Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
trade off between inflation and
رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
Search result with all words
phillips curve
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
Other Matches
phillips curve
منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
natural rate hypothesis
فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
okuns law
براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
elasticity of factor substitution
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
accelerationists
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
unemployment compensation
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
psychomancy
رابطه با روح رابطه ارواح باهم
equation of exchange
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
nexus
رابطه رابطه داخلی
stagflation
تورم + رکود تورم همراه با رکود
I am
[have]
finished with you.
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you.
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
substitution
جانشینی
replacement
جانشینی
subrogation
جانشینی
vicarious
جانشینی
successions
جانشینی
replacements
جانشینی
locum tenecy
جانشینی
vicegerency
جانشینی
succession
جانشینی
vicariousness
جانشینی
substitution
تعویض جانشینی
subsitute
جانشینی کالاها
subsittution effect
اثر جانشینی
partial substitution
جانشینی مصرف
replacement capital
سرمایه جانشینی
substitution effect
اثر جانشینی
standby time
زمان جانشینی
complete substitution
جانشینی کالاها
displacement reaction
واکنش جانشینی
substitute material
مواد جانشینی
succession
ردیف جانشینی
expromission
جانشینی بدهکار
paradigmatic axis
محور جانشینی
potential substitution
جانشینی بالقوه
elasticity of substitution
کشش جانشینی
standby equipment
تجهیزات جانشینی
successions
ردیف جانشینی
substitutionary
تعویض جانشینی
supersession
جانشینی لغو شدگی
alias
نام جانشینی که به فایل
aliases
نام جانشینی که به فایل
who claims the succession ?
چه کسی ادعای جانشینی
substitutional solid solution
محلول جامد جانشینی
symptom substitution theory
نظریه جانشینی نشانه ها
vicarious conditioning
شرطی شدن جانشینی
marginal rate of substitution
نرخ نهائی جانشینی
import substitution policy
سیاست جانشینی واردات
displacement titration
تیتر کردن جانشینی
replacement investment
سرمایه گذاری جانشینی
partial substitution
جانشینی کامل برای دو کالا
idleness
بیکاری
idly
به بیکاری
unemployment
بیکاری
vacations
بیکاری
vacation
بیکاری
sloth
بیکاری
inoccupation
بیکاری
idless
بیکاری
latency
زمان بیکاری
frictional unemployment
بیکاری اصطکاکی
off hours
ساعات بیکاری
technological unemployment
بیکاری فنی
idle hours
ساعتهای بیکاری
marginal unemployment
بیکاری نهائی
hidden unemployment
بیکاری پنهان
mass unemployment
بیکاری انبوه
down time
زمان بیکاری
chronic unemployment
بیکاری مزمن
seasonal unemployment
بیکاری فصلی
cyclical unemployment
بیکاری دورانی
structural unemployment
بیکاری ساختاری
residual unemployment
بیکاری باقیمانده
cyclical unemployment
بیکاری ادواری
structural unemployment
بیکاری بنیادی
unemployment rate
نرخ بیکاری
rate of unemployment
نرخ بیکاری
disguised unemployment
بیکاری پنهان
disguised unemployment
بیکاری نامرئی
jobless
وابسته به بیکاری
intellectual unemployment
بیکاری تحصیلکرده ها
unemployment insurance
بیمه بیکاری
voluntary unemployment
بیکاری ارادی
In ones spare time .
دروقت بیکاری
an off day
روز بیکاری
unemployment inflation dilemma
معمای بیکاری
vacant hours
ساعات بیکاری یا فراغت
quantity of leisure
مقدار ساعات بیکاری
idlesse
بیکاری تنبلی بطالت
idleness
بیکاری تنبلی بطالت
natural unemployment rate
نرخ بیکاری طبیعی
involuntary unemployment
بیکاری غیر ارادی
inactively
از روی بیکاری بطورغیرفعال
kief
بنگ کیف بیکاری
dole
حق بیمه ایام بیکاری
unemployment fund
صندوق تامین بیکاری
standards
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
unemployment benefit
کمک دریافتی در دوران بیکاری
idle time
دوره فترت زمان بیکاری
lay off
فصل کم کاری دوره بیکاری
Time hangs heavily on my hands.
از زور بیکاری حوصله ام سر رفته
inflationary gap
بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
technological unemployment
بیکاری ناشی ازپیشرفتهای فنی
u
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
leisure hours
ساعات فراغت یا بیکاری هنگام فرصت
blind score
امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
cumulative inflation
تورم
inflation
تورم
inflationary
تورم
goutiness
تورم
bulging
تورم
protuberancy
تورم
turgescence
تورم
bulges
تورم
protuberances
تورم
protuberance
تورم
bulge
تورم
unemployment inflation dilemma
تورم
antinode
تورم
swellings
تورم
swelling
تورم
tumescence
تورم
tumidness
تورم
deflation
ضد تورم
bulged
تورم
man a bout town
ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
I am obsessed by fear of unemployment .
تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
turgor
بادکردگی
[تورم]
hidden inflation
تورم خزنده
hidden inflation
تورم پنهان
tumescence
بادکردگی
[تورم]
galloping inflation
تورم افسارگسیخته
monetary inflation
تورم پولی
undersirable inflation
تورم نامطلوب
gas inflation
تورم گاز
galloping inflation
تورم تازنده
tumidity
بادکردگی
[تورم]
hyperinflation
تورم شدید
inflationism
تورم گرایی
inflation rate
نرخ تورم
tumidity
برامدگی
[تورم]
turgor
برامدگی
[تورم]
tumescence
برامدگی
[تورم]
inflation
تورم پول
protuberance
برامدگی
[تورم]
swelling
برامدگی
[تورم]
imported inflation
تورم وارداتی
lump
برامدگی
[تورم]
bulge
برامدگی
[تورم]
hyperinflation
تورم حاد
galloping inflation
تورم چهارنعل
galloping inflation
تورم شدید
turgidity
بادکردگی تورم
disinflationary
کاهنده تورم
disinflation
کاهش تورم
rate of inflation
نرخ تورم
creeping inflation
تورم خزنده
creeping inflation
تورم ارام
secular inflation
تورم مزمن
secular inflation
تورم قرنی
stagflation
تورم رکود
chronic inflation
تورم مزمن
structural inflation
تورم ساختاری
struma
گواتر تورم
anti drumming sheet
ورق ضد تورم
reflation
بازآوری تورم
bulge
تورم
[آماس]
swelling
بادکردگی
[تورم]
protuberance
بادکردگی
[تورم]
lump
بادکردگی
[تورم]
hepatitis
تورم کبد
bulge
بادکردگی
[تورم]
persistent inflation
تورم دائمی
persistent inflation
تورم مداوم
lump
تورم
[آماس]
protuberance
تورم
[آماس]
swelling
تورم
[آماس]
reflation
تورم عمدی
tumescence
تورم
[آماس]
tumidity
تورم
[آماس]
turgor
تورم
[آماس]
mondayish
بیحال در روز دوشنبه بواسطه بیکاری یکشنبه خسته از کار
frictional unemployment
بیکاری کوتاه مدت که در نتیجه تحرک ناقص نیروی کار
enlarged tonsils
تورم لوزه ها
[پزشکی]
reflates
تورم ایجاد کردن
unexpected inflation
تورم غیر منتظره
strumous
دارای تورم بالشی
strumose
دارای تورم بالشی
runaway inflation
تورم افسار گسیخته
reflate
تورم ایجاد کردن
reflated
تورم ایجاد کردن
reflating
تورم ایجاد کردن
anticipated inflation
تورم مورد انتظار
swelling resistant
مقاوم در برابر تورم
tumefaction
ورم حالت تورم
tumescence
ورم حالت تورم
expectational inflation
تورم قابل پیش بینی
swelled
باد غرور داشتن تورم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com