Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
levee
دیواره ساحلی رودخانه
Other Matches
groyne
سد یا دیواره ساحلی
afflux
خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
affluent
رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
up the river
سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
shore patrol
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
liman
خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
contiguous zone
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
escarpment
دیواره
barriers
دیواره
wall
دیواره
parapets
دیواره
barrier
دیواره
bulkheads
دیواره
causey
دیواره
bulkhead
دیواره
bulwarks
دیواره سد
bulwark
دیواره سد
embankments
دیواره
rims
دیواره
escarpments
دیواره
embankment
دیواره
rim
دیواره
partitions
دیواره
cliff
دیواره
cliffs
دیواره
dissepiment
دیواره
septum
دیواره
echal
دیواره
curtains
دیواره
walls
دیواره
parapet
دیواره
partition
دیواره
basket dam
دیواره سبدی
bank genesis
پیدایش دیواره
bulkhead
تیغه دیواره
sausage dam
دیواره تورسنگی
approach wall
دیواره ورودی
banch wall
دیواره پشتیبان
banch wall
دیواره محافظ
snow fence
دیواره برفگیر
parapets
محجر دیواره
bulkheads
تیغه دیواره
arch-facade
دیواره ی مشبکی
collision bulkhead
دیواره نشکن
collision bulkhead
دیواره ضد تصادم
cordon
سرپوش دیواره
training wall
دیواره راهنما
parapet
محجر دیواره
bulwark
دیواره محافظ
bulwarks
دیواره محافظ
insulated wall
دیواره عایق
wing wall
دیواره جانبی
guide wall
دیواره راهنما
coastlines
خط ساحلی
inshore
ساحلی
seasider
ساحلی
coastal
ساحلی
sea board
خط ساحلی
beach head
سر پل ساحلی
bridgehead line
خط سر پل ساحلی
inshore water
اب ساحلی
offing
اب ساحلی
strandline
خط ساحلی
coastline
خط ساحلی
bridge head
سر پل ساحلی
positive cut off
دیواره اب بند کامل
bank effect
اثر دیواره کانال
heel
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
heels
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
coaming
دیواره دور دریچه ها
bullword
دیواره روی پل کشتی
perforated cutoff
دیواره نیمه تراوا
choir-wall
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
ice foot
دیواره یخ درنواحی شمال
hatch coaming
دیواره دور دریچه
coastal zone
منطقه ساحلی
coast defence
پدافند ساحلی
landing craft
کرجی ساحلی
inshorepatrol
گشتی ساحلی
coast station
ایستگاه ساحلی
coastal artillery
توپخانه ساحلی
coastal frontier
حدود ساحلی
coastal patrol
گشتی ساحلی
coastal route
مسیر ساحلی
inshore current
جریانات ساحلی
inshore water
ابهای ساحلی
inshore current
جریان اب ساحلی
costal frontier
مرز ساحلی
cabotage
کشتیرانی ساحلی
cabotage
تجارت ساحلی
barrier light
نورافکن ساحلی
over the beach operations
عملیات ساحلی
beach erosion
فرسایش ساحلی
shore erosion
فرسایش ساحلی
beach exit
گذرگاه ساحلی
beach exit
معبر ساحلی
beach face
کمربند ساحلی
littoral
ناحیه ساحلی
beach matting
کف پوش ساحلی
beach obstacle
مانع ساحلی
beach organization
یکان ساحلی
beach patrol
گشتی ساحلی
beach patrol
نگهبان ساحلی
beach reserves
ذخایر ساحلی
boat telephone
تلفن ساحلی
land breeze
باد ساحلی
intermediate type submarine cable
کابل ساحلی
martello
قلعه ساحلی
dune
توده شن ساحلی
sea dike
دیوار ساحلی
tidewater
خط ساحلی کشند اب
quay
دیوار ساحلی
quays
دیوار ساحلی
shore stablishment
تاسیسات ساحلی
shore patrol
دژبان ساحلی
shore patrol
پلیس ساحلی
shore boat
تاکسی ساحلی
marina
تفرجگاه ساحلی
marinas
تفرجگاه ساحلی
coastguard
گارد ساحلی
links
تپه ساحلی
foreshores
کمربند ساحلی
territorial sea
دریای ساحلی
shoreline
خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines
خط ساحل یا خط ساحلی
foreshore
کمربند ساحلی
territorial waters
ابهای ساحلی
coastguards
گارد ساحلی
fireback
دیواره عقبی کوره یابخاری
padeye
حلقه ثابت دیواره پل ناو
tambour
دیواره متحرک چوبی ساختن
kickbacks
دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
gunwale
لبه بالایی دیواره قایق
ice-foot
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
petard
خرج تخریب دیواره و پایه پل
kickback
دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
partitive
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
partitives
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
bulkhead
دیواره عمودی روی قایق
phlebitic
وابسته به اماس دیواره ورید
bulkheads
دیواره عمودی روی قایق
coastal navigation, coasting
حمل و نقل ساحلی
beach minefield
میدان مین ساحلی
continental shelf
حد ساحلی فلات قاره
coaster
کشتی ویژه خط ساحلی
beach support area
منطقه پشتیبانی ساحلی
beachmaster's unit
یکان لجستیک ساحلی
coasters
کشتی ویژه خط ساحلی
coastal route
راه ابی ساحلی
cabotage
حمل ونقل ساحلی
cabotage
کشتی رانی ساحلی
coastal frontier
نوار مرزی ساحلی
beach matting
تور سیمی ساحلی
costal frontier
نوار مرزی ساحلی
sanbar
دیوار شنی ساحلی
out port
ساحلی مورد استفاده سر پل
beach dump
انبار موقت ساحلی
lidos
میعادگاه قشنگ ساحلی
barrier reef
مرجان سنگ ساحلی
beach flag
پرچم مشخصه ساحلی
beach group
گروه خدمات ساحلی
battalion landing team
تیم ساحلی گردان
lido
میعادگاه قشنگ ساحلی
scabbing
نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
littoral law
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
piloting
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
coastal refraction
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
coastel low
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
cay
تخته سنگ ساحلی درجزیره
tideland
زمین ساحلی دستخوش جزرومد
phalarope
مرغ ساحلی نوک دراز
Goa
ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
lined well
چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
uncased well
چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
river gravel
شن رودخانه
rivers
رودخانه
river
رودخانه
glacier
رودخانه یخ
river line
خط رودخانه
glaciers
رودخانه یخ
river clay
گل رودخانه
rever
رودخانه
coves
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
shore party
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
surfbird
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
beach unit
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
offshore
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
cove
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
toes
ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
toe
ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
riverbed
بستر رودخانه
ostiary
دهانه رودخانه
riverine
سواحل رودخانه
riparian
ساحل رودخانه زی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com