Dictiornary-Farsi | روال مقصود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 130 (8 milliseconds)

English	Persian
object routin	روال مقصود


Other Matches

object code	خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
object module	واحد مقصود ماژول مقصود
object code	برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
routine	روال
routinely	روال
routines	روال
rubric	روال
procedure	روال
zeitgeist	روال
rubrics	روال
output routine	روال خروجی
monitor routine	روال مبصر
master routine	شاه روال
main routine	روال اصلی
loading routine	روال بارکننده
closed routine	روال بسته
executive routine	روال اجرایی
generalized routine	روال کلی
diagnostic routine	روال تشخیص
library routine	روال کتابخانهای
library routine	روال کتابخانه
library routine	روال مجموعه ها
diagnostic routine	روال تشخیصی
test routine	روال ازماینده
supervisory routine	روال نافر
target routine	روال هدف
tracing routine	روال ردیاب
tracing routine	روال رسام
tracing routine	روال ردیابی
utility routine	روال سودمند
spanking	ابر روال
spankings	ابر روال
sevice routine	روال خدماتی
routine library	کتابخانه روال ها
recursive routine	روال بازگشتی
production routine	روال تولید
relocatable routine	روال جابجاپذیر
source routine	روال منبع
recovery routine	روال ترمیمی
floating point rutine	روال ممیز شناور
autostart routine	روال اغازگر خودکار
error routine	روال خطا پرداز
generalized routine	روال تعمیم یافته
dynamic subroutine	زیر روال پویا
recursive subroutine	زیر روال بازگشتی
maintenance routine	روال تعمیر و نگهداری
interrupt serrice routine	روال سرویس وقفه
bootstrap routine	روال خود راه انداز
in line subroutine	زیر روال درون برنامهای
canned routine	روال قالب ریزی شده
objectless	بی مقصود
no offences was meant	مقصود
purposelessly	مقصود
point	مقصود
direct objects	مقصود
objective	مقصود
objectives	مقصود
significance	مقصود
design	مقصود
designs	مقصود
meanings	مقصود
meaning	مقصود
innuendo	مقصود
object	مقصود
objecting	مقصود
objects	مقصود
innuendos	مقصود
objected	مقصود
indirect objects	مقصود
innuendoes	مقصود
object program	برنامه مقصود
idea	مقصود معنی
ideas	مقصود معنی
objective language	زبان مقصود
purposive	متضمن مقصود
inexpressive	نرساننده مقصود
target program	برنامه مقصود
target language	زبان مقصود
target disk	دیسک مقصود
purposefully	با داشتن مقصود
purpose	غرض مقصود
purposes	هدف مقصود
purposes	غرض مقصود
to what end?	برای چه مقصود
object module	واحد مقصود
he has an a. to grind	مقصود دارد
misconstrues	در فهمیدن مقصود
misconstrued	در فهمیدن مقصود
misconstruing	در فهمیدن مقصود
misconstrue	در فهمیدن مقصود
nonce	مقصود فعلی
purpose	هدف مقصود
object code	دستورالعمل مقصود
object computer	کامپیوتر مقصود
sentiment	نیت مقصود
object language	زبان مقصود
object machine	ماشین مقصود
i misapprehended him	مقصود او را درست نفهمیدم
propositioned	مقصود قیاس منطقی
And exactly what do you mean by that ?	مقصود ؟( درمقام اعتراض )
for the nonce	برای مقصود فعلی
proposition	مقصود قیاس منطقی
drifts	مقصود جریان اهسته
drifting	مقصود جریان اهسته
drifted	مقصود جریان اهسته
object deck	دسته کارت مقصود
now what did you mean by it	مقصود شماچه بود
To achieve ones object ( aim ) .	به مقصود خود رسیدن
drift	مقصود جریان اهسته
propositions	مقصود قیاس منطقی
propositioning	مقصود قیاس منطقی
object oriented programming	برنامه نویسی مقصود گرا
do you see what i mean?	ایا میفهمید مقصود من چیست
lad der	وسیله پیشرفت یارسیدن به مقصود
what is the purpose of thislaw	مقصود از این قانون چیست
what do you meant	مقصود شما چیست چه مراددارید چه می خواهید
much little	هنگامی که درجه کمتری مقصود باشد
dedicated	کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
The moral point of this story is that…	مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
that is i. to this purpose	برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
area	بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
areas	بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
feather-bedding	مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather bedding	مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
fullwrite professional	یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
source computer	کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
meaner	مقصود داشتن هدف داشتن
meanest	مقصود داشتن هدف داشتن
mean	مقصود داشتن هدف داشتن