English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
grout دوغاب سیمان ریختن دوغاب سیمان
Other Matches
neat دوغاب سیمان
cement grout دوغاب سیمان
neatest دوغاب سیمان
neater دوغاب سیمان
grout دوغاب سیمان
grouting تزریق دوغاب سیمان
cement paint اندود کردن با دوغاب سیمان
grout دوغاب ریختن
emulsioning دوغاب
slush دوغاب
grout دوغاب
slurry دوغاب
emulsioned دوغاب
slime دوغاب
whitewash دوغاب
emulsion دوغاب
emulsions دوغاب
lime wash دوغاب اهک
milk of lime دوغاب اهک
grouting دوغاب ریزی
bitumen emulsion دوغاب قیر
slush با دوغاب پرکردن
whitewash دوغاب اهک
grout دوغاب تفاله
cream of lime دوغاب اهک غلیظ
grout stop اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
grout بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
cementing سیمان
cemented سیمان
cement سیمان
cements سیمان
trass سیمان طبیعی
cement grouting تزریق سیمان
insulating cement سیمان عایق
hydraulic cement سیمان اب بند
hydraulic cement سیمان ابی
fireproof cement سیمان نسوز
cementation سیمان کاری
commutator cement سیمان جابجاگر
bag of cement کیسه سیمان
bituminous cement سیمان قیری
cement coating اندود سیمان
cement rendering اندود سیمان
white cement سیمان سفید
coloured cement سیمان رنگی
aluminium cement سیمان الومین
water cement ratio نسبت اب و سیمان
high resistance cement سیمان ممتاز
sulphated cement سیمان ضد سولفاته
cement mortar ملاط سیمان
refractory cement سیمان نسوز
staff مخلوط سیمان و گچ
staffed مخلوط سیمان و گچ
portland cement mortat ملات سیمان
staffs مخلوط سیمان و گچ
cement plant کارخانه سیمان
quick setting cement سیمان زودگیر
regulated set cement سیمان زودگیر
portland cement سیمان پرتلند
soil cement خاک سیمان
cement paste خمیر سیمان
slag cement سیمان شلاکه
low heat cement سیمان کم حرارت
slag cement سیمان اهنگدازی
natrual cement سیمان طبیعی
pozzolan earth سیمان طبیعی
portland cement سیمان پورتلند
asbestos cement pipe لوله ازبست سیمان
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
lime cement mortar ملاط اهک و سیمان
natural puzzolane سیمان طبیعی یا پوزلان
slag cement سیمان تفاله اهنگدازی
rotary cement klin کوره سیمان دوار
quick setting cement سیمان تند گیر
pozzolan concrete بتن سیمان طبیعی
portland cement mortat ملات سیمان پرتلند
portland cement kiln کوره سیمان پزی
portland cement kiln کوره پختن سیمان
metallurgic cement سیمان اهن گدازی
slag cement سیمان ذوب اهن
slag cement concrete بتن سیمان اهنگدازی
high resistance cement سیمان بامقاومت زیاد
lime cement mortat ملاط آهک و سیمان
trass stone سنگ سیمان طبیعی
soil cement lining پوشش با خاک و سیمان
aggregate cement ratio نسبت مواد سنگی به سیمان
grouter دستگاه متراکم کننده سیمان
initial setting time of concrete زمان شروع گرفتن سیمان
rapid hardening portland cement سیمان پرتلند با مقاومت زیاد
setting time زمان سفت شدن سیمان
smoothing cement اندود سیمان پرداخت شده
yield of cdoncrete حجم بتن حاصل پس از ترکیب مواد سیمان
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
proportioning توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
expanding cement سیمانی که زیر اب سفت میشود سیمان قابل انبساط
dry pack مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
batches اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batch اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batcher دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
admixtures موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
aggregates مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
glueing سریشم زدن سیمان کردن سریش سریشم
glue سریشم زدن سیمان کردن سریش سریشم
glues سریشم زدن سیمان کردن سریش سریشم
gluing سریشم زدن سیمان کردن سریش سریشم
abram's law این قانون حاکی از اینست که مقاومت یک ملات یا بتن بستگی به وزن اب وبه وزن سیمان در مخلوط ملات دارد
lean mix بتن کم سیمان یا بتن ضعیف
pour ریختن
sand شن ریختن
sands شن ریختن
strew ریختن
mixing در هم ریختن
strews ریختن
strewn ریختن
pouring ریختن
poured ریختن
strewing ریختن
strewed ریختن
pours ریختن
affose ریختن
to take a cast of ریختن
to inject into the bowels ریختن
spilled or spilt ریختن
skink ریختن
lave ریختن
lash vi ریختن
interfusion در هم ریختن
interfuse در هم ریختن
grout ریختن
disassemble به هم ریختن
disembogue ریختن
to take to one's legs ریختن
yeild ریختن
affuse ریختن
affution ریختن
to water آب ریختن
besprinkle ریختن
bestrew ریختن
birl ریختن
cast concrete ریختن
effuse ریختن
mewed پر ریختن
spill ریختن
spilled ریختن
spilling ریختن
spills ریختن
mew پر ریختن
infuse ریختن
sheds ریختن
dump ریختن
shedding ریختن
mewing پر ریختن
shed ریختن
infuses ریختن
infused ریختن
infusing ریختن
stoking سوخت ریختن در
inpour بدرون ریختن
illapse فرو ریختن
flush اب را بافشار ریختن
flushes اب را بافشار ریختن
stoke سوخت ریختن در
stokes سوخت ریختن در
inurn در خاکدان ریختن
blocked قالب ریختن
blocks قالب ریختن
oviposit تخم ریختن
overfeed زیادمصالح ریختن در
outpour بیرون ریختن
dishes در بشقاب ریختن
cave فرو ریختن
caves فرو ریختن
back-up معکوس ریختن
stoked سوخت ریختن در
flushing اب را بافشار ریختن
barrel در خمره ریختن
infusions ریختن پاشیدن
dish در بشقاب ریختن
spew بخارج ریختن
spewed بخارج ریختن
spewing بخارج ریختن
spews بخارج ریختن
defoliate برگ ریختن
defoliated برگ ریختن
defoliates برگ ریختن
defoliating برگ ریختن
cast up hill سربالا ریختن
desquamate پوست ریختن
die cast ریختن فشاری
barrels در خمره ریختن
shed پوست ریختن
shedding پوست ریختن
sheds پوست ریختن
fall in فرو ریختن
encase in concrete بتن ریختن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com