English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
English Persian
phototostat رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
Other Matches
photocopies رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying رونوشت برداری بوسیله عکاسی
transcriptions سواد برداری رونوشت
transcription سواد برداری رونوشت
duplicators ماشین تهیه رونوشت
duplicator ماشین تهیه رونوشت
photomap نقشه برداری بوسیله عکاسی
facsimiles رونوشت عینی رونوشت
facsimile رونوشت عینی رونوشت
heliograph گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
copies رونوشت
repeats رونوشت
carbon copy رونوشت
copying رونوشت
transcript رونوشت
repeat رونوشت
transcripts رونوشت
carbon copies رونوشت
copied رونوشت
copy رونوشت
facsimiles رونوشت مصدق
cetified copy رونوشت مصدق
certified copy رونوشت مصدق
carbon copies رونوشت کاربنی
replication رونوشت دفاع
transcripts نسخه رونوشت
facsimile رونوشت مصدق
letter book رونوشت نامه
letter book کتاب رونوشت
facsimile رونوشت گرفتن
facsimiles رونوشت گرفتن
carbon copy رونوشت کاربنی
exact copy رونوشت عین
transcribe رونوشت برداشتن
dump رونوشت انباشتن
transcribes رونوشت برداشتن
memory dump رونوشت ازحافظه
transcribing رونوشت برداشتن
counterpart همکار رونوشت
transcribed رونوشت برداشتن
counterparts همکار رونوشت
transcript نسخه رونوشت
office copy رونوشت مصدق
make a copy of رونوشت برداشتن
true copy رونوشت مطابق با اصل
facsimile رونوشت عینی نمابرد
screen dump رونوشت صفحه نمایش
facsimiles رونوشت عینی نمابرد
deed of poll سند بدون رونوشت
photoengrave بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
sonne photography روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
copy of his letter is here with enclosed رونوشت نامه وی ضمیمه است
microcopy رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
certified copy رونوشت گواهی رسمی شده
continuous strip photography عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
probate رونوشت گواهی شده وصیت نامه
transcribing استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
estreat رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
phototypography چاپ بوسیله عکسبرداری
tenor فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenors فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
radiograms عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiogram عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
copyhold تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
disaster dump رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
authentication به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
probate تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
photoengraving گراور سازی بوسیله عکاسی
platinotype عکاسی بوسیله املاح پلاتین
latensification تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
post mortem dump رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
polygraph رونوشت بردار نسخه بردار
polygraphs رونوشت بردار نسخه بردار
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
roentgenography عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
biosynthesis تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
chromolithograph عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
selenodetic امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
metal cutting machine دستگاه براده برداری
acetylene generator دستگاه تهیه استیلن
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
spinner دستگاه ریسندگی جهت تهیه نخ
roentgenoscope دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
aerocartograph دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه
turbofan دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
teleran دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
radio approach دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
sonar دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
electroencephalograph دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
geneva stop کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
ink jet printer دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
stereoplanigraph نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
photographing عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographed عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographs عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photograph عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
international commercial terms (incoterm قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
angle offset method روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
rubber banding قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
shoot فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
shoots فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
purvey تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying تهیه کردن سورسات تهیه کردن
to print out چاپ کردن در عکاسی
imagery شبیه سازی عکاسی کردن
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
x ray بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
osmose نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
photography عکسبرداری
stripping نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
exploits استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
schematize بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
pre engage ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
radiography عکسبرداری رادیو
photoreconnaissance عکسبرداری اکتشافی
retaken عکسبرداری شده
retake عکسبرداری شده
retakes عکسبرداری شده
retaking عکسبرداری شده
to pull off something [contract, job etc.] چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
castellation تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
lyophilization خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
to scrape down تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
operated از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operates از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operate از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
ratten بوسیله دزدیدن یا خراب کردن افزارش اذیت کردن
process تهیه کردن
processes تهیه کردن
provide تهیه کردن
catered تهیه کردن
catering تهیه کردن
supplying تهیه کردن
administering تهیه کردن
procure تهیه کردن
administers تهیه کردن
caters تهیه کردن
cater تهیه کردن
supplied تهیه کردن
to find in تهیه کردن
procuring تهیه کردن
supply تهیه کردن
procured تهیه کردن
procures تهیه کردن
provides تهیه کردن
administered تهیه کردن
afforded تهیه کردن
affording تهیه کردن
affords تهیه کردن
preparing تهیه کردن
prepares تهیه کردن
prepare تهیه کردن
blend تهیه کردن
afford تهیه کردن
blends تهیه کردن
provision تهیه کردن
administer تهیه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com