English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
deep cycling روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
Other Matches
deletion روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
minimax روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
unidirectional soldification روشی برای رسیدن به موادتک بلوری
padding روشی برای پرکردن بلوکی از اطلاعات باکاراکترها
dry plasma etching روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
VidCap برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
chromel الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
writes حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
alpha beta technique روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
clocking روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
backward روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backwards روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
color code روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
cadmium کادمیم
cadmium test ازمایش با کادمیم
frequency shift keying روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
backward chaining روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
stair stepping روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
sam Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
carry over <idiom> برای بعد نگهداری کردن
bone-house [جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
for keeps برای نگهداری همیشگی بعنوان یادگار
lay up <idiom> ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
housekeeping امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
maintenance window [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
service time window [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
damp land pit curing نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
bit map ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
cassettes پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
microprogram وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
cassette پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
pontage مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
oxygen bottle محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
topping lift طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
cinerarium [گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
pounding محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CDs جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
off screen buffer فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
pound محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounds محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounded محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CD جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
corrective maintenance نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
storing حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
archive فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
fishnet نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
store حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
head-shrinker کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinkers کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
toolbox جعبه حاوی قط عات لازم برای تعمیر , نگهداری و نصب قط عات
bad debts طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
bad debt طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
samplers مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
caged storage قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
maintenance تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
statitizing فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
nickle silver نیکل
nickels نیکل
nickel نیکل
invar نیکل
nickle نیکل
nichrome نیکل کروم
nickel alloy الیاژ نیکل
nickeliferous حاوی نیکل
nickel recovery بازیابی نیکل
nickel powder گرد نیکل
pig nickel نیکل شمش
nickel ore کانه نیکل
garnierite معدن نیکل
nickle اب نیکل دادن
garnierite سنگ نیکل
nickeliferous نیکل دار
ferro nickel فرو نیکل
nickel plating ابکاری نیکل
nicalloy الیاژی از نیکل و اهن
nickel steel فولاد نیکل دار
nickel plate اب نیکل دادن گالوانیکی
chrome nickl steel فولاد کروم - نیکل
nickel iron battery باتری نیکل-اهن
kovar الیاژی از اهن نیکل کبالت
nickel silver الیاژی مرکب از مس و روی و نیکل
nickel cadmium battery باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
nickel سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
alumel الیاژی از نیکل و کرم جهت ترموکوپلها
nickels سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
incolen الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
good manners نیک روشی
monel الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
nonoverlap processing روشی که به وسیله ان خواندن
platinum metal ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
invar الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
the way of doing something به روشی کاری را انجام دادن
unbalanced cell سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
paper روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
graphics روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
papered روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papers روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papering روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
organizational مربوط به روشی که چیزی مرتب شده است
to try something completely new <idiom> چیزی [روشی ] کاملا متفاوت امتحان کردن
addressing روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
cut روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
cuts روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge. روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
die casting روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
dialectic روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
cycle stealing روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
redundant information یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
matrixes روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
sifting روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
just in time روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
hooks روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hook روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
dragging روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
white gold الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
nickel clad sheet ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
data diddling روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
simulations روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
InterNIC سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
cards روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
wild card روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
cell در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cells در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
circus catch گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
giros روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
giro روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
DIF file استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
devices اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
storage نگهداری
retention نگهداری
protection نگهداری
conservation نگهداری
holding نگهداری
keeping نگهداری
guardianship نگهداری
sustenance نگهداری
landing, storage, delivery نگهداری
preservation نگهداری
guarding subsidy حق نگهداری
custody نگهداری
detentions نگهداری
internment نگهداری
upkeep نگهداری
sustentation نگهداری
detainer نگهداری
maintenance نگهداری
safe keeping نگهداری
detention نگهداری
retinues نگهداری
retinue نگهداری
sustention نگهداری
safe guard نگهداری
cross compiling assembling روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
cares نگهداری موافبت
maintenance cost ارزش نگهداری
care نگهداری موافبت
maintenance cost هزینه نگهداری
depot maintenance نگهداری امادگاهی
record keeping نگهداری سوابق
cared نگهداری موافبت
interlude نگهداری مقدماتی
maintenance support پشتیبانی نگهداری
maintenance functions کارکردهای نگهداری
tended نگهداری کردن از
tending نگهداری کردن از
tends نگهداری کردن از
field maintenance نگهداری در صحرا
maintenance status وضعیت نگهداری
upkeep نگهداری کردن
tend نگهداری کردن از
maintrain نگهداری کردن
maintenance period دوره نگهداری
interludes نگهداری مقدماتی
keep track of <idiom> نگهداری یاداشت
conserve نگهداری کردن
conserved نگهداری کردن
conserves نگهداری کردن
conserving نگهداری کردن
preventive maintenance نگهداری پیشگیرانه
preventive maintenance نگهداری پیشگیری
preventive maintenance نگهداری حفافتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com