Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
English
Persian
memory dump
رونوشت ازحافظه
Other Matches
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
memory protection
پشتیبانی ازحافظه
facsimile
رونوشت عینی رونوشت
facsimiles
رونوشت عینی رونوشت
relocation
انتقال به محل دیگری ازحافظه
loads
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
load
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
relocation
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
thrashing
مقدار مفرط حرکت صفحات ازحافظه ثانوی به حافظه داخلی
relocatable
آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
times
زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
time
زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
timed
زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
carbon copy
رونوشت
carbon copies
رونوشت
transcript
رونوشت
transcripts
رونوشت
repeats
رونوشت
repeat
رونوشت
copies
رونوشت
copied
رونوشت
copy
رونوشت
copying
رونوشت
letter book
کتاب رونوشت
counterpart
همکار رونوشت
counterparts
همکار رونوشت
certified copy
رونوشت مصدق
cetified copy
رونوشت مصدق
make a copy of
رونوشت برداشتن
exact copy
رونوشت عین
office copy
رونوشت مصدق
letter book
رونوشت نامه
replication
رونوشت دفاع
transcribing
رونوشت برداشتن
transcribes
رونوشت برداشتن
facsimile
رونوشت مصدق
carbon copy
رونوشت کاربنی
transcript
نسخه رونوشت
dump
رونوشت انباشتن
transcribe
رونوشت برداشتن
carbon copies
رونوشت کاربنی
transcribed
رونوشت برداشتن
facsimiles
رونوشت مصدق
facsimile
رونوشت گرفتن
transcripts
نسخه رونوشت
facsimiles
رونوشت گرفتن
transcriptions
سواد برداری رونوشت
transcription
سواد برداری رونوشت
true copy
رونوشت مطابق با اصل
facsimile
رونوشت عینی نمابرد
screen dump
رونوشت صفحه نمایش
facsimiles
رونوشت عینی نمابرد
duplicators
ماشین تهیه رونوشت
deed of poll
سند بدون رونوشت
duplicator
ماشین تهیه رونوشت
copy of his letter is here with enclosed
رونوشت نامه وی ضمیمه است
certified copy
رونوشت گواهی رسمی شده
photocopying
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
microcopy
رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
photocopies
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
probate
رونوشت گواهی شده وصیت نامه
estreat
رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
tenor
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenors
فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
copyhold
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
disaster dump
رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
authentication
به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
probate
تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
transcribed
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
post mortem dump
رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
polygraph
رونوشت بردار نسخه بردار
polygraphs
رونوشت بردار نسخه بردار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com