English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (4 milliseconds)
English Persian
remote دور دوردست
remoter دور دوردست
remotest دور دوردست
Search result with all words
far-off دوردست
bandages نوار دوردست
remote دوردست
remoter دوردست
remotest دوردست
distant دوردست
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
ball hawking کار خوب بازیگرمحوطه دوردست
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
deep targets هدفهای باعمق زیاد هدفهای دوردست
far off دوردست
long range جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
outfield موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
outpart قسمت بیرونی یا دوردست
remote station ایستگاه دوردست
remote terminal ترمینال دوردست
Boketto عمل خیره شدن به دوردست در غیاب تفکر
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com