English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8 milliseconds)
English Persian
street lightning روشنی راه و خیابان
Other Matches
bystreet خیابان کناری خیابان فرعی
clarification روشنی
limpidity or limpidness روشنی
conspicuity روشنی
diaphaneity روشنی
fenestra روشنی
glim روشنی
irradiance روشنی
clearness روشنی
lucidity روشنی
shines روشنی
shine روشنی
brightness روشنی
irradiancy روشنی
photogenic روشنی زا
perspicuity روشنی
pellucidness روشنی
pellucidity روشنی
lucency روشنی
clarity روشنی
liveliness روشنی
plainess روشنی
picturesqueness زیبایی روشنی
negative glow روشنی منفی
daylit روشنی روز
illuminative روشنی بخش
daylight روشنی روز
irradiative روشنی دهنده
luminous روشنی بخش
To have enlightened ideas. To be an intellectual. افکار روشنی داشتن
eclat روشنی خیره کننده
obscurantist مخالف روشنی فکر
luminous روشنی بخش روشن
clearness روشنی وصاف بودن
dazzled تابش یا روشنی خیره کننده
dazzles تابش یا روشنی خیره کننده
dazzling تابش یا روشنی خیره کننده
landing vehicle خود روشنی دار اب خاکی
enlightement روشنی فکر اگاهی حقیقی
dazzle تابش یا روشنی خیره کننده
ambiguity آنچه به روشنی تعریف نشده است
steering brake قفل فرمان خود روشنی دار
ambiguities آنچه به روشنی تعریف نشده است
cascade image intensifier تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
supernova ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
road خیابان
SS خیابان
roadbed کف خیابان
avenuse خیابان
roads خیابان
road bridge پل خیابان
lanes خیابان
St خیابان
streets خیابان
avenue خیابان
street خیابان
pavement کف خیابان
pavements کف خیابان
avenues خیابان
lane خیابان
up the street بالای خیابان
parkway خیابان مشجر
parkway خیابان درختدار
street lighting روشنایی خیابان
the open of a street دهنه خیابان
Downing Street خیابان داونینگ
Fleet Street خیابان فلیت
stop street خیابان فرعی
At the end of the street. درته خیابان
asphalt قیر خیابان
drive way جاده خیابان
runways خیابان پرواز
avenues خیابان اصلی
road طریق خیابان
roadways وسط خیابان
alley خیابان کوچک
alleys خیابان کوچک
roads طریق خیابان
avenue خیابان اصلی
carriage drive خیابان پارک
roadway وسط خیابان
slum خیابان پرجمعیت
asphaltum قیر خیابان
alleyways خیابان کوچک
slums خیابان پرجمعیت
runway خیابان پرواز
toby خیابان جاده اصلی
to lay out خیابان بندی کردن
tram [British E] قطار برقی خیابان
kennel جوی مجرای اب خیابان
kennels جوی مجرای اب خیابان
trolley [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
It's one-way street. آن خیابان یک طرفه است.
main drag <idiom> مهمترین خیابان شهر
trolleycar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
The store across the street. فروشگاه آنطرف خیابان
streetcar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
tramcar [British E] قطار برقی خیابان
crossroads تقاطعدر جاده یا خیابان
in normal situations on public roads در ترافیک معمولی خیابان
orderly bin صندوق زباله در خیابان
lay out نقشه خیابان بندی
cardo خیابان اصلی [در رم باستان]
road side کنار جاده یا خیابان
road traffic رفت و امد خیابان
road traffic امد وشد خیابان
bituminous road جاده یا خیابان اسفالت
a low-traffic road خیابان کم رفت و آمد
to stroll through the streets در خیابان ها قدم زدن
The cab neared [approached] 20th Street. تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
street gutter نهر کنار خیابان و راه
Where does this street lead on to ? این خیابان یکجا می خورد ؟
avenuse خیابان وسیع راهرو باغ
glades خیابان یا کوچه جنگل درختستان
glade خیابان یا کوچه جنگل درختستان
roadways وسط خیابان زمین جاده
i walked a cross the street از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
roadway وسط خیابان زمین جاده
to pave the street with stone خیابان را سنگ فرش کردن
macadam سنگ فرش کردن خیابان
curbstone سنگ جدول پیاده رو خیابان
I was standing at the street corner . درگوشه خیابان ایستاده بودم
street traffic رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
drinking fountains محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
erfuge پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
double-parked نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
traffic on public roads رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
jaywalk با بی توجهی از وسط خیابان راه رفتن
double park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
drinking fountain محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
sagfety island بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
double-parking نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parks نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
boulevard خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
boulevards خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
islands محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
street offences اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
island محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
jaywalker پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
bright anneal روشنی ناشی از گداختن گداختن
crosswalk محل میخکوبی شده یا خط کشی شده عرض خیابان مخصوص عبور پیاده
blip نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
road traffic ترافیک جاده ترافیک خیابان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com