English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (6 milliseconds)
English Persian
traverse of an indictment رد کفیر خواست
Other Matches
kefir کفیر:یکجورخوراک ابکی وکفدارکه مانندماست است ودرقفقاز....میخورانند
volition خواست
desideratum خواست
demand خواست
wish خواست
wished خواست
wishes خواست
wills خواست
willed خواست
disposition خواست
demanded خواست
demands خواست
will خواست
want خواست
wanted خواست
to makes suit در خواست کردن
bill of indicment کیفر خواست
bill of indictment کیفر خواست
interpellation باز خواست
subpoenas خواست برگ
subpoenaing خواست برگ
tantalizingly خواست انگیز
impetration در خواست التماس
tantalizing خواست انگیز
voluntary داوطلبانه به خواست
subpoena خواست برگ
subpoenaed خواست برگ
to pray permission در خواست اجازه کردن
in an a to escape he چون خواست بگریزد
of one's own volition از روی خواست خود
He asked permission to come in. اجازه خواست بیاید تو
the precatory form صیغه تمنی یا در خواست
to serve with a summons با خواست برگ خواندن
on demand به در خواست به مجرد تقاضا
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
summonses خواست برگ احضارنامه
summonsing خواست برگ احضارنامه
summons خواست برگ احضارنامه
summonsed خواست برگ احضارنامه
demand [of] درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
suits خواست دادن تعقیب کردن
his appeal met no response پاسخی پدر خواست که اوترسید
Sara always wanted a puppy. سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
suited خواست دادن تعقیب کردن
suit خواست دادن تعقیب کردن
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
to serve a subpoena on با خواست برگ فراخواندن احضاریه برای
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
This is the very thing I wanted. این همان چیزی است که دلم می خواست
arraign با تنظیم کیفر خواست متهمی را بمحاکمه خواندن
peine for et dure مجازات عدم پاسخ در مقابل کیفر خواست جنایی
She had the never to ask for cash . اینها همه هیچ تازه پول نقد هم می خواست
address for service of a summons [address where a summons may be served] آدرس کسی که با خواست برگ قابل خواندن باشد [حقوق]
signaled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signalled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
constructive trust منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
best fit 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
plebiscite مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites مردم خواست رای قاطبه مردم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com