English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
English Persian
retreat عقب نشینی کردن
retreat عقب نشینی کناره گیری
retreat گوشه عزلت انزوا
retreat عقب نشاندن
retreat پس گرفتن
retreat عقب زدن
retreat عقب نشینی
retreat به تفرقه
retreat فرمان متفرق شوید
retreat عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreat مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreat عقب کشیدن بدن
retreat گوشه نشینی [گروهی برای مدتی]
retreat انزوا [گروهی برای مدتی]
Other Matches
three-day retreat گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
To retreat. To withdraw. عقب نشینی کردن
velocity of retreat سرعت متوسط اب در پائین دست سرریز
to sound the retreat شیپورعقب نشینی زدن
line of retreat خط عقب نشینی
line of retreat خط بازگشت یکانها
to beat a retreat عقب نشینی کردن
to beat a retreat کوس عقب نشینی
to sound a retreat شیپور عقب نشینی زدن
they are in full retreat سخت عقب نشینی می کنند
The army had to retreat from the battlefield. ارتش مجبور به عقب نشینی از میدان جنگ شد.
To draw in ones houns . Toback down . To retreat. ماست ها را کیسه کردن ( عقب نشینی از روی ترس )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com