English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (8 milliseconds)
English Persian
suspension bow رکاب اویزان
Other Matches
stepping رکاب
strap رکاب
straps رکاب
stirrup رکاب
stirrups رکاب
pedaled رکاب
pedaling رکاب
pedalled رکاب
pedalling رکاب
pedals رکاب
step رکاب
etrier رکاب
climbers رکاب
runing board رکاب
pole climber رکاب
climber رکاب
running bourd رکاب
pedal رکاب
pedaled رکاب زدن
trouser strap رکاب شلوار
pedalling رکاب زدن
stirrups رکاب اسب
the strap of a stirrup بند رکاب
safety belts کمربند رکاب
pedaling رکاب زدن
safety belt کمربند رکاب
pedalled رکاب زدن
treadles رکاب ماشین
pedal رکاب زدن
treadle رکاب ماشین
stirrup رکاب اسب
pedals رکاب زدن
straps : بند رکاب
strap : بند رکاب
strapped رکاب دار
fifi hook رکاب کوهنوردی
pedaled وابسته به رکاب پازدن
pedaling وابسته به رکاب پازدن
shifting pedal رکاب صدا خفه کن
footstall رکاب زین زنانه
gearwheel چرخ رکاب دوچرخه
climbers رکاب سیم کشی
pedal وابسته به رکاب پازدن
treadles جاپایی رکاب ساختن
treadle جاپایی رکاب ساختن
pedalling وابسته به رکاب پازدن
pedals وابسته به رکاب پازدن
unaccompanied بدون ملتزمین رکاب
running board تخته رکاب اتومبیل
stirrup رکاب سیم کشی
stirrups رکاب سیم کشی
pedalled وابسته به رکاب پازدن
equipage بنه سفر ملتزمین رکاب
free wheel حرکت بدون رکاب زدن
acey deucy کوتاهتر کردن رکاب راست ازرکاب چپ
stirrups هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrup هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
dangles اویزان
pendent اویزان
dangled اویزان
pensile اویزان
dangling اویزان
overhanging اویزان
suspension bridge پل اویزان
penduline اویزان
dangler اویزان
dangle اویزان
clinching اویزان
clinch اویزان
clinched اویزان
clinches اویزان
suspension bridges پل اویزان
basket tie گره اویزان
overhang اویزان بودن
suspensions اویزان کردن
suspensions اویزان اویزانی
suspension اویزان کردن
suspension ladder نردبان اویزان
suspension اویزان اویزانی
hangs اویزان کردن
hang اویزان کردن
monorail ترن اویزان
flappy اویزان وگشاد
suspension insulator مقره اویزان
suspension cable کابل اویزان
suspension bucket سطل اویزان
monorails ترن اویزان
pendant switch کلید اویزان
overhead rial ریل اویزان
lippy پر رو دارای لب اویزان
hook on اویزان کردن
hitch tie گره اویزان
overhangs اویزان بودن
hook-ups نقشه اویزان
hook-up نقشه اویزان
dangled اویزان بودن
suspend اویزان کردن
suspending اویزان کردن
suspends اویزان کردن
stage نیمکت اویزان
dangles اویزان بودن
dangling اویزان بودن
stages نیمکت اویزان
hook up نقشه اویزان
dangle اویزان بودن
hanging pawns پیادههای اویزان شطرنج
basket hitch tie گره اویزان دو خفتی
impendent تهدید کننده اویزان
chapfallen دارای چانه اویزان
earlobes قسمت اویزان گوش
earlobe قسمت اویزان گوش
dangle اویزان کردن اویختن
kiting اویزان شدن از گلایدر
hanging اویزان درحال تعلیق
acrochordon دارای زگیل اویزان
dangled اویزان کردن اویختن
to hand out از پنجره اویزان کردن
hanging scaffold چوب بست اویزان
dangles اویزان کردن اویختن
dangling اویزان کردن اویختن
overhang اویزان کردن یا شدن
overhangs اویزان کردن یا شدن
sling load بار اویزان از هواپیما
watch pocket جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
hanging arrow تیر اویزان شده به هدف
monkey hang اویزان شدن ژیمناست با یک دست
parasol wing بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
suspension ribbon لنت اویزان کردن نشان
suspends اویزان شدن یا کردن اندروابودن
suspend اویزان شدن یا کردن اندروابودن
machanic کمربند ایمنی اویزان از سقف
suspending اویزان شدن یا کردن اندروابودن
takle به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
shags پارچه مویی زبر اویزان بودن
shagging پارچه مویی زبر اویزان بودن
rosulate روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
upper arm hang اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
shag پارچه مویی زبر اویزان بودن
impend اویزان کردن در شرف وقوع بودن
drag line طنای اویزان از بالن هنگام فرود
grab rope طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
suck wheels رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
standstill در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
flapped لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
flaps لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
kago تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
hand glider هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
sky surfer هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
flap لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
gonfalon پرچمی که نوارهای باریک یاپرچمهای کوچک از ان اویزان است
hangnail ریشه یا رشته باریکی که ازپوست گوشه ناخن اویزان است
live box جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
hang قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
plumb rule ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
hung bomb بمبی که پس از پرتاب خود به خود به هواپیما اویزان بماند
tackles چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackled چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
aweigh تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
tackling چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
sags اویزان شدن صعیف شدن
hangers اویزان کننده معلق کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
sag اویزان شدن صعیف شدن
sagged اویزان شدن صعیف شدن
straps تسمه رکاب تسمه
strap تسمه رکاب تسمه
soft pedal رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com