English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (5 milliseconds)
English Persian
partition دیواره
partitions دیواره
cliff دیواره
cliffs دیواره
wall دیواره
walls دیواره
embankment دیواره
embankments دیواره
rim دیواره
rims دیواره
bulkhead دیواره
bulkheads دیواره
curtains دیواره
barrier دیواره
barriers دیواره
escarpment دیواره
escarpments دیواره
parapet دیواره
parapets دیواره
causey دیواره
dissepiment دیواره
septum دیواره
echal دیواره
Other Matches
bulwarks دیواره سد
bulwark دیواره سد
approach wall دیواره ورودی
guide wall دیواره راهنما
training wall دیواره راهنما
insulated wall دیواره عایق
sausage dam دیواره تورسنگی
parapets محجر دیواره
banch wall دیواره محافظ
banch wall دیواره پشتیبان
groyne سد یا دیواره ساحلی
cordon سرپوش دیواره
collision bulkhead دیواره ضد تصادم
collision bulkhead دیواره نشکن
wing wall دیواره جانبی
basket dam دیواره سبدی
snow fence دیواره برفگیر
bank genesis پیدایش دیواره
arch-facade دیواره ی مشبکی
bulkheads تیغه دیواره
bulwarks دیواره محافظ
parapet محجر دیواره
bulwark دیواره محافظ
bulkhead تیغه دیواره
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
ice foot دیواره یخ درنواحی شمال
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
positive cut off دیواره اب بند کامل
levee دیواره ساحلی رودخانه
perforated cutoff دیواره نیمه تراوا
hatch coaming دیواره دور دریچه
bank effect اثر دیواره کانال
bullword دیواره روی پل کشتی
heel پاشنه پی دیواره حائل یا سد
heels پاشنه پی دیواره حائل یا سد
coaming دیواره دور دریچه ها
fireback دیواره عقبی کوره یابخاری
partitive وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
phlebitic وابسته به اماس دیواره ورید
petard خرج تخریب دیواره و پایه پل
kickbacks دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
padeye حلقه ثابت دیواره پل ناو
kickback دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
partitives وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
tambour دیواره متحرک چوبی ساختن
bulkhead دیواره عمودی روی قایق
bulkheads دیواره عمودی روی قایق
gunwale لبه بالایی دیواره قایق
ice-foot [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
scabbing نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
lined well چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
uncased well چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
toes ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
toe ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
scabbing بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
tide mark علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
Crinkle دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankle دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankum دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
open jet tunnel تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
choir-screen [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
three cushion billiards بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
choire-enclosure [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
vapor pressure فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
curbed محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curb محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
parapets حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapet حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
shields بدنه محافظ دیواره محافظ
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com