویی
knee swell
زانویی
knee
زانویی
knees
زانویی
goose neck
زانویی
joint
زانویی
syphoned
زانویی
elbowed
زانویی
lap-top
رو زانویی
siphons
زانویی
elbow
زانویی
elbow joint
زانویی
elbows
زانویی
genual
زانویی
siphon
زانویی
syphons
زانویی
siphoned
زانویی
label-stop
زانویی آبچکان
knee-brace
مهار زانویی
cranking
بست زانویی
geniculate bodies
اجسام زانویی
geniculate
دارای زانویی
swivel knee
زانویی گردان
crank
بست زانویی
knee joint
زانو زانویی
toggle joint
مفصل زانویی
elbows
زانویی دوردار
elbow
زانویی دوردار
elbowed
زانویی دوردار
cranks
بست زانویی
cranked
بست زانویی
knuckle joint
اتصال زانویی
double knee
لوله زانویی دوبل
trap
زانویی مستراح وغیره
hassocks
بالش زیر زانویی
geniculated
دارای زانویی خم شده
hassock
بالش زیر زانویی
bend
شرایط خمیدگی زانویی
conduit elbow
زانویی لوله حفاظ
bend
خمش فشاری انحنای لوله زانویی
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
zebras
گوراسب مخطط یا راه راه
zebra
گوراسب مخطط یا راه راه
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
team
یک دستگاه
systems
دستگاه
system
دستگاه
appurtenance
دستگاه
device code
کد دستگاه
plant
دستگاه
plants
دستگاه
teams
یک دستگاه
apparatus
دستگاه
instrument
دستگاه
set
دستگاه
setting up
دستگاه
sets
دستگاه
devices
دستگاه
device
دستگاه
machined
دستگاه
utensil
دستگاه
utensils
دستگاه
nervous system
دستگاه پی
nervous systems
دستگاه پی
machines
دستگاه
organ system
دستگاه
mechanisms
دستگاه
mechanism
دستگاه
equipment
دستگاه
machine
دستگاه
installations
دستگاه
installation
دستگاه
appliance
دستگاه
unit
یک دستگاه
units
یک دستگاه
units
دستگاه
appliances
دستگاه
unit
دستگاه
robot
دستگاه خودکار
aerometeorograph
دستگاه هوانگار
accept machine
دستگاه پذیرنده
blanck cutting
دستگاه منگنه
bistable device
دستگاه دوپایا
binary device
دستگاه دو حالته
after burner
دستگاه پس سوز
transfer machine
دستگاه انتقال
transmission system
دستگاه انتقالی
air exhausting plant
دستگاه خلاء
aerator
دستگاه بخور
blasting machine
دستگاه انفجار
active device
دستگاه کنشی
prime mover
دستگاه محرک
bracing system
دستگاه مهاربندی
prime movers
دستگاه محرک
curler
دستگاه فرزنی
curlers
دستگاه فرزنی
active device
دستگاه فعال
blooming roll
دستگاه نوردشمشه
appendage
دستگاه فرعی
blasting machine
دستگاه ترکش
robots
دستگاه خودکار
idiot box
<idiom>
دستگاه تلوزیون
asynchronous device
دستگاه ناهمگام
x ray apparatus
دستگاه رونتگن
abrasive cutting machine
دستگاه برش
triclinic system
دستگاه سه شیب
anaglyptoscope
دستگاه ژرفانما
power plant
دستگاه تولیدنیروی
automatic controller
دستگاه فرمان
power plants
دستگاه تولیدنیروی
audio device
دستگاه سمعی
analog device
دستگاه قیاسی
asynchronous device
دستگاه غیرهمزمان
asymmetric system
دستگاه بی تقارن
analog device
دستگاه انالوگ
water still
دستگاه تقطیر اب
ventilatory system
دستگاه تهویهای
anti interference device
دستگاه ضد تداخل
virtual machine
دستگاه مجازی
vestibular system
دستگاه دهلیزی
absorption apparatus
دستگاه جذب
telegraph
دستگاه تلگراف
telegraphed
دستگاه تلگراف
two unit system
دستگاه دو برقی
retort
دستگاه تقطیر
retorts
دستگاه تقطیر
device
شعار دستگاه
tar spraying machine
دستگاه قطرانپاش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com