English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
quay دیوار ساحلی
quays دیوار ساحلی
sea dike دیوار ساحلی
Search result with all words
sanbar دیوار شنی ساحلی
Other Matches
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
shore patrol انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
strandline خط ساحلی
sea board خط ساحلی
inshore water اب ساحلی
coastal ساحلی
coastlines خط ساحلی
inshore ساحلی
coastline خط ساحلی
beach head سر پل ساحلی
bridge head سر پل ساحلی
bridgehead line خط سر پل ساحلی
offing اب ساحلی
seasider ساحلی
marina تفرجگاه ساحلی
marinas تفرجگاه ساحلی
coastguard گارد ساحلی
coastguards گارد ساحلی
cabotage کشتیرانی ساحلی
cabotage تجارت ساحلی
martello قلعه ساحلی
boat telephone تلفن ساحلی
coast defence پدافند ساحلی
beach exit گذرگاه ساحلی
foreshore کمربند ساحلی
costal frontier مرز ساحلی
coastal zone منطقه ساحلی
coastal route مسیر ساحلی
coastal patrol گشتی ساحلی
dune توده شن ساحلی
coastal frontier حدود ساحلی
coastal artillery توپخانه ساحلی
coast station ایستگاه ساحلی
shoreline خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines خط ساحل یا خط ساحلی
territorial waters ابهای ساحلی
inshore current جریان اب ساحلی
beach organization یکان ساحلی
groyne سد یا دیواره ساحلی
barrier light نورافکن ساحلی
beach obstacle مانع ساحلی
beach erosion فرسایش ساحلی
shore erosion فرسایش ساحلی
beach matting کف پوش ساحلی
beach exit معبر ساحلی
inshore water ابهای ساحلی
beach patrol گشتی ساحلی
inshorepatrol گشتی ساحلی
landing craft کرجی ساحلی
beach reserves ذخایر ساحلی
inshore current جریانات ساحلی
beach patrol نگهبان ساحلی
littoral ناحیه ساحلی
land breeze باد ساحلی
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
beach face کمربند ساحلی
shore stablishment تاسیسات ساحلی
shore patrol پلیس ساحلی
shore patrol دژبان ساحلی
shore boat تاکسی ساحلی
tidewater خط ساحلی کشند اب
links تپه ساحلی
over the beach operations عملیات ساحلی
territorial sea دریای ساحلی
foreshores کمربند ساحلی
beach matting تور سیمی ساحلی
levee دیواره ساحلی رودخانه
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
cabotage حمل ونقل ساحلی
beach dump انبار موقت ساحلی
cabotage کشتی رانی ساحلی
beach minefield میدان مین ساحلی
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
beach group گروه خدمات ساحلی
beachmaster's unit یکان لجستیک ساحلی
lidos میعادگاه قشنگ ساحلی
lido میعادگاه قشنگ ساحلی
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
costal frontier نوار مرزی ساحلی
coaster کشتی ویژه خط ساحلی
battalion landing team تیم ساحلی گردان
coasters کشتی ویژه خط ساحلی
coastal route راه ابی ساحلی
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
continental shelf حد ساحلی فلات قاره
coastal navigation, coasting حمل و نقل ساحلی
coastal frontier نوار مرزی ساحلی
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
cay تخته سنگ ساحلی درجزیره
Goa ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
phalarope مرغ ساحلی نوک دراز
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
tideland زمین ساحلی دستخوش جزرومد
cove خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
beach unit یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
coves خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
offshore دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
shore party گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
intracoastal sealift سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
layig up position موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
willet مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
beach organization یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
polder زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
daymark علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
rill جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
ports انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
cope سر دیوار
walls have ears دیوار
face wall دیوار بر
alignment frontage بر دیوار
f. with the woll دیوار
enclosure wall دیوار بر
partition دیوار
wellhead سر دیوار
wall-to-wall از دیوار به دیوار
partitions دیوار
counter-scrap دیوار
coping سر دیوار
walls دیوار
bulkheads دیوار
bulwarks دیوار
curtains دیوار
fences دیوار
bulwark دیوار
bulkhead دیوار
fence دیوار
wall دیوار
outwall دیوار بیرونی
decorated wall دیوار تزیینی
outer wall دیوار خارجی
counterfort دیوار تکیه
hollow walls دیوار دو جداره
counterfort دیوار تقویتی
cranny شکاف دیوار
non load bearing wall دیوار تیغه
one brick wall دیوار یک اجره
dwarf wall دیوار نیمه
curtain wall دیوار پردهای
cut off دیوار اببند
cut off wall دیوار جداکننده
panel wall اگین دیوار
partition wall دیوار تیغه
septate دیوار دار
seawall دیوار یا سد دریایی
retaining wall دیوار ضامن
cross wall دیوار همبر
retaining wall دیوار حائل
render a wall استرکشی دیوار
rear wall دیوار پشت
load-bearing دیوار باربر
load-bearing wall دیوار حمال
lie-by تو رفتگی دیوار
quay wall دیوار بارانداز
shear wall دیوار برشی
side wall دیوار پهلویی
load bearing wall دیوار حمال
weephole راه اب در دیوار
load bearing wall دیوار باربر
non bearing wall دیوار تیغه
key wall دیوار اب بند
front wall دیوار جلو
gable wall دیوار سنتوری
gable wall دیوار لچکی
gravity wall دیوار وزنی
wall paint رنگ دیوار
guide bank دیوار هادی سد
inwall دیوار گرفتن
wall opening روزنه دیوار
wall lining پوشش دیوار
wall insulator عایق دیوار
vallation دیوار خاکی
weephole ابرو دیوار
tow brick wall دیوار دواجره
wall lining اندود دیوار
mason up ساختن دیوار
dike دیوار مانع
sidewall دیوار پهلویی
sleeper wall دیوار کرسی
conservative wall دیوار باغچه
spine wall دیوار اساسی
bay فرورفتگی دیوار
batter of wall میل دیوار
the pictures on the wall ی روی دیوار
bailey دیوار بیرونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com