Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
target selector
دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
Other Matches
radio button
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
tree
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
banks
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
bank
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
marquees
فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
marquee
فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
sophistication
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility
عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
devices
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
selectors
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
selectable
کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
selector
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
jukebox
جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukeboxes
جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
hyperope
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
checked
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item
یک انتخاب در فهرست انتخاب
Apple Key
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
buttoning
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoned
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
masks
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
mask
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
rollover
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal
انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
radar tracking
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
radio range
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
excerption
انتخاب
selections
انتخاب
choicer
انتخاب
choices
انتخاب
choice
انتخاب
draft
انتخاب
drafted
انتخاب
franchise
حق انتخاب
drafts
انتخاب
delegacy
انتخاب
selection
انتخاب
option
حق انتخاب
franc
حق انتخاب
election
انتخاب
option
انتخاب
options
حق انتخاب
options
انتخاب
suffrage
حق انتخاب
choicest
انتخاب
francs
حق انتخاب
selecting
انتخاب
franchises
حق انتخاب
opera glass
دوربین مخصوص اپرا
selectivity
حسن انتخاب
seller's option
انتخاب فروشنده
selectively
انتخاب کننده
electives
دارای حق انتخاب
selectively
مبنی بر انتخاب
natural selection
انتخاب طبیعی
selectively
قابل انتخاب
freedom of choice
ازادی انتخاب
selection switch
گزینه انتخاب
switched line
خط انتخاب شده
menus
فهرست انتخاب
single
انتخاب کردن
reelection
تجدید انتخاب
social selection
انتخاب اجتماعی
scracity and choice
کمیابی و انتخاب
selection of position
انتخاب موضع
route selection
انتخاب مسیر
menu
فهرست انتخاب
elective
دارای حق انتخاب
hits
انتخاب یک کلید
chooser
انتخاب کننده
choiceless
محروم از حق انتخاب
choice of technology
انتخاب تکنولوژی
chip select
انتخاب تراشه
check boxes
چهارگوشهای انتخاب
impluse action
انتخاب شماره
impluse stepping
انتخاب شماره
impluse selection
انتخاب ایمپولز
select
انتخاب کردن
hit
انتخاب یک کلید
choosey
انتخاب کننده
circuit switching
انتخاب مدار
hitting
انتخاب یک کلید
faulty selection
انتخاب غلط
economic choice
انتخاب اقتصادی
direct selection
انتخاب مستقیم
cs
انتخاب تراشه
freedom to choose
ازادی در انتخاب
cooptation
انتخاب درونی
get in
انتخاب شدن
election
انتخاب نماینده
screened
انتخاب کردن
screen
انتخاب کردن
outvoter
انتخاب کننده
pickup
انتخاب رشد
pitch upon
انتخاب کردن
choosy
انتخاب کننده
chose
انتخاب کرده
picked
انتخاب شده
preselection
انتخاب مقدماتی
mischoose
بد انتخاب کردن
mischoice
انتخاب غلط
screening, screenings
انتخاب کردن
selects
انتخاب کردن
screens
انتخاب کردن
project selection
انتخاب پروژه
opting
انتخاب کردن
selector
انتخاب کننده
dialed
انتخاب کردن
pick out
<idiom>
انتخاب کردن
options
شق انتخاب شده
break
انتخاب شود
ikons
راهنمای انتخاب
icons
راهنمای انتخاب
cream of the crop
<idiom>
انتخاب عانی
breaks
انتخاب شود
icon
راهنمای انتخاب
eligible
قابل انتخاب
re election
انتخاب مجدد
selectors
انتخاب کننده
opts
انتخاب کردن
opted
انتخاب کردن
re-election
انتخاب مجدد
re-election
تجدید انتخاب
to make a choice of
انتخاب کردن
re election
تجدید انتخاب
dials
انتخاب کردن
option
شق انتخاب شده
dialled
انتخاب کردن
sift
انتخاب کردن
sifted
انتخاب کردن
sifts
انتخاب کردن
eligible
شایسته انتخاب
dial
انتخاب کردن
opt
انتخاب کردن
self service
با انتخاب ازاد
elect
انتخاب کردن
the polls
انتخاب گاه
to have one's pick
انتخاب کردن
selective
انتخاب کننده
selective
مبنی بر انتخاب
electors
انتخاب کننده
selected
انتخاب کردن
selective
قابل انتخاب
choosing
انتخاب کردن
elector
انتخاب کننده
self-service
با انتخاب ازاد
electing
انتخاب کردن
choose
انتخاب کردن
elects
انتخاب کردن
elected
انتخاب شده
chooses
انتخاب کردن
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
consumer's choice
انتخاب مصرف کننده
preselect
قبلا انتخاب کردن
constituent
انتخاب کننده موکل
preelection
وابسته به پیش از انتخاب
preelection promises
وعدههای پیش از انتخاب
eligibility
شایستگی برای انتخاب
presidential election
انتخاب رئیس جمهور
consumer choice
انتخاب مصرف کننده
pick out
انتخاب کردن دریافتن
main menu
فهرست انتخاب اصلی
options
عملی که انتخاب میشود
ineligbility
ناشایستگی برای انتخاب
option
عملی که انتخاب میشود
automatic message switching
انتخاب خودکار پیام
ineligible
نا شایسته برای انتخاب
keystroke
عمل انتخاب کلید
compilation
جمع اوری و انتخاب
constituents
انتخاب کننده موکل
selection
عمل یا فرآیند انتخاب
compilations
جمع اوری و انتخاب
selections
عمل یا فرآیند انتخاب
presidential
انتخاب رئیس جمهور
electorates
هیئت انتخاب کنندگان
electorate
هیئت انتخاب کنندگان
destine
قبلا انتخاب کردن
selector channel
کانال انتخاب کننده
selector switch
گزینه انتخاب کننده
default option
انتخاب قرار دادی
hit the nail on the head
<idiom>
یافتن انتخاب صحیح
franchises
ازادی حق انتخاب امتیاز
display menu
فهرست انتخاب نمایشی
target designation
روش انتخاب هدف
target designation
سیستن انتخاب هدف
franchise
ازادی حق انتخاب امتیاز
configure
انتخاب سخت افزار
user defined
تعریف یا انتخاب کاربر
preselect
انتخاب کردن مقدماتی
probabilism
انتخاب وجه احتمالی
Whichever she chooses .
هر کدام را که انتخاب کند
electress
خانم انتخاب کننده
reelect
تجدید انتخاب کردن
radar locating
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com