Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (14 milliseconds)
English
Persian
main building
ساختمان اصلی
primary structure
ساختمان اصلی
Search result with all words
outbuilding
ساختمان دور افتاده و دور ازساختمان اصلی
outbuildings
ساختمان دور افتاده و دور ازساختمان اصلی
box beam wing
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
main structure menbers
اعضای اصلی ساختمان
wing box
ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
advanced work
استحکامات اصلی ساختمان
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
corps de logis
[بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
Other Matches
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
source
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
erections
ساختمان
erection
ساختمان
structure
ساختمان
mechanisms
ساختمان
constructions
ساختمان
carbody
ساختمان
structuring
ساختمان
built up
پر از ساختمان
built-up
پر از ساختمان
foundation
پی ساختمان
homoplastic
هم ساختمان
building line
بر ساختمان
types
ساختمان
typed
ساختمان
construction
ساختمان
type
ساختمان
structureless
بی ساختمان
substructure
پی ساختمان
substructures
پی ساختمان
stance
ساختمان
mechanism
ساختمان
structures
ساختمان
building
ساختمان
making
ساختمان
stances
ساختمان
structure of an animal
ساختمان
frame
ساختمان
apartment house
ساختمان آپارتمانی
block
یک دستگاه ساختمان
blocked
یک دستگاه ساختمان
site engineering
مدیر ساختمان
home building
ساختمان مسکونی
building official
بازرسان ساختمان
foundation soil
پی ریزی ساختمان
sandwitch construction
ساختمان لایهای
physiques
ساختمان بدن
blocks
یک دستگاه ساختمان
situation of a building
موقعیت ساختمان
system's design
ساختمان سیستم
tower building
ساختمان برجی
exhibition building
ساختمان نمایشگاه
structuralize
ساختمان کردن
trisyly
ساختمان سه ستونی
turn out
ساختمان اب پخش
constructions
تعبیر ساختمان
under construction
دردست ساختمان
structuralization
ایجاد ساختمان
steel framed structured
ساختمان فولادی
steel construction
ساختمان فولادی
construction
تعبیر ساختمان
City Hall
ساختمان شهرداری
high-rise
ساختمان بلند
zonation
ساختمان غشایی
soil structure
ساختمان خاک
tectonics
ساختمان شناسی
physique
ساختمان بدن
laminated structure
ساختمان متورق
on the stocks
در دست ساختمان
intermediate structure
ساختمان داخلی
cone
ساختمان مخروطی
integral construction
ساختمان یکپارچه
edifices
ساختمان بزرگ
edifice
ساختمان بزرگ
inhouse work
توکار ساختمان
fabric
ساختار ساختمان
overall width
عرض ساختمان
chapter-house
ساختمان جلسات
office building
ساختمان اداری
materials
مصالح ساختمان
annexe
ساختمان فرعی
laminated structure
ساختمان لایهای
building line
خط کناری ساختمان
length overall
طول ساختمان
local building inspector
پلیس ساختمان
low loss construction
ساختمان کم تلفات
material
مصالح ساختمان
laminated construction
ساختمان ورقهای
plant construction
ساختمان کارخانه
real estate
املاک و ساختمان
propylaeum
در بزرگ ساختمان
gross area
پهنه ساختمان
pygidium
ساختمان دم و کفل
trench
گود ساختمان
trenches
گود ساختمان
height of building
بلندی ساختمان
front
نمای ساختمان
height overall
ارتفاع ساختمان
industrial building
ساختمان صنعتی
imperfect structural
ساختمان ناتمام
hydraulic construction
ساختمان ابی
fleuron
[آراستن ساختمان با گل]
primary structure
ساختمان اولیه
house building
ساختمان مسکونی
high rise block
ساختمان بلند
formation
ساختمان تشکیلات
facility
مکان ساختمان
building component
اجزای ساختمان
blindage
صافکاری ساختمان
banded structure
ساختمان نواری
auxiliary construction
ساختمان کومکی
architectonic
تکنولوژی ساختمان
apartment building
ساختمان اپارتمانی
aircraft structure
ساختمان هواپیما
structural
وابسته به ساختمان
aesthetically
زیباشناسی ساختمان
fronting
نمای ساختمان
aesthetic
زیباشناسی ساختمان
front
نمای ساختمان
steeples
ساختمان بلند
steeple
ساختمان بلند
entrance door
در جلویی
[ساختمان]
entrance
در جلویی
[ساختمان]
entry door
در جلویی
[ساختمان]
front door
[of house]
در جلویی
[ساختمان]
stonework
ساختمان سنگی
shell
بدنه ساختمان
structurally
وابسته به ساختمان
superstructure
ساختمان فوقانی
superstructures
ساختمان فوقانی
administration building
ساختمان اداری
shelling
بدنه ساختمان
building connection
انشعاب ساختمان
smokestacks
دودکش ساختمان
shells
بدنه ساختمان
component part
جزء ساختمان
columnar structure
ساختمان ستونی
civil engineer
مهندس ساختمان
civil engineers
مهندس ساختمان
constructional dimension
بعد ساختمان
smokestack
دودکش ساختمان
headroom
ارتفاع ساختمان
constructional dimension
ابعاد ساختمان
constructional feature
طرح ساختمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com