Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
priest ridden
زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
Other Matches
sacerdotal
وابسته به کشیشان درخور کشیشان
calotte
شبکلاه کشیشان
dominie
عنوان کشیشان کلیسای هلند
hoods
باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
hood
باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
sacerdotage
کشیش مابی جماعت کشیشان
pontifex
عضو شورای کشیشان کاتولیک
dalailama
رئیس کشیشان بودایی تبت
lamasery-rise
[خانقاه کشیشان بودایی در تبت]
soutane
ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
lama teshu
رئیس کشیشان بودایی مغولستان
alb
پیراهن سفید و بلند کشیشان
lamasery ries
خانقاه کشیشان بودایی در تبت و مغولستان
shovel hat
کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
chantry
پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند
your reverence
عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
humeral veil
پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
biretta
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
his reverence
جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
aaronic
از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
ark
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
recessional hymn
سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
maniple
بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
altar-screen
[پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
hagiarchy
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
reposing upon
قرار گرفته بر
nidicolous
در اشیانه قرار گرفته
underlying
در زیر قرار گرفته
oppressed
تحت ستم قرار گرفته
applique
مورد استفاده قرار گرفته
capsulate
درمحفظه یاحفره قرار گرفته
tried
در محک ازمایش قرار گرفته
jugate
روی هم قرار گرفته جفت
have a way with
<idiom>
تحت نفوذ قرار دادن دیگران
his leg rested on a stone
پایش روی سنگی قرار گرفته بود
anti propeller end
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
cathectic
تحت اثر قوه شهوانی قرار گرفته
if the knee is affected
اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
the boxes were nested
جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
ipsilateral
قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن
concentric shafts
شفتهای هم محور که داخل یکدیگر قرار گرفته اند
bays
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bay
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
baying
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
biplane interference
تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
board computer
یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
v engine
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
tabbing
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
post implementation review
ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
matrixes
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix
روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
decimals
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
x engine
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
shuttle
ماکو
[وسیله ای که نخ پود در آن قرار گرفته و بین نخ های تار عبور داده می شود.]
decimal
تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
ram
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
oblique compartment
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
overlay
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
dominion
ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
burned
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
delta clock
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
window
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
boilerplate
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
BOF
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
card
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
decimals
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimal
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
ends
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
end
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
plan range
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
heddle rod
چوب کوجی
[به آن نیره و ورد نیز گفته می شود، در بالای دار در محل تقاطع چله های زیر و رو، بین تارها جهت تفکیک و تنظیم آنها قرار گرفته.]
medallion
ترنج
[نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
overbearing
منکوب گر
egoism
یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
subjugate
منکوب کردن
subjugated
منکوب کردن
whelm
منکوب کردن
downtrodden
منکوب شده
kaput
منکوب ازکارافتاده
subjugates
منکوب کردن
subduer
منکوب کننده
suppress
منکوب کردن
suppresses
منکوب کردن
subjugating
منکوب کردن
suppressing
منکوب کردن
pt down
هرز اب ساختن منکوب کردن
penetration
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
initial thrust
نفوذ اولیه نفوذ اصلی
patinated
جرم گرفته کبره گرفته
brussels
دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند
[شبیه دار کرمانی]
و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
upper memory
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
accent mark
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignment
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
posture
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
effluvium
پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
radiolucency
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
surface mount technology
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
writ of error
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
classifies
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
over run
طی کردن منکوب کردن
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
pervasion
نفوذ
infiltration
نفوذ
influencing
نفوذ
influxes
نفوذ
penetrated
نفوذ
impermeable
ضد نفوذ اب
influences
نفوذ
watertight
ضد نفوذ اب
imposing presence
نفوذ
authority
نفوذ
grand dame
زن با نفوذ
percolation line
خط نفوذ
force
نفوذ
forcing
نفوذ
percolation
نفوذ
leakage
نفوذ
propulsion
نفوذ
influx
نفوذ
osmosis
نفوذ
leakages
نفوذ
permeation
نفوذ
prestige
نفوذ
forces
نفوذ
intrusion
نفوذ
diffusion
نفوذ
interventions
نفوذ
intervention
نفوذ
hanks
نفوذ
toeholds
نفوذ کم
hank
نفوذ
dominance
نفوذ
penetration
نفوذ
toehold
نفوذ کم
ascendance
نفوذ
penetrate
نفوذ
influence
نفوذ
barrier penetration
نفوذ در سد
influenced
نفوذ
break through
نفوذ
leading
نفوذ
seepage
نفوذ
prevalence
نفوذ
intrusions
نفوذ
penetrates
نفوذ
osmose
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
osmosis
نفوذ یک حل کننده
percolate
نفوذ کردن
influentially
از روی نفوذ
interpenetrate
در هم نفوذ کردن
sensitive
نفوذ پذیر
molecular effusion
نفوذ مولکولی
percolated
نفوذ کردن
inscrutable
نفوذ ناپذیر
market penetration
نفوذ به بازار
percolating
نفوذ کردن
transpire
نفوذ کردن
interpenetrate
نفوذ کردن در
percolates
نفوذ کردن
lobbying
اعمال نفوذ
interchange diffusion
نفوذ تعویضی
pierces
نفوذ کردن
crevasses
نفوذ کردن
penetrates
نفوذ در دفاع
penetrates
نفوذ کردن در
penetrated
نفوذ در دفاع
permeated
نفوذ کردن
permeates
نفوذ کردن
permeating
نفوذ کردن
pierce
نفوذ کردن
penetrated
نفوذ کردن در
penetrate
نفوذ در دفاع
penetrate
نفوذ کردن در
barrier penetration by particles
نفوذ ذرات در سد
effusions
نفوذ مولکولی
effusion
نفوذ مولکولی
permeate
نفوذ کردن
infiltrate
نفوذ کردن
daylight
نفوذ در دفاع
penetration
نفوذ در جبهه
outs
دسته بی نفوذ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com