English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
rack روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
Other Matches
hanger چنگک لباس
hangers چنگک لباس
clothes tree چنگک لباس
accessorize اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
grapnels لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
grapnel لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
to dress [put on your clothes or particular clothes] لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
hay fork چنگک
uncus چنگک
crampoon چنگک
bracket چنگک
grabbed چنگک
grabs چنگک
grip چنگک
gripped چنگک
gripping چنگک
crampon چنگک
grabbing چنگک
grab چنگک
bident چنگک
grapnel چنگک
hook چنگک
hooks چنگک
grapnels چنگک
beater چنگک
takle چنگک
prongs چنگک
prong چنگک
grips چنگک
grappling iron چنگک
grappling irons چنگک
rake چنگک چنگال
forky چنگک وار
hamated چنگک دار
crane hook چنگک بالاکش
tache سگک چنگک
stringer چنگک گوشت
tach سگک چنگک
stringers چنگک گوشت
boat-hooks چنگک قایق
gaff نیزه چنگک
raking چنگک چنگال
reaping hook چنگک درو
tine چنگک خیش
boat hook چنگک قایق
rack چنگک جا لباسی
racked چنگک جا لباسی
pintle قلاب یا چنگک
racks چنگک جا لباسی
wracked چنگک جا لباسی
boat-hook چنگک قایق
wracks چنگک جا لباسی
rakes چنگک چنگال
pronged چنگک دار
cliff-hangers چنگک باریک کوهنوردی
cliff-hanger چنگک باریک کوهنوردی
pegs میخ چوبی چنگک
prongs با چنگک صاف کردن
prong با چنگک صاف کردن
peg میخ چوبی چنگک
cliff hanger چنگک باریک کوهنوردی
forklift جراثقال چنگک دار
ungula سم ناخن چنگال چنگک
rakes با چنگک جمع کردن
cleek چنگک بزرگ کلاچ
grapnels چنگک یا قلاب کشتی
grapnel چنگک یا قلاب کشتی
rake با چنگک جمع کردن
raking با چنگک جمع کردن
prongs دارای چنگک یا چنگال کردن
prong دارای چنگک یا چنگال کردن
harrows چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
takle به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
harrow چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
marlinspike چنگک جدا کردن کابلهای دریایی
rack railway راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
hock spanner اچار نیم گردی در یک دسته درانتها و یک قلاب با چنگک درسر دیگر
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
crotches مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotch مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
uniforms لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
whatnot غیره
grainer و غیره
etcetera و غیره
exoskeleton مو و غیره
fallow غیره مزروع
etc مخفف و غیره
queue صف اتوبوس و غیره
track and field دیسک و غیره
collective goods پارک و غیره
queues صف اتوبوس و غیره
queueing صف اتوبوس و غیره
queued صف اتوبوس و غیره
smudgy پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest پوشیده از کثافت یا گل و غیره
infrastucture راه اهن و غیره
niece دختربرادر یا خواهر و غیره
unexpected غیره مترقبه غیرمنتظره
odometer کیلومتر شماراتومبیل و غیره
smudgier پوشیده از کثافت یا گل و غیره
to make out نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
webby پر ازتار عنکبوت و غیره
pitter patter چک چک باران و غیره ضربان
pitter-patter چک چک باران و غیره ضربان
kymograph انقباض عضلات و غیره
to draw up نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
nieces دختربرادر یا خواهر و غیره
upholsterer خیاط رومبلی و پرده و غیره
whippletree تیر مال بنددرشکه و غیره
usher راهنمایا کنترل سینماو غیره
eviscerate روده یا چشم و غیره رادراوردن
inner tube لاستیک تویی اتومبیل و غیره
needling سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
ushers راهنمایا کنترل سینماو غیره
needled سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needle سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
ushering راهنمایا کنترل سینماو غیره
venom زهر مار و عقرب و غیره
inner tubes لاستیک تویی اتومبیل و غیره
ushered راهنمایا کنترل سینماو غیره
exofficio از لحاظ تصدی مقام و غیره
debacle سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
silo مخزن زیرزمینی غلات و غیره
Do not admit any outsiders. افراد غیره را راه ندهید
dial گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dials گرفتن تلفن یارادیو و غیره
wheal ورم جای شلاق و غیره
dialed گرفتن تلفن یارادیو و غیره
needles سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
keratosis شاخی شدن پوست و غیره
dTbGcles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
clogging گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
bake پختن [نان و کیک غیره]
take-home pay مزد پس از کسر مالیات و غیره
wheeler-dealers دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
nutshell پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
veneer چوب مخصوص روکش مبل و غیره
wheeler-dealer دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
vol-au-vents نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
emergence امر فوق العاده و غیره منتظره
reest دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
vol-au-vent نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
play نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
goody چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goodies چیز خوردنی مغز گردو و غیره
blimey حرف ندا به نشان تعجب و غیره
main motion [at a party conference etc.] دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
grillage زمینه و طرح مشبک توری و غیره
played نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
playing نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plays نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
depigmentation کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
emergency امر فوق العاده و غیره منتظره
emergencies امر فوق العاده و غیره منتظره
canvasser پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
gigot ران گوسفند و غیره که پخته باشد
subsidized accommodation منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
malfunction [ اندام یا ماشین و غیره ] درست کار نکردن
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
plating روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
ghost چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghosts چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
wreckage piece تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
battering rams میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
gauged ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
unlace بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
gollies حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
gauges ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
breadstuff مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
gangplank سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
wrecking لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
gauge ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
coupe کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
wreck لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
panel truck یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
beat around the bush <idiom> غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
to go clubbing به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
gangplanks سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
precipitation نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
acrasy بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
references کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
golly حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
to fall over [computer, programme, ...] [موقتا] کار نکردن [دستگاهی یا برنامه ای و غیره]
pocket money . پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
invest گذاردن
reposal گذاردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com