Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
bedding
رشد کننده درهوای ازاد
Other Matches
outdoor
درهوای ازاد
alfresco
درهوای ازاد
outdoors
درهوای ازاد بیرون
emancipator
ازاد کننده
liberators
ازاد کننده
liberator
ازاد کننده
liberalizer
ازاد کننده
exoergic
ازاد کننده نیرو
frc
حمل کننده ازاد
blast valve
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
hedge school
مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
frostbiter
قایق مخصوص حرکت درهوای سرد
corposant
گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
iceneedle
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
free enterprise
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
unihibited
ازاد
unihibit
ازاد
go as you please
ازاد
free play
ازاد
loosest
ول ازاد
freed
ازاد
looser
ول ازاد
loose
ول ازاد
frees
ازاد
stand easel
ازاد
immundity
ازاد
absolutes
ازاد
exempts
ازاد
disengaged
ازاد
free
ازاد
absolute
ازاد
degage
ازاد
sweepers
بک ازاد
sweeper
بک ازاد
opens
ازاد
immune
ازاد
freeing
ازاد
stand at ease
ازاد
exempting
ازاد
open
ازاد
slack water
اب ازاد
fetterless
ازاد
unattached
ازاد
opened
ازاد
at ease
ازاد
unrestrained
ازاد
footloose
ازاد
sweep back
بک ازاد
suspended floor
کف ازاد
freeman
ازاد
self administered
ازاد
freemen
ازاد
exempt
ازاد
exempted
ازاد
self service
ازاد
self-service
ازاد
idle line
خط ازاد
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
deallocation
ازاد سازی
open
وزن ازاد
paraphrases
ترجمه ازاد
deallocate
ازاد کردن
free trade
تجارت ازاد
discharges
ازاد کردن
free maneuver
حرکت ازاد
opened
وزن ازاد
opened
ازاد اشکار
discharge
ازاد کردن
to be at liberty
ازاد بودن
open
ازاد اشکار
opens
ازاد اشکار
open hospital
بیمارستان ازاد
releases
ازاد کردن
out of door
فضای ازاد
out of door
در هوای ازاد
outworker
کارگر ازاد
free throw
پرتاب ازاد
released
ازاد کردن
open space
گردشگاه ازاد
open trade
تجارت ازاد
universal
با چرخش ازاد
conversion
پرتاب ازاد
conversions
پرتاب ازاد
free tower
برج ازاد
release
ازاد کردن
free thinkers
ازاد فکران
parade rest
فرمان ازاد
free redical
بنیان ازاد
free recall
یاداوری ازاد
free radical
رادیکال ازاد
free play
بازی ازاد
free oscillation
نوسان ازاد
free moisture
رطوبت ازاد
cut clear
ازاد بریدن
cut free
ازاد بریدن
opens
وزن ازاد
free rocket
موشک ازاد
free rotation
چرخش ازاد
planer tree
درخت ازاد
free surface
سطح ازاد
free surface
مخازن ازاد اب
free surface
سطح اب ازاد
free stream
جریان ازاد
penalty hit
ضربه ازاد
free spillweir
سرریز ازاد
free space
فضای ازاد
headroom
سقف ازاد
datum level
سطح اب ازاد
free electron
الکترون ازاد
the open
هوای ازاد
floating ribs
دندههای ازاد
relief angle
زاویه ازاد
fingerling
ماهی ازاد
relieve
ازاد بریدن
kippers
ماهی ازاد نر
kipper
ماهی ازاد نر
insular
غیر ازاد
foul line
خط پرتاب ازاد
free aqifer
سفره ازاد
free association
تداعی ازاد
free economy
اقتصاد ازاد
to set at liberty
ازاد کردن
to set at large
ازاد کردن
free competition
رقابت ازاد
free climbing
صعود ازاد
free atmosphere
اتمسفر ازاد
extrication
ازاد کردن
dialing tone
بوق ازاد
back
سطح ازاد
set at large
ازاد کردن
set free
ازاد کردن
free will
اراده ازاد
slip joint
اتصال ازاد
self-service
با انتخاب ازاد
self service
با انتخاب ازاد
soft cell boundaries
محدوده ازاد سل
backs
سطح ازاد
semicolonial
نیمه ازاد
self employment
شغل ازاد
sailing free
باد ازاد
salmon trout
ماهی ازاد
salmon trout
ازاد ماهی
salmontrout
ماهی ازاد
salmontrout
ازاد ماهی
free fall
سقوط ازاد
enfranchize
ازاد کردن
drifting mine
مین ازاد
free maneuver
مانور ازاد
open air
در هوای ازاد
out of doors
فضای ازاد
out of doors
در هوای ازاد
free in trade
تجارت ازاد
gratis
مجانی ازاد
free hit
ضربه ازاد
free gyro
ژایرو ازاد
free format
در قالب ازاد
free enterprise
کسب ازاد
mare liberum
دریای ازاد
blue water
دریای ازاد
unrestrained
ازاد نامحدود
open market
بازار ازاد
free line signal
سیگنال خط ازاد
free market
بازار ازاد
free markets
بازار ازاد
self employed
شغل ازاد
self-employed
شغل ازاد
free expansion
انبساط ازاد
free flow
جریان ازاد
unfix
ازاد کردن
uncage
ازاد کردن
free enthalpy
انتالپی ازاد
free energy
انرژی ازاد
salmon
ماهی ازاد
tramp vessel
کشتی ازاد
tramp steamer
کشتی ازاد
unloose
ازاد کردن
free field
حوزه ازاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com