English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
predictor دستگاه مدبر
Search result with all words
prediction mechanism دستگاه مدبر یا محاسب سبقت هدف
Other Matches
contriver مدبر
swivel مدبر
swivelled مدبر
swivels مدبر
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
setting up دستگاه
sets دستگاه
system دستگاه
units دستگاه
organ system دستگاه
device دستگاه
devices دستگاه
unit یک دستگاه
apparatus دستگاه
units یک دستگاه
nervous system دستگاه پی
appliance دستگاه
appliances دستگاه
unit دستگاه
appurtenance دستگاه
systems دستگاه
installations دستگاه
team یک دستگاه
equipment دستگاه
teams یک دستگاه
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
device code کد دستگاه
instrument دستگاه
installation دستگاه
plants دستگاه
machine دستگاه
machined دستگاه
machines دستگاه
nervous systems دستگاه پی
utensil دستگاه
utensils دستگاه
plant دستگاه
set دستگاه
recording instrument دستگاه ثبات
transmitter دستگاه فرستنده
devices شعار دستگاه
transmitters دستگاه فرستنده
retorts دستگاه تقطیر
power plants دستگاه تولیدنیروی
device شعار دستگاه
evaporator دستگاه اب شیرین کن
agitators دستگاه بهم زن
recuperator دستگاه عاید
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
power plant دستگاه تولیدنیروی
recording instrument دستگاه ضبط
pointing device دستگاه اشاره گر
polyphase system دستگاه چندفاز
giorgi system دستگاه جورجی
electromagnetic system دستگاه الکترومغناطیسی
breech mechanism دستگاه کولاس
apparatus الت دستگاه
receiving set دستگاه گیرنده
guns دستگاه تزریق
gun دستگاه تزریق
quantized system دستگاه کوانتایی
electrostatic system دستگاه الکتروستاتیکی
metal detecting device دستگاه فلزیاب
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
metal detection device دستگاه فلزیاب
agitator دستگاه بهم زن
puller دستگاه کشش
fifth column دستگاه جاسوسی
nervous systems دستگاه عصبی
tape drive دستگاه نوارخوان
printer machine دستگاه چاپ
nervous system دستگاه عصبی
tape drives دستگاه نوارخوان
power saw دستگاه اره
storage device دستگاه انبارش
leverage دستگاه اهرمی
folding machine دستگاه خم کاری
analog device دستگاه قیاسی
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
punching machine دستگاه منگنه
punching machine دستگاه پانچ
retort دستگاه تقطیر
radio set دستگاه رادیو
robots دستگاه خودکار
robot دستگاه خودکار
appendages دستگاه فرعی
appendage دستگاه فرعی
curlers دستگاه فرزنی
curler دستگاه فرزنی
prime movers دستگاه محرک
prime mover دستگاه محرک
psychic apparatus دستگاه روانی
shock inducer دستگاه ضربه زن
brick moulding دستگاه خشتزنی
bridging set دستگاه پلوار
device independence استقلال دستگاه
device independence مستقل از دستگاه
three wire system دستگاه سه سیمی
three unit electrical system دستگاه سه برقی
c.g.s. system دستگاه سگث
device flag پرچم دستگاه
thermoscope دستگاه گرمابین
device driver محرک دستگاه
tester دستگاه ازمایش
breating apparatus دستگاه تنفس
breating apparatus دستگاه دم زدن
bradyscope دستگاه کندنما
transfer machine دستگاه انتقال
device status وضعیت دستگاه
time delay device دستگاه تاخیردار
binary device دستگاه دو حالته
device number شماره دستگاه
bistable device دستگاه دوپایا
blanck cutting دستگاه منگنه
blasting machine دستگاه انفجار
blasting machine دستگاه ترکش
device name نام دستگاه
blooming roll دستگاه نوردشمشه
bracing system دستگاه مهاربندی
device dependent وابسته به دستگاه
test set دستگاه ازمایش
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
crystal system دستگاه بلور
system of units دستگاه واحدها
system of units دستگاه یکانها
supercharge دستگاه تشدید
system of forces دستگاه نیروها
synchronous device دستگاه همزمان
symbolic device دستگاه سمبلیک
control gear دستگاه کنترل
synchronous device دستگاه همگام
coordinates دستگاه مختصات
counter recoil دستگاه عاید
table set دستگاه میزی
cyclon دستگاه غبارگیر
cyclostat دستگاه چرخش
device cluster گروه دستگاه
carpenter's bench دستگاه نجاری
dedicated device دستگاه اختصاصی
telephone set دستگاه تلفن
telephone equipment دستگاه تلفن
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
classical system دستگاه کلاسیک
tar spraying machine دستگاه قطرانپاش
mksa system دستگاه مکثا
storage device دستگاه ذخیره
communication device دستگاه ارتباطی
storage device دستگاه انباره
air exhausting plant دستگاه خلاء
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com