English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
list structure ساختار لیست
Search result with all words
dictionaries 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
Other Matches
moderated list لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
subscribe افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
circular list لیست مدور لیست حلقوی
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
structures ساختار
structure ساختار
architecture ساختار
structuring ساختار
selection structure ساختار گزینشی
ring structure ساختار حلقهای
sequence structure ساختار ترتیبی
linear structure ساختار خطی
shell structure ساختار لایهای
age structure ساختار سنی
structure factor عامل ساختار
atomic structure ساختار اتمی
band structure ساختار نواری
block structure ساختار بلوکی
lewis structure ساختار لوویس
cellular structure ساختار شبکهای
relational structure ساختار رابطهای
tree structure ساختار درخت
pyramidal structure ساختار هرمی
nuclear structure ساختار هستهای
structures ساختار ساخت
network structure ساختار شبکهای
structuring ساختار ساخت
crane construction ساختار جرثقیل
network stracture ساختار شبکه
structure ساختار ساخت
nested structure ساختار لانهای
molecular structure ساختار مولکولی
structure chart نمودار ساختار
loop structure ساختار حلقهای
helical structure ساختار مارپیچی
superstructure ساختار بالا
decision structure ساختار تصمیم
superstructures ساختار بالا
economic structure ساختار اقتصادی
electronic structure ساختار الکترونی
factor structure ساختار عاملی
fabric ساختار ساختمان
fine structure ساختار فریف
kekule structure ساختار ککوله
inverted structure ساختار معکوس
structure [first order] ساختار [ریاضی]
grain structure ساختار بلوری
diamond structure ساختار الماس
institutional structure ساختار نهادی
file structure ساختار فایل
close packed structure ساختار تنگچین
ingots structure ساختار شمش
crystalline structure ساختار بلوری
control structure ساختار کنترلی
crystal structure ساختار بلور
data structure ساختار داده ها
internal structure ساختار داخلی
structuralist وابسته به ساختار گرایی
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
centralized network configuration ساختار شبکهای متمرکز
structuring پی ریزی کردن ساختار
tertiary structure of protein ساختار سوم پروتئین
straight chain structure ساختار راست زنجیر
contiguous data structure ساختار دادههای همجوار
algebraic structure ساختار جبری [ریاضی]
valence bond structure ساختار پیوند والانسی
hydrogen depleted structure ساختار هیدروژن زدوده
branch control structure ساختار کنترل انشعاب
hyperfine structure ساختار فوق فریف
structuralists وابسته به ساختار گرایی
hierachical structure ساختار سلسله مراتبی
structured design طراحی ساختار یافته
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
loop control structure ساختار کنترل حلقه
sequence control structure ساختار کنترل ترتیبی
structure پی ریزی کردن ساختار
cubic closed packed structure ساختار مکعبی تنگچین
secondary structure of portein ساختار دوم پروتئین
work breakdown structure ساختار تفکیک کار
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
structures پی ریزی کردن ساختار
database structure ساختار پایگاه داده ها
nodes نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
definition شرح ساختار در برنامه یا سیستم
node نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
leaf گره آخر در ساختار درختی
wurtzite ساختار شش گوشهای روی سولفید
hierarchies ساختار دادهای سلسله مراتبی
definitions شرح ساختار در برنامه یا سیستم
hierarchy ساختار دادهای سلسله مراتبی
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
implication عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implications عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
inclusion عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
tables لیست
tabled لیست
table لیست
tabling لیست
list لیست
h.f.s structure hyperfine ساختار فوق فریف
externals دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
forest تعداد درختهای ساختار داده متصل
skeletal code برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
reconfiguration تغییر دادن ساختار داده در سیستم
forests تعداد درختهای ساختار داده متصل
broch [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
external دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
hexonal zinc sulfide structure ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
backsteingotit [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
queueing روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
DNA double helix [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
queues روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
High Victorian [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
logic ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
queued روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queue روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
list processing پردازش لیست
list processing لیست پردازی
list of targets لیست هدفها
list of targets لیست اماجها
two way list لیست دو طرفه
waiting list لیست انتظار
waiting lists لیست انتظار
circular list لیست دایرهای
linear list لیست خطی
check lists لیست مرجع
load manifest لیست بارها
listings لیست گیری
parts list لیست قطعات
parts list لیست اجزاء
dense list لیست متراکم
pay roll لیست حقوق
actions لیست امکانات
action لیست امکانات
inventory لیست موجودی
money list لیست حقوق
wage bill لیست حقوق
price list لیست قیمت
program listing لیست برنامه
promotion list لیست ترفیعات
listing لیست گیری
rolls of honour لیست افتخار
roll of honour لیست افتخار
linked list لیست پیوندی
chained list لیست زنجیرهای
target list لیست هدفها
sublist زیر لیست
payroll لیست حقوق
trig list لیست مثلثاتی
source listing لیست منبع
symmetric list لیست متقارن
linked list لیست پیوسته
sequential list لیست ترتیبی
target list لیست اماجها
black list لیست سیاه
register لیست یا فهرست
registering لیست یا فهرست
chained list لیست زنجیری
list لیست گرفتن
registers لیست یا فهرست
arrays ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
plex structure ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
chimney-cricket [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
variable شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
bandolite ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
variables شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
abutment [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
hierarchical communications system پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
array ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
randomly سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
random سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
scripts ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
physical سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
manifests قطعنامه لیست مسافرین
lisped لیسپ پردازش لیست
lisping لیسپ پردازش لیست
musters لیست اسامی فراخواندن
lisps لیسپ پردازش لیست
key list لیست کلیدهای رمز
excess listing لیست اقلام مازاد
muster لیست اسامی فراخواندن
mustered لیست اسامی فراخواندن
double linked list لیست پیوندی مضاعف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com