Dictiornary-Farsi | دنده خارجی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
external thread	دنده خارجی


Search result with all words

adjustable split die	وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
Other Matches

positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
ungear	از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
spur gear	دنده مهمیزی دنده خاردار
pinion	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions	دنده پینیون دنده لایتناهی
exterior angle	زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity	جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
epicyclic transmission	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
foreign exchange	پول خارجی ارز خارجی
outwork	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
rougher	دنده دنده کننده
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
wilson	پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies	عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
sprocket	دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
gears	دنده
hard-nosed	یک دنده
spare ribs	سر دنده
dependum	ته دنده
costa	دنده
strictest	یک دنده
strict	یک دنده
slats	دنده ها
slat	دنده ها
gear	دنده
drives	دنده
drive	دنده
geared	دنده
rib	دنده
geap	دنده
stricter	یک دنده
spareribs	گوشت دنده
french chop	گوشت دنده
longitudinal	دنده طولی
wheelwork	چرخ دنده
ratchet	دنده جغجغه ای
pinwheel	چرخ دنده
cogged wheel	چرخ دنده
cog wheel	چرخ دنده
cog [cogwheel]	چرخ دنده
gearwheel	چرخ دنده
planetary gear	دنده خورشیدی
transmission case	جعبه دنده
gear	چرخ دنده
geared	جعبه دنده
gear cutter	دنده تراش
geared	چرخ دنده
bendix	دنده استارت
gear case	جعبه دنده
gear box	جعبه دنده
ribbed	دنده دار
grooved	دنده دار
timber	دنده عرضی
top radius	گردی سر دنده
toothed wheel	چرخ دنده
cog wheels	چرخ دنده ها
pinion	جرخ دنده
cogwheels	چرخ دنده ها
pinioning	جرخ دنده
stave	دنده بشکه
gearwheels	چرخ دنده ها
pinions	جرخ دنده
gear wheels	چرخ دنده ها
shifting lever	دسته دنده
gearshift	میله دنده
gearshift	دنده عوض کن
gearshifts	میله دنده
sprocket	دنده زنجیر
spur gear	دنده ملخی
frame	دنده عرضی
transmissions	جعبه دنده
transmission	جعبه دنده
threads	دنده پیچ
thread	دنده پیچ
cogs	دنده چرخ
cog	دنده چرخ
rib	دنده میله
gear	جعبه دنده
cogged wheels	چرخ دنده ها
steering gear	دنده سکان
steering gear	دنده فرمان
rib	گوشت دنده
gearshifts	دنده عوض کن
laticostate	دنده پهن
low gear	دنده کندکن
stick shift	دسته دنده
bevel gear	دنده مورب
gearing	جعبه دنده
gearboxes	جعبه دنده
gearbox	جعبه دنده
reverse gear	دنده معکوس
reverse gears	دنده معکوس
jackshaft	دنده دو در اتومبیل
cogwheel	چرخ دنده
bevel gear	دنده کرامویل
drive mechanism	جعبه دنده
bendix	دنده بندیکس
high speed	دنده سریع
jackshaft	دنده عقب
cross-rib	دنده ی قوس
chop	گوشت دنده
gear wheel	چرخ دنده
cramwheel	دنده مخروطی
worm gear	دنده مارپیچی
dependum angle	زاویه ته دنده
worm gear	دنده مورب
gears	چرخ دنده
gears	جعبه دنده
sheaths	تیزی دنده
sheath	تیزی دنده
cramwheel	دنده کرامویل
gear level	دسته دنده
rib	دنده دار کردن
rib	هرچیز شبیه دنده
helical gear	چرخ دنده حلزونی
controlled stick steering	دسته دنده خودکار
spiral gear	چرخ دنده حلزونی
short ribs	گوشت با استخوان دنده
crown gear	چرخ دنده محدب
riblet	انتهای دنده گوسفند
gearbox position	وضعیت جعبه دنده
contact backlash	دنده کور تماس
rachet	ضامن چرخ دنده
grub screw	میله دنده دار
quick change gearbox	جعبه دنده نورتون
reduction gear	چرخ دنده کاهنده
sawtooth wave	موج دنده ارهای
he broke his rib or something	دنده منده اش شکست
differential gear	دنده عقب اتومبیل
compasition gear	چرخ دنده مرکب
hoisting gear	چرخ دنده بالابر
pull gear	چرخ دنده بالابر
nut	چرخ دنده ساعت
gear assembly	مجموعه چرخ دنده ها
gear friction	اصطکاک چرخ دنده
gear ratio	نسبت چره دنده ها
gear	پوشش دنده دار
eight speed gear drive	گیربکس هشت دنده
gear in	درگیری دو چرخ دنده
gear case	پوسته جعبه دنده
geared	پوشش دنده دار
gear change box	جعبه تعویض دنده
gears	پوشش دنده دار
gear transmission ratio	نسبت دنده گیربکس
four gear drive	گیربکس چهار دنده
bevel gearing	گیربکس دنده مخروطی
precostal	واقع در پیش دنده ها
bevel gear drive	جعبه دنده مخروطی
bevel gear	چرخ دنده مخروطی
inside thread	دنده داخلی قلاویز
it serves him right	دنده اش هم نرم شود
planetary gear	چرخ دنده سیارهای
planetary gear	جعبه دنده خورشیدی
high gear	دنده قوی خودرو
pair of gears	زوج چرخ دنده
magnetic gear shift	دسته دنده مغناطیسی
driving gear	چرخ دنده محرک
gear cutting	دنده تراشی [مهندسی]
racks	چرخ دنده دار
cross-springer	[دنده اریب در طاق]
get up on the wrong side of the bed <idiom>	از دنده چپ بلند شدن
worm gear	چرخ دنده حلزونی
racked	چرخ دنده دار
gear quadrant	ماهک جعبه دنده
sun gear	چرخ دنده خورشیدی
step up gear	چرخ دنده افزاینده
worm wheel	دنده کرمی شکل
gear shift	دسته دنده اتومبیل
transmission gear	چرخ دنده انتقال
tricostate	سه دندهای دارای سه دنده
ratchet	ضامن چرخ دنده
wracks	چرخ دنده دار
wracked	چرخ دنده دار
gear stick	دسته دنده اتومبیل
gear lever	دسته دنده اتومبیل
transmission oil	روغن جعبه دنده
transmission grease	گریس جعبه دنده
steering gear	جعبه دنده فرمان
worm wheel	چرخ دنده حلزونی
starter gear ring	چرخ دنده استارتر
gear box	جعبه دنده گیرباکس
ratchets	ضامن چرخ دنده
pinions	دنده هرزه گرد
tumble gear	چرخ دنده واسطه
rack	چرخ دنده دار
pinions	چرخ دنده جناحی
pinioning	دنده هرزه گرد
spare ribs	گوشت دنده با استخوان
pinion	چرخ دنده جناحی
pinion	دنده هرزه گرد
pinioning	چرخ دنده جناحی
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
gear friction losses	تلفات اصطکاکی جعبه دنده
gear	مجموع چرخهای دنده دار
reduction gear	جعبه دنده تبدیل سرعت
speedometer multiplier	چرخ دنده سرعت سنج
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes]	دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]

external thread

دنده خارجی