English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
English Persian
close packed structure ساختار تنگچین
Search result with all words
cubic closed packed structure ساختار مکعبی تنگچین
Other Matches
close packed hexagonal شش گوشه ای تنگچین
close packed cubic مکعبی تنگچین
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
architecture ساختار
structures ساختار
structuring ساختار
structure ساختار
inverted structure ساختار معکوس
pyramidal structure ساختار هرمی
crystal structure ساختار بلور
relational structure ساختار رابطهای
ring structure ساختار حلقهای
selection structure ساختار گزینشی
internal structure ساختار داخلی
lewis structure ساختار لوویس
network structure ساختار شبکهای
network stracture ساختار شبکه
linear structure ساختار خطی
kekule structure ساختار ککوله
nuclear structure ساختار هستهای
loop structure ساختار حلقهای
nested structure ساختار لانهای
molecular structure ساختار مولکولی
list structure ساختار لیست
institutional structure ساختار نهادی
economic structure ساختار اقتصادی
decision structure ساختار تصمیم
diamond structure ساختار الماس
electronic structure ساختار الکترونی
factor structure ساختار عاملی
file structure ساختار فایل
fine structure ساختار فریف
data structure ساختار داده ها
crystalline structure ساختار بلوری
ingots structure ساختار شمش
age structure ساختار سنی
atomic structure ساختار اتمی
band structure ساختار نواری
block structure ساختار بلوکی
cellular structure ساختار شبکهای
control structure ساختار کنترلی
crane construction ساختار جرثقیل
helical structure ساختار مارپیچی
grain structure ساختار بلوری
structure factor عامل ساختار
tree structure ساختار درخت
structuring ساختار ساخت
structure chart نمودار ساختار
fabric ساختار ساختمان
shell structure ساختار لایهای
sequence structure ساختار ترتیبی
superstructure ساختار بالا
superstructures ساختار بالا
structure ساختار ساخت
structures ساختار ساخت
structure [first order] ساختار [ریاضی]
hydrogen depleted structure ساختار هیدروژن زدوده
branch control structure ساختار کنترل انشعاب
hierachical structure ساختار سلسله مراتبی
centralized network configuration ساختار شبکهای متمرکز
structure پی ریزی کردن ساختار
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
database structure ساختار پایگاه داده ها
algebraic structure ساختار جبری [ریاضی]
structuralist وابسته به ساختار گرایی
contiguous data structure ساختار دادههای همجوار
work breakdown structure ساختار تفکیک کار
hyperfine structure ساختار فوق فریف
secondary structure of portein ساختار دوم پروتئین
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
structuralists وابسته به ساختار گرایی
straight chain structure ساختار راست زنجیر
sequence control structure ساختار کنترل ترتیبی
structured design طراحی ساختار یافته
loop control structure ساختار کنترل حلقه
tertiary structure of protein ساختار سوم پروتئین
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
structures پی ریزی کردن ساختار
valence bond structure ساختار پیوند والانسی
structuring پی ریزی کردن ساختار
hierarchies ساختار دادهای سلسله مراتبی
nodes نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
inclusion عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
definition شرح ساختار در برنامه یا سیستم
leaf گره آخر در ساختار درختی
definitions شرح ساختار در برنامه یا سیستم
hierarchy ساختار دادهای سلسله مراتبی
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
wurtzite ساختار شش گوشهای روی سولفید
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
implication عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
node نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
implications عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
h.f.s structure hyperfine ساختار فوق فریف
reconfiguration تغییر دادن ساختار داده در سیستم
skeletal code برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
broch [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
external دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
hexonal zinc sulfide structure ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
forest تعداد درختهای ساختار داده متصل
externals دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
forests تعداد درختهای ساختار داده متصل
High Victorian [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
logic ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
backsteingotit [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
queue روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
DNA double helix [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
queues روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queueing روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
queued روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
random سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
chimney-cricket [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
abutment [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
arrays ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
plex structure ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
randomly سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
physical سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
variable شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
bandolite ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
hierarchical communications system پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
scripts ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
array ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
variables شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
structures ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
rung [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
local که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
cartesian structure ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
flowchart دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
structuring ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
locals که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
structure ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
roots گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
global متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
root گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
dynamically ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
locals انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
globally متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
local انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
if/then/else یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
freed پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
frees پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
gallium arsenide ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
electrographic architecture [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
freeing پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
columnar and trabeated [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
CD دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
CDs دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
flowchart دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
array ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
forward pointer اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
ddl بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
tree سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
onion skin language زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
wiring ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
plex database ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
derivation graph ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
V format ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
bell-cage [ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
hair [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
KSAM ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
rightsizing فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
patches تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
description بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
descriptions بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
austenitize سخت کردن لایههای استنیتی ساختار استنیتیکی را سخت کردن
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
dictionaries 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
RIFF قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
resource قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com