Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
I cannot look him in the face again.
دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
Other Matches
What else can I do?
دیگر چه می توانم بکنم ؟
I can't go on any longer.
من دیگر نمی توانم ادامه بدهم.
I can't run any faster.
من تندتر دیگر نمی توانم بدوم.
shoot
رویش انشعابی رویش شاخه
shoots
رویش انشعابی رویش شاخه
gloat
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
look at me
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
germination
رویش
excrescences
رویش ناهنجار
vegetive
رویش کننده
ingrowth
رویش درونی
mushroom growth
رویش تند
growing point
نقطه رویش
excrescency
رویش ناهنجارنسوج
ovular growth
رویش تخمک
intergrowth
رویش توام
orthotropism
رویش عمودی
excrescence
رویش ناهنجار
extroversion
رویش برونی
gigas
رویش بلند تر
cockles
رویش زگیل مانند
germinative
وابسته به رویش تخم
extroverts
دارای رویش برونی
She is on familiar (intimate) terms with me.
با من رویش باز است
herbicides
مواد ضد رویش گیاه
herbicide
مواد ضد رویش گیاه
antiplant agent
عامل ضد رویش گیاهان
pubescence
رویش مو درپشت زهار
vegetative
روینده رویش کننده
cockle
رویش زگیل مانند
extrovert
دارای رویش برونی
Where can I get information?
از کجا می توانم بپرسم؟
I can recite from memory.
می توانم از حفظ بخوانم
I cant nor can anyone else .
نه من می توانم ونه کس دیگه
If you can so can I .
اگر تو بتوانی من هم می توانم
hyperostosis
رویش غیر طبیعی استخوان
his face is p with small pox
رویش ازابله پرازچاله است
endomorphism
رویش از روپوست درون دگرگونی
endomorphy
رویش از روپوست درون دگرگونی
I could pass for a Greek .
می توانم خودم رایونانی جابزنم
was wondering if I could borrow your car.
می توانم ماشینت را قرض کنم؟
Where can I make a phone call?
از کجا می توانم تلفن کنم؟
i did all in my power
انچه در توانم بود کردم
Where can I park?
کجا می توانم پارک کنم؟
can i do a for you
کاری می توانم برای شمابکنم
You can bank on it!
<idiom>
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
You can take it to the bank.
<idiom>
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
How long can I park here?
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
My hands are tied.
<idiom>
نمی توانم
[کاری]
کمکی بکنم.
how can I learn English
چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
Can I entrust this task to you?
می توانم این امررا به شما بسپارم ؟
I can't help you.
من نمی توانم به شما کمک کنم.
unipotent
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
monomorphic or phous
دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
Can I drive to the centre of town?
آیا می توانم تا مرکز شهر با ماشین بروم؟
I cannot square it with my conscience to ...
من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
how much can I overdraw on my account?
چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
I could have sworn that there was somebody in the next room .
می توانم قسم بخورم که یکنفر دراتاق مجاور بود
otherwise
<adv.>
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
prolotherapy
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
How do I notice when the meat is off?
چگونه می توانم متوجه شوم که گوشت فاسد شده است؟
glanced
نگاه نگاه مختصر
glances
نگاه نگاه مختصر
glance
نگاه نگاه مختصر
micronucleus
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
palimpsest
نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
ontogeny
رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
sarcoid
زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hyprostosis
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
in plant
درحال رویش درحال رشد
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
by sight
از نگاه
ganders
: نگاه
leers
نگاه چپ
regards
نگاه
leers
نگاه کج
look here
نگاه کن
regarded
نگاه
gander
: نگاه
look
نگاه
glimpsed
نگاه کم
leering
نگاه کج
looked
نگاه
glimpse
نگاه کم
looks
نگاه
observantion
نگاه
i say
نگاه کن
leering
نگاه چپ
regard
نگاه
leer
نگاه کج
leer
نگاه چپ
slanted
نگاه کج
slants
نگاه کج
glimpsing
نگاه کم
gloatingly
با نگاه
glimpses
نگاه کم
leered
نگاه کج
leered
نگاه چپ
view
نگاه
slant
نگاه کج
tackle
نگاه داشتن
peeked
نگاه دزدانه
to keep in
نگاه داشتن
retaining
نگاه داشتن
stay
نگاه داشتن
tackled
نگاه داشتن
peek
نگاه دزدانه
retrospectively
با نگاه بگذشته
glimpsed
نگاه سریع
glimpses
نگاه انی
glimpses
نگاه سریع
glimpsing
نگاه انی
glimpsing
نگاه سریع
to look on with
نگاه کردن
to look daggers
چپ چپ نگاه کردن
glimpsed
نگاه انی
to lock out
نگاه داشتن
dirty look
<idiom>
چپ چپ نگاه کردن
glimpse
نگاه سریع
glimpse
نگاه انی
stayed
نگاه داشتن
to lay fast
نگاه داشتن
peeking
نگاه دزدانه
peeks
نگاه دزدانه
tackles
نگاه داشتن
stares
رک نگاه کردن
retain
نگاه داشتن
keeps
نگاه داشتن
hold
نگاه داشتن
holds
نگاه داشتن
to set eyes on
نگاه کردن
stared
رک نگاه کردن
eying
نگاه کردن
eyes
نگاه کردن
eyeing
نگاه کردن
eye
نگاه کردن
retained
نگاه داشتن
stare
رک نگاه کردن
keep
نگاه داشتن
refrains
نگاه داشتن
Peeping Toms
نگاه دزد
squint
چپ نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look.
چپ چپ نگاه کردن
see
نگاه کردن
sees
نگاه کردن
oblongs
نگاه ممتد
oblong
نگاه ممتد
tackling
نگاه داشتن
Peeping Tom
نگاه دزد
squinted
چپ نگاه کردن
to put to a pause
نگاه داشتن
refraining
نگاه داشتن
refrained
نگاه داشتن
refrain
نگاه داشتن
squints
چپ نگاه کردن
vide infara
را نگاه کنید
come-on
نگاه دعوتآمیز
come-ons
نگاه دعوتآمیز
retains
نگاه داشتن
stop
نگاه داشتن
retrospection
نگاه به قهقرا
at a glance
بیک نگاه
an upward glance
نگاه سربالا
glaringly
با نگاه خیره
pryingly
با نگاه دقیق
preservatize
نگاه داشتن
an intent look
یک نگاه مشتاقانه
an am or ous glance
یک نگاه عاشقانه
oeillade
نگاه عاشقانه
gazing
نگاه خیره
sheep's eye
نگاه عاشقانه
stopped
نگاه داشتن
stopping
نگاه داشتن
stops
نگاه داشتن
retrospect
نگاه به گذشته
looker
نگاه کننده
at first sight
بیک نگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com