Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
English
Persian
burliness
زبری خشونت
Other Matches
grain
زبری
coarseness
زبری
roughness
زبری
rugosity
زبری
grades
زبری
shagginess
زبری
undulation
زبری
grade
زبری
coefficient of roughness
ضریب زبری
file hardness
زبری سوهان
roughness coefficient
ضریب زبری
roughness index
شاخص زبری
grain
رگه خمیره حالت زبری
textile
زیر دست
[احساس نرمی یا زبری فرش بدون توجه به طرح و رنگ آن]
loath loth
خشونت
stricture
خشونت
truculency
خشونت
gruffness
خشونت
rigorism
خشونت
huskiness
خشونت
raucity
خشونت
raggedness
خشونت
strictures
خشونت
harshness
خشونت
violence
خشونت
truculence
خشونت
severity
خشونت
violation
خشونت
rowdiness
خشونت
roughness
خشونت
harshly
به خشونت
asperity
خشونت
hoarseness
خشونت
unnecessary roughness
خشونت بی مورد
blatancy
خودنمایی خشونت
brusqurie
خشونت در رفتار
cheap shot
خشونت عمدی
discourtesy
خشونت تندی
rigour
سختگیری خشونت
rigours
سختگیری خشونت
non-violence
احتراز از خشونت
headhunting
خشونت در بازی
rigors
سختگیری خشونت
incivility
خشونت وحشیگری
indelicacy
خشونت بی نزاکتی
act of violence
عمل خشونت
astingency
درشتی خشونت
rigor
سختگیری خشونت
grossness
خشونت کلفتی
rough and tumble
<idiom>
با خشونت تمام جنگیدن
forces
خشونت نشان دادن
forcing
خشونت نشان دادن
force
خشونت نشان دادن
violence
شدت و تندی و سختی خشونت
slam bang
بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
crocus cloth
پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
to lager-lout
[British E]
در جشن مست شدن و با خشونت داد و بیداد کردن
[اصطلاح روزمره]
satyagraha
اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
heister
[American E]
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
preyer
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
brigand
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
bandit
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
raider
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
robber
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com