Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
air traffic control radar system
راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
Other Matches
escape character
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
administrator
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
boost control
سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
administrators
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
vertical
بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
compound helicopter
هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
supervisory
ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
bqm
سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک
road traffic
ترافیک جاده ترافیک خیابان
aviation medicine
سیستم پزشکی هوایی
air ground system
سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
air traffic regulation and identificatio
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
auxiliary storage
حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
quicktrans
سیستم حمل و نقل هوایی سریع با استفاده ازهواپیماهای غیرنظامی
auxiliary operation
عملیات کمکی عملکرد کمکی
radar silence
سکوت راداری
range marker
فاصله یاب راداری
ghost signals
علایم راداری سرگردان
radar range mark
فاصله یاب راداری
calibration marker
فاصله یاب راداری
ramark
فار راداری دریایی
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
ghost signals
علایم راداری بدون منبع
radio altimeter
ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
radar altitude
ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
auxiliary machinery
دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
trafficking
ترافیک
traffics
ترافیک
trafficked
ترافیک
traffic
ترافیک
frequency of calls
تراکم ترافیک
telephone traffic recorder
ثبات ترافیک
traffic induit
ترافیک القایی
density of traffic
تراکم ترافیک
through traffic
ترافیک ترانزیتی
traffic on public roads
ترافیک
[جاده]
street traffic
ترافیک
[جاده]
telecommunication traffic
ترافیک ارتباطات
telecommunication traffic
ترافیک مخابرات
telephone traffic
ترافیک تلفنی
traffic flow
کشش ترافیک
high speed traffic
ترافیک سریع
traffic control
کنترل ترافیک
dense traffic
ترافیک سنگین
heavy traffic
ترافیک سنگین
induced traffic
ترافیک القایی
single lane
[file]
traffic
ترافیک تک خطی
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
control counter
شماره کنترلی
control programs
برنامههای کنترلی
control punch
منگنه کنترلی
control punch
پانچ کنترلی
control words
کلمات کنترلی
control structure
ساختار کنترلی
control memory
حافظه کنترلی
control statement
جمله کنترلی
monitors
یک برنامه کنترلی
monitored
یک برنامه کنترلی
monitor
یک برنامه کنترلی
control data
داده کنترلی
control function
تابع کنترلی
control signals
علائم کنترلی
control signals
سیگنالهای کنترلی
control status
وضعیت کنترلی
control field
میدان کنترلی
control character
علامت کنترلی
control character
دخشه کنترلی
control character
کاراکتر کنترلی
control measures
مقررات کنترلی
control measures
اقدامات کنترلی
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
مانع ترافیک شدن
average daily traffic
[ADT]
متوسط ترافیک روزانه
moving traffic
ترافیک در حال حرکت
The traffic is heavy.
ترافیک سنگین است.
to divert
[British E]
/ detour
[American E]
[the]
traffic
منحرف کردن ترافیک
turning traffic
ترافیک پیچ دار
to block
[hold up]
(the) traffic
ترافیک را نگه داشتن
rush-hour traffic
ساعت شلوغی ترافیک
in normal situations on public roads
در ترافیک معمولی خیابان
to bring traffic to a standstill
ترافیک را متوقف کردن
There is heavy traffic.
ترافیک سنگین است.
commercial road traffic
ترافیک جاده تجاری
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
control measures
پیش گیریهای کنترلی
to regulate the flow of traffic
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
to regulate the traffic
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
to direct traffic through
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
headers
قالب و اطلاعات کنترلی است
control read only memory
حافظه فقط خواندنی کنترلی
header
قالب و اطلاعات کنترلی است
Is there a road with little traffic?
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
During the rush hours.
درساعات شلوغی
[پر رفت وآمد پر ترافیک]
road capacity
کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
countermeasures
پیش گیریهای متقابل اقدامات کنترلی
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
to be closed to
[all]
traffic
برای
[همه نوع]
ترافیک بسته بودن
to open something to
[the]
traffic
چیزی را برای
[دسترسی به]
ترافیک باز کردن
forth
زبان برنامه نویس کامپیوتر در برنامههای کنترلی
tab
کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
tabs
کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
parking siding
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
siding
[railway]
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
siding
[railway]
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
networking
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
messages
اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
bi directional
داده یا خط کنترلی که میتواند سیگنال ها را در دو جهت ارسال کند
aerospace vehicle
هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networks
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
message
اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
envelopes
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
record
رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
mp/m
برنامه کنترلی چند برنامهای برای ریزکامپیوترهاforicrocomputers Program ultiprogrammingControl
envelope
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
subsidiaries
کمکی
subsidiary
کمکی
supplementary
کمکی
secondary
کمکی
ancillary
کمکی
auxiliaries
کمکی
auxiliary
کمکی
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
modes
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
mode
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com