Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (4 milliseconds)
English
Persian
forcing
زور
forcing
نیرو
forcing
جبر
forcing
عنف
forcing
نفوذ
forcing
قوا
forcing
عده
forcing
شدت عمل
forcing
بردار نیرو
forcing
خشونت نشان دادن
forcing
درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forcing
مسلح کردن
forcing
مجبورکردن بزورگرفتن
forcing
بزور بازکردن
forcing
بی عصمت کردن
forcing
راندن
forcing
بیرون کردن
forcing
بازور جلو رفتن تحمیل
forcing
مجبور کردن
forcing
وادار کردن
forcing
نیروی نظامی
forcing
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forcing
فشار دادن
forcing
یکان قسمت نظامی
forcing
پاس بی هدف
forcing
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing
مجبورکردن
forcing
تحمیل کردن
forcing
نافذ
forcing
شروع به عمل یا کار
forcing
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forcing
مجبور کردن کسی به انجام کاری
forcing
قدرت
Other Matches
forcing cone
مخروط مقاوم
forcing house
گرمخانه
forcing move
حرکت اجباراور شطرنج
forcing shot
ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com