Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
English
Persian
run
ردپا حدود
runs
ردپا حدود
Other Matches
footstep
ردپا
swathe
ردپا
swathes
ردپا
swath
ردپا
footsteps
ردپا
spoor
ردپا
runways
راهرو ردپا
footmarks
اثر پا ردپا
footmark
اثر پا ردپا
runway
راهرو ردپا
ichnolighology
تفال و غیبگویی از روی ردپا
upper memory
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
neighbourhood
حدود
compass
حدود
ranges
حدود
ranged
حدود
range
حدود
vicinity
حدود
definition
حدود
definitions
حدود
neighborhoods
حدود
neighbourhoods
حدود
precincts
حدود
tether
حدود
scantling
حدود
purview
حدود
neiggourhood
حدود
in the neighbourhood
در حدود
roughly
<adv.>
حدود
ambit
حدود
modules
حدود
module
حدود
thereabouts
در آن حدود
tethers
حدود
tethering
حدود
tethered
حدود
about
<adv.>
حدود
precinct
حدود
limit
حدود
about
در حدود
realm
حدود
delimited
حدود
delimit
حدود
delimits
حدود
scope
حدود
realms
حدود
perambulation
حدود
confine
حدود
delimiting
حدود
well-nigh
در حدود
confining
حدود
well nigh
در حدود
whereabouts
درچه حدود
delimitation
تحدید حدود
graphic limits
حدود گرافیکی
hereabout
دراین حدود
in round numbers 00
در حدود 001 عد د
coextensive
هم حدود وثغور
confidence limits
حدود اطمینان
confidence limits
حدود اعتماد
reached
وسعت حدود
confinement
تحدید حدود
reaching
وسعت حدود
yaw
تجاوز از حدود
yawed
تجاوز از حدود
reaches
وسعت حدود
verges
نزدیکی حدود
class interval
حدود طبقه
class limits
حدود طبقه
coastal frontier
حدود ساحلی
verge
نزدیکی حدود
limit check
مقابله حدود
line
حدود رویه
frontiers
حدود و ثغور
in the neighborhood of
در حدود
[ریاضی]
within cry
در حدود صد ارس
with in ear shot
در حدود صدا رس
limit of fire
حدود اتش
limits of confidence
حدود اطمینان
thereabout
دران حدود
purview
حدود میدان
purview of an occupation
حدود کاری
lines
حدود رویه
therabout
دران حدود
trimester
در حدود سه ماه
reach
وسعت حدود
probability limits
حدود احتمالی
demarcation
تعیین حدود
out-
خارج از حدود
outed
خارج از حدود
ranged
حدود محدوده
peripheries
محیط حدود
thereabouts
در حدود آن وقت
range
حدود وسعت
gamut
حدود حیطه
ranges
حدود وسعت
ranged
حدود وسعت
out
خارج از حدود
boundary
حدود چیزی
boundary
حدود یکان
boundaries
حدود چیزی
vicinity
در حدود در اطراف
boundaries
حدود یکان
delimitation
تعیین حدود
range
حدود محدوده
ranges
حدود محدوده
periphery
محیط حدود
mark out a ground
تحدید حدود زمین
limitation clause
ماده تعیین حدود
limitation clause
عبارت تعیین حدود
tolerance
حدود قابل تحمل
compass
حدود وثغور حوزه
demarcate
تعیین حدود کردن
scope
میدان و برد و حدود
outre
خارج از حدود معمولی
delimit
تعیین کردن حدود
orbit
دور حدود فعالیت
orbited
دور حدود فعالیت
orbits
دور حدود فعالیت
format
حدود و مشخصات فرش
thereabouts
در حدود آن میزان یا تعداد
whereabout
حدود تقریبی مکان
ultra vires
تجاوز از حدود اختیارات
tolerances
حدود قابل تحمل
inbound
محصور در حدود معینی
delimit
تحدید حدود کردن
peg
تعیین حدود کردن
delimits
تعیین کردن حدود
delimits
تحدید حدود کردن
pegs
تعیین حدود کردن
delimited
تحدید حدود کردن
spheres
مرتبه حدود فعالیت
delimiting
تعیین کردن حدود
abound
تعیین حدود کردن
demarcates
تعیین حدود کردن
delimiting
تحدید حدود کردن
demarcating
تعیین حدود کردن
sphere
مرتبه حدود فعالیت
demarcated
تعیین حدود کردن
delimited
تعیین کردن حدود
transfer limit
حدود تصحیحات انتقال تیر
to override one's commission
از حدود ماموریت خود تجاوزکردن
ultra vires
بیش از حدود اختیارات قانونی
ultra vires
خارج از حدود اختیارات قانونی
quarts
پیمانهای در حدود بیک لیتر
quart
پیمانهای در حدود بیک لیتر
as far as in me lies
تا انجاکه در حدود توانایی من است
corrida
برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
range of music
حدود یا میدان علم موسیقی
limit of fire
حدود میدان اتش تیربار یاسلاح
neatline
خطوط باریک حدود کناره نقشه
We will be checking out around noon.
ما حدود ظهر تسویه حساب میکنیم.
to make both ends meet
در حدود درامد خود خرج کردن
to live beyond one's means
بیش از حدود استطاعت خودخرج کردن
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
transition layer
منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
ultra vires
بیش از حد مجاز قانونی متجاوز از حدود اختیار
My earnings come to around 5ooo Tomans per month.
درآمدم به حدود 5000 تومان درماه می رسد
buddy line
طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
to mark out a ground
حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
iron pyrites
ترکیب شیمیائی است که حدود 5 تا 02 درصداهن دارد
the bill defined his powers
حدود اختیارات وی دران لایحه معلوم گردید
field of view
حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
metric ton
مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
offshore
در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
rated power
هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
parameters
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
transfer limit
حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
parameter
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
mysticism
مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
clearance fit
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
parameters
اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameter
اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameter
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameters
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
elastic banding
روش تعریف حدود تصویر روی صفحه کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن با یک مرز
hard sectored
دیسک لرزانی که در ان سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است
virtual
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
transputer
- بیتی که سرعت حدود Mips دارد. که بهم وصل میشود تا سیستم پردازش موازی ایجاد کند.
golf course
زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
golf courses
زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
banding
روش مشخص کردن حدود یک تصویر روی صفحه نمایش کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن
ocant altitude
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
something like 00 rials
سد ریال چیزی کم چیزی بالا در حدود سد ریال
vase design
طرح گلدانی
[طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
Tibet
تبت
[این ناحیه با کشورهای چین، هند و نپال همسایه بوده و فرش آن بیشتر تحت تاثیر چین قرار داشته است.سابقه فرش بافی در آن حدود سیصد سال می باشد. نقش ببر از طرح های اصلی فرش تبت است.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com