Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
solid angle
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
Other Matches
constant of the cone
زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
projecting
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
cone
مخروط
cones
مخروط
strobilus
مخروط
carroty
مخروط
entering angle
زاویه ورودی زاویه دخول
loss angle
زاویه تلف زاویه تلفات
declination
زاویه انحراف زاویه میل
angle of convergence
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of rotation
زاویه دوران زاویه چرخش
angle of repose
زاویه تعادل زاویه ارامش
frustum
مخروط ناقص
reducer
مخروط تقلیلی
pinecones
مخروط کاج
forcing cone
مخروط مقاوم
fastigiate
بشکل مخروط
alluvial cone
مخروط افکنه
pinecone
مخروط کاج
parabolas
قطع مخروط
turbinate
وارونه مخروط
parabola
قطع مخروط
nose cone
مخروط دماغه
cone of dispersion
مخروط پراکندگی
cone of fire
مخروط اتش
alluvial fan
مخروط افکنه
steep taper
مخروط کوتاه
such like
وامثال ان
cone indentation test
ازمایش فشار مخروط
oblique cone
مخروط اریب
[ریاضی]
cone of scape
مخروط فرضی در اگزوسفر
cone of fire
مخروط پراکندگی تیرها
cone of dispersion
مخروط پراکندگی بسکها
bell and hopper arrangement
ترتیب قیف و مخروط
cone thrust test
ازمایش فشار مخروط
right cone
مخروط قائم
[ریاضی]
bombing angle
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
stamper
چکش وامثال ان
apex
راس
[مخروط، سنتوری یا هرم]
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
stationed
توقفگاه نظامیان وامثال ان
station
توقفگاه نظامیان وامثال ان
polt
جوجه ماکیان وامثال ان
stations
توقفگاه نظامیان وامثال ان
flinders
خرده شیشه وامثال ان
turbinate
فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
smoker
دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
ribbons
نوار ضبط صوت وامثال ان
stringing
نخ کشیدن برگهای توتون وامثال ان
lifesaver
عضودسته نجات غریق وامثال ان
smokers
دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
stapler
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
staplers
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
ribbon
نوار ضبط صوت وامثال ان
coats of arms
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
coat of arms
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
pilot burner
چراغ کوچک اجاق گاز وامثال ان
scarfs
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
scarf
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
constant angle arch dam
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
posts
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
smoking room
اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
post
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
oxygen tent
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
posted
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
proliferous
بارور شونده بوسیله پیازیا جوانه زنی وامثال ان
slopped
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slop
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopping
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
shook
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
macedoine
مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
angle offset method
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
guards
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guarding
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
scopolamine
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
guard
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
esquire
عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
slot
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slotting
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
scrim
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
slots
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
shell shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
collapse slump
از هم پاشیدگی بتن را درازمایش افت بتن بوسیله مخروط ناقص گویند
cone of silence
مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
honk
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
apex angle
زاویه راسی هدف زاویه راسی
millboard
مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
grid magnatic angle
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
angle of traverse
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
ulterior
بعدی
solid
سه بعدی
solids
سه بعدی
one dimentional
یک بعدی
one dimentional
تک بعدی
succeeding
بعدی
second thoughts
بعدی
puisne
بعدی
unidimensional
یک بعدی
serotine
بعدی
three dimentional
سه بعدی
two dimensional
دو بعدی
further
بعدی
furthered
بعدی
furthers
بعدی
two-dimensional
دو بعدی
future
بعدی
tridimensional
سه بعدی
spatial
سه بعدی
three-dimensional
سه بعدی
three dimensional
سه بعدی
furthering
بعدی
cubical
سه بعدی
unidimensional
تک بعدی
subsequent
بعدی
n cube
مکعب N بعدی
multidimensional
چند بعدی
two dimensional array
ارایه دو بعدی
two dimensional lattice
شبکه دو بعدی
after-effects
تاثیر بعدی
after-effect
تاثیر بعدی
unidimensionality
یک بعدی بودن
four dimensional
چهار بعدی
3D analysis
آنالیز سه بعدی
deep space
فضای سه بعدی
illusiansm
نقاشی سه بعدی
one dimensional array
ارایه یک بعدی
feeder report
گزارشات بعدی
follow up
اماد بعدی
follow up
اقدامات بعدی
follow up supply
اماد بعدی
3D analysis
بررسی سه بعدی
aftereffect
اثر بعدی
dosseret
بلوک سه بعدی
multidimentional
چند بعدی
stereoscope
سه بعدی نما
stereoscopic vision
دید سه بعدی
three dimentional array
ارایه سه بعدی
aftermath
عواقب بعدی
three dimensional polymer
بسپار سه بعدی
subsere
توالی بعدی
succeeding generation
نسل بعدی
three dimensional lattice
شبکه سه بعدی
t' other
بعدی دیگر
t' other
نفر بعدی
tother
بعدی دیگر
tother
نفر بعدی
aftertaste
لذت بعدی
aftertastes
لذت بعدی
holograms
تصویر سه بعدی
solid geometry
هندسه سه بعدی
latter day
روز بعدی
two demensional chromatography
کروماتوگرافی دو بعدی
tridimensionality
حالت سه بعدی
immediate destination
مقصد بعدی
space frame
قاب سه بعدی
versatile
چند بعدی
hologram
تصویر سه بعدی
triaxial test
ازمایش سه بعدی
stereognosis
ادراک سه بعدی
holographic image
نمایی از شی سه بعدی
next state function
تابع حالت بعدی
perspective space
نمایش فضای سه بعدی
afterimage
تصویر بعدی چیزی
depth quening
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
aftereffect
اثر بعدی داور
color solid
سه بعدی رنگ نما
increments
حرکت به محل بعدی
increment
حرکت به محل بعدی
isometric Projection
[نقشه هم اندازه سه بعدی]
flat
فایل دو بعدی از داده ها
flattest
فایل دو بعدی از داده ها
ulterior plans
تدابیر اجل بعدی
space time
دستگاه چهار بعدی
second best
نفر بعدی درجه دو
Turn left at the next corner.
سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
post indexing
شاخص گذاری بعدی
second-best
نفر بعدی درجه دو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com