Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (42 milliseconds)
English
Persian
minimax
روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
Other Matches
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
clocking
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
preventative
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventive
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
color code
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
unidirectional soldification
روشی برای رسیدن به موادتک بلوری
dry plasma etching
روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
padding
روشی برای پرکردن بلوکی از اطلاعات باکاراکترها
deep cycling
روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
alpha beta technique
روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
p code
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
backwards
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backward
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
deletion
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
fault
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
backward chaining
روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
frequency shift keying
روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
stair stepping
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
sam
Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
rounding errors
خطاهای ناشی از سرراست کردن
reset
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
resets
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
kinematics
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
to try something completely new
<idiom>
چیزی
[روشی ]
کاملا متفاوت امتحان کردن
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
statitizing
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
warehousing system
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
sifting
روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
personal error
خطاهای شخص
slips in youth
خطاهای جوانی
incidental errors
خطاهای اتفاقی
technical infringement
خطاهای فنی
tean foul
خطاهای فنی
compensating errors
خطاهای خنثی کننده
bursts
گروهی از خطاهای پیاپی .
personal error
خطاهای انفرادی افراد
burst
گروهی از خطاهای پیاپی .
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitored
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
job to job transition
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
corruption
خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
indexing
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
abuse
[خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
diagnostic
نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
good manners
نیک روشی
nonoverlap processing
روشی که به وسیله ان خواندن
troubleshoot
1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
the way of doing something
به روشی کاری را انجام دادن
ripple through effect
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
graphics
روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
addressing
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
papers
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papering
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
organizational
مربوط به روشی که چیزی مرتب شده است
papered
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
cuts
روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
cut
روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
debugger
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
diagnostics
تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
die casting
روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge.
روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
dialectic
روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
cycle stealing
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
matrixes
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
redundant information
یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
safety nets
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety net
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
processes
فرایند
process
فرایند
lins donawitz process
فرایند ال دی
dragging
روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
just in time
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
hook
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hooks
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
detecting
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
oxidizing process
فرایند اکسیداسیون
historical process
فرایند تاریخی
refining process
فرایند پالایش
cyclic process
فرایند چرخهای
adiabatic process
فرایند بی دررو
annealing process
فرایند تابکاری
manufacturing process
فرایند ساخت
markov process
فرایند مارکف
solidifying process
فرایند انجماد
mond process
فرایند موند
mental process
فرایند ذهنی
ziegler process
فرایند زیگلر
budget process
فرایند بودجه
iterative process
فرایند تکراری
isentropic process
فرایند هم انتروپی
gosseneck process
فرایند دوخمی
steelmaking process
فرایند فولادسازی
cleaning process
فرایند شستشو
cladding process
فرایند پوشش
stochastic process
فرایند اتفاقی
manufacture process
فرایند ساخت
converting process
فرایند بیرنه
roll piercing process
فرایند نوردمایل
output process
فرایند خروجی
process control
کنترل فرایند
associative process
فرایند تجمعی
salpeter process
فرایند سالپیتر
unionmelt process
فرایند الیرا
duplexing process
فرایند دوپلکس
batch process
فرایند پیمانهای
selective process
فرایند گزینشی
sequential process
فرایند ترتیبی
continuous process
فرایند پیوسته
interative process
فرایند تکراری
fusion process
فرایند ذوب
nuclear reaction
فرایند هستهای
bessemer process
فرایند بسمر
bench scale process
فرایند کارگاهی
dissipative process
فرایند اتلافی
discriminal process
فرایند افتراقی
fixation process
فرایند تثبیت
process control
بررسی فرایند
acid process
فرایند اسیدی
decision process
فرایند تصمیم
hot dipping process
فرایند اندودکاری
process conversion
تبدیل فرایند
production process
فرایند تولید
direct process
فرایند مستقیم
simulation
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
data diddling
روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
ikon
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
lead chamber process
فرایند اتاق سربی
master file maintenance
فرایند بروز دراوردن
fortran translation process
فرایند ترجمه فرترن
ecological process
فرایند بوم شناختی
spark cutting process
فرایند برشکاری شعلهای
direct absorption process
فرایند جذب مستقیم
air refining process
فرایند تصفیه با هوا
oxygen steelmaking process
فرایند فولادسازی اکسیژنی
metal spraying process
فرایند پاشش فلز
remelting process
فرایند ذوب مجدد
extrusion process
فرایند چکش کاری
process of industrialization
فرایند صنعتی شدن
electro spark process
فرایند قوس الکتریکی
electrolytic oxidation process
فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
investment castings process
فرایند ریخته گی بسته
procedure
رویه طریقه فرایند
electro erosion process
فرایند فرسایش الکتریکی
process control computer
کامپیوتر کنترل فرایند
basic bessemer process
فرایند مقدماتی بسمر
primary process thinking
اندیشیدن در فرایند نخستین
scrubbing process
فرایند شستشو و تصفیه
deceleration
فرایند برگشت پذیر
pultrusion process
فرایند کشش رانی
starting procese
فرایند راه اندازی
refinery process
فرایند کوره پالایش
lost wax process
فرایند مدلهای مومی
irreversible process
فرایند برگشت ناپذیر
tunneling process
فرایند تونل زنی
InterNIC
سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
hot mold centrifugal casting process
فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
pig iron scrap process
فرایند قراضه اهن خام
edge
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
predefined process
فرایند از پیش تعریف شده
edges
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
addressing
فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
die casting process
فرایند ریخته گری حدیدهای
acetate rayon process
فرایند تهیه الیاف استاتی
low voltage operation
فرایند کار فشار ضعیف
croning molding process
فرایند قالب گیری کرونینگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com