Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (12 milliseconds)
English	Persian
automatic mode switching	راه گزینی حالت خودکار
Other Matches
automatic message switching	راه گزینی خودکار پیام
automatization	حرکت غیر ارادی حالت خودکار
automates	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
the i	[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
synchroreceiver	دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction	تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming	روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
monogyny	یک زن گزینی
monogamy	یک شو گزینی
canalization	ره گزینی
line switching	خط گزینی
automatic	خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check	کنترل خودکار بررسی خودکار
autoloader	اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
submachinegun	مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatics	خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
object choice	شیئی گزینی
switching	راه گزینی
branching	شاخه گزینی
permselectivity	نفوذ گزینی
accommodation	بوم گزینی
regioselectivity	جهت گزینی
personnel selection	کارمند گزینی
accommodations	بوم گزینی
monandry	یک همسر گزینی
message switching	پیام گزینی
channelling	راه گزینی
domiciliation	مسکن گزینی
item selection	پرسش گزینی
polygyny	چند زوجه گزینی
word choice test	ازمون واژه گزینی
drive channelling	راه گزینی سائق
switching network	شبکه راه گزینی
switching variable	متغیر راه گزینی
error choice technique	شیوه خطا گزینی
line switching	راه گزینی خطی
bank switching	راه گزینی محدوده
context switching	راه گزینی قرینه
switch theory	نظریه راه گزینی
switching center	مرکز راه گزینی
circuit switching	راه گزینی مداری
automatic pilots	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
foreground	سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
packet switching	راه گزینی بسته کوچک
self selection	انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
goldie	علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
squares	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog	سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying	تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
oblique case	حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor	وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
aided tracking	سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
battery control central	مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
printed	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternates	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism	حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest	حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternated	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
genitive	حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity	حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
automated teller machine	ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
uart	قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality	حالت طیفی حالت شبحی
spectralness	حالت طیفی حالت شبحی
cold forming	حالت دهی در حالت سرد
transitoriness	حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case	حالت نهائی حالت حدی
link encryption	خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
crude	حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
polygamy	چند همسری چند همسر گزینی
gyro pilot	سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
polyandry	چند شوهری چند شو گزینی
real mode	حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
automatic coding	برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
automatic toss	روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
cold strength	استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal	قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
automotive	خودکار
mechnical	خودکار
automatic pipet	پی پت خودکار
automatics	خودکار
ballpoints	خودکار ها
preset	خودکار
auyomated	خودکار
self-starters	خودکار
automatous	خودکار
ballpens	خودکار ها
ball pens	خودکار ها
autonomic	خودکار
ballpoint pens	خودکار ها
self acting	خودکار
self-starter	خودکار
automatic	خودکار
unattended	خودکار
automaticity	خودکار
pen	خودکار
unmanned	خودکار
automatism	بطور خودکار
automatize	خودکار کردن
auto starter	استارت خودکار
automatization	خودکار کردن
automated office	دفتر خودکار
player piano	پیانو خودکار
power steering	فرمان خودکار
push botton	وسایل خودکار
automatization	خودکار شدن
autogenous welding	جوشکاری خودکار
robots	دستگاه خودکار
sub-machine guns	تیربار خودکار
sub-machine gun	تیربار خودکار
robot	دستگاه خودکار
automatically	بطور خودکار
automate	خودکار کردن
automatics	دستگاه خودکار
automaton	ماشین خودکار
automatons	ماشین خودکار
ball point pen	قلم خودکار
door switch	کلید خودکار در
automatic	دستگاه خودکار
coach screw	پیچ خودکار
crane track	جرثقیل خودکار
systematic	خودکار سیستماتیک
cutout	فیوز خودکار
mechanical sawmill	اره خودکار
automata	ماشینهای خودکار
full automatic	تماما" خودکار
mechanically	بطور خودکار
semi automatic	نیم خودکار
self test	ازمایش خودکار
automated	خودکار کردن
automates	خودکار کردن
automating	خودکار کردن
autotrace	اثر خودکار
flashguns	فلاش خودکار
flashgun	فلاش خودکار
repeating firearm	اسلحه خودکار
autotype	چاپ خودکار
self loading	پرشونده خودکار
automation	خودکار کردن
automation	خودکار سازی
automation	اتوماسیون خودکار
auyomated	خودکار شده
self destroying	منفجرشونده خودکار
semiautomatic	نیمه خودکار
fully automatic	کاملا" خودکار
automatic rifle	تفنگ خودکار
automatic flasher	چشمکزن خودکار
automatic fire	تیراندازی خودکار
automatic testing	ازمایش خودکار
automatic throttle	ساسات خودکار
automatic fire	اتش خودکار
automatic tuning	میزانساز خودکار
automatic drop	اتصال خودکار
automatic door switch	کلید خودکار در
automatic cutout	قطع خودکار
automatic control	کنترل خودکار
automatic focusing	تمرکز خودکار
automatic telephone system	تلفن خودکار
autofeather	فدر خودکار
automatic record changer	گرام خودکار
automatic treatment	تسویه خودکار
automatic steering device	سکان خودکار
automatic mechanism	مکانیزم خودکار
automatic rifle	توپ خودکار
automatic machine	دستگاه خودکار
automatic loader	بارکن خودکار
automatic interrupt	وقفه خودکار
automatic interrupt	قطع خودکار
automatic telephone	تلفن خودکار
automatic computer	کامپیوتر خودکار
automatic tracking	تعقیب خودکار
automatic regulation	تنظیم خودکار
automatic buret	بورت خودکار
autosave	ضبط خودکار
automatic aiming	تعقیب خودکار
automatic behavior	رفتار خودکار
automatic carriage	تعویض خودکار
automatic bass compensation	بمرسان خودکار
automatic balance	ترازوی خودکار
automatic check	مقابله خودکار
autotrack	تعقیب خودکار
automatic circuit breaker	مدارشکن خودکار
automatic weapon	سلاح خودکار
automatic controller	مراقب خودکار
automatic titrator	تیترکننده خودکار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com