Dictiornary-Farsi | ریخته گری گروهی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
group casting	ریخته گری گروهی
group teaming	ریخته گری گروهی


Search result with all words

group teaming plate	صفحه ریخته گری گروهی
Other Matches

batch	1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches	1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
mis run casting	ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
ladle crane	جراثقال پاتیل ریخته گری جراثقال چمچه ریخته گری
communally	گروهی
group atmosphere	جو گروهی
tripling	سه گروهی
gregarious	گروهی
congregational	گروهی
trimerous	سه گروهی
communal	گروهی
triples	سه گروهی
tripled	سه گروهی
triple	سه گروهی
moulder	ریخته گر
casting	ریخته گی
founder	ریخته گر
foundered	ریخته گر
founders	ریخته گر
hot topping	ریخته گی
disorganized	در هم ریخته
caster	ریخته گر
foundry man	ریخته گر
foundering	ریخته گر
metal founder	ریخته گر
cast copper	مس ریخته گی
besprent	ریخته
brass founder	ریخته گر
group contagion	سرایت گروهی
group structure	ساخت گروهی
group test	ازمون گروهی
gang switch	کلید گروهی
gang punch	منگنه گروهی
group selector	سلکتور گروهی
quadrille	رقص گروهی
quadrilles	رقص گروهی
deck switch	کلید گروهی
espirit de corps	روحیه گروهی
group theory	نظریه گروهی
collective protection	حفافت گروهی
groupware	ابزار گروهی
clustered devices	دستگاههای گروهی
group velocity	سرعت گروهی
group printing	چاپ گروهی
mass media	رسانههای گروهی
group factors	عاملهای گروهی
group frequency	بسامد گروهی
Republican	جمهوری گروهی
Republicans	جمهوری گروهی
group drive	محرکه گروهی
group discussion	بحث گروهی
batch quantity	کمیت گروهی
group interview	مصاحبه گروهی
group consciousness	اگاهی گروهی
esprit de corps	روح گروهی
group membership	عضویت گروهی
bulk properties	خواص گروهی
group acceptance	پذیرش گروهی
group norms	هنجارهای گروهی
group pressure	فشار گروهی
group dynamics	پویش گروهی
syntality	شخصیت گروهی
proximate analysis	تجزیه گروهی
team game	بازی گروهی
one shot lubrication	روغنکاری گروهی
corporation	گروهی از مردم
sociogram	نگاره گروهی
mameluke	عضو گروهی
intergroup	میان گروهی
corporations	گروهی از مردم
media	رسانههای گروهی
team teaching	تدریس گروهی
cast crystal	بلور ریخته
skin	پوسته ریخته گی
potted	در کوزه ریخته
cast glass	شیشه ریخته گی
casting	قطعه ریخته گی
cast metal	فلز ریخته گی
skinned	پوسته ریخته گی
skinning	پوسته ریخته گی
sheet asphalt	اسفالت ریخته
group casting	ریخته گری
molten	ریخته ریختگی
founding	ریخته گری
precast	پیش ریخته
wild and woolly	درهم ریخته
skins	پوسته ریخته گی
casting	ریخته گری
iron foundry	ریخته گی اهن
investment foundry	ریخته گی بسته
investment castings	ریخته گی بسته
founds	ریخته گری
found	ریخته گری
chuted concrete	بتن ریخته گی
foundries	ریخته گری
cast concrete	بتن ریخته گی
cast steel	فولاد ریخته گی
castellated nut	مهره ریخته گی
moulding	ریخته گری
foundry	ریخته گری
between group variance	پراکنش میان گروهی
directive group therapy	درمان رهنمودی گروهی
synecology	بوم شناسی گروهی
burst	گروهی از خطاهای پیاپی .
gang milling cutter	دستگاه فرز گروهی
broadside messing	ناهار خوری گروهی
bursts	گروهی از خطاهای پیاپی .
within group variance	پراکنش درون گروهی
cluster controller	کنترل کننده گروهی
group identification	همانند سازی گروهی
marathons	جلسه گروهی طولانی
particular baptists	گروهی از تعمید کنندگان
marathon	جلسه گروهی طولانی
ring [algebraic structure]	حلقه گروهی [ریاضی]
group occulating light	چراغ ناپیوسته گروهی
activity group therapy	درمان با فعالیت گروهی
machinery castings	ریخته گری ماشینی
foundry pit	چاله ریخته گری
loam castings	ریخته گری شنی
jakes	اشغال درهم ریخته
iron casting	ریخته گری اهن
foundry cupola	کوپول ریخته گری
ejecta	مواد بیرون ریخته
investment castings	قطعات ریخته گی بسته
eruptive rock	سنگ بیرون ریخته
forge	ریخته گری فلز
injection molding	ریخته گری تزریقی
down hill casting	ریخته گری مستقیم
direct casting	ریخته گری مستقیم
die mold	فرم ریخته گی تزریقی
foundry pit	جهنم ریخته گری
foundry practice	تکنیک ریخته گری
foundry sand	ماسه ی ریخته گری
steel foundry	ریخته گری فولاد
sand casting	ریخته گری ماسهای
press casting	ریخته گری فشاری
pouring cup	قاشق ریخته گری
grey iron foundry	ریخته گری خاکستری
transfer molding	ریخته گری انتقالی
olio	مخلوط چیزدرهم ریخته
non ferrous casting	قطعه ریخته گی غیراهنی
investment castings process	فرایند ریخته گی بسته
mold	قالب ریخته گری
ingot casting	ریخته گری شمش
precision casting	ریخته گری دقیق
mis run casting	ریخته گری غلط
metal foundry	ریخته گری فلزات
metal casting	ریخته گری فلز
fusion casting	ریخته گری ذوبی
shell casting	ریخته گری پوستهای
pigs	اهن تازه ریخته
compression molding	ریخته گری فشاری
plaster casts	ریخته گری گچی
composite casting	ریخته گری مرکب
chuted concrete	بتن ریخته شده
debris	اشغال روی هم ریخته
bottom pure ladle	پاتیل ریخته گری
art casting	ریخته گری صنعتی
mould	قالب ریخته گری
moulded	قالب ریخته گری
moulds	قالب ریخته گری
litter	زایمان ریخته وپاشیده
cast steel	فولاد ریخته گری
cast molding	قالبگیری ریخته گری
bottom casting	قطعات ریخته گی بسته
littered	زایمان ریخته وپاشیده
foundry ladle	پاتیل ریخته گری
littering	زایمان ریخته وپاشیده
molds	قالب ریخته گری
molded	قالب ریخته گری
core sand	ماسه ریخته گری
trumpeting	قیف ریخته گری
trumpeted	قیف ریخته گری
trumpet	قیف ریخته گری
tumultuous	شلوغ بهم ریخته
litters	زایمان ریخته وپاشیده
pig	قالب ریخته گری
pig	اهن تازه ریخته
plaster cast	ریخته گری گچی
forges	ریخته گری فلز
pigs	قالب ریخته گری
synecologic	وابسته به بوم شناسی گروهی
byte	گروهی از بیتها یا ارقام باینری
bands	گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
tetraspore	گروهی متشکل ازچهار هاگ
storage pool	گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
band	گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
group rendezvous	نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
to be the odd one out <idiom>	نامشابه [دیگران در گروهی] بودن
gulps	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
cursors	گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
cursor	گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
gulping	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
retreat	انزوا [گروهی برای مدتی]
ochlocracy	حکومت عامه یا گروهی ازمردم
bytes	گروهی از بیتها یا ارقام باینری
gulped	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulp	گروهی از کلمات معمولا دو بایت
pressure die casting	ریخته گری حدیدهای فشاری
steel casting	پروفیل فولادی ریخته گری