Dictiornary-Farsi | ساخت ایستا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
static structure	ساخت ایستا


Other Matches

work in process	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
static	ایستا
stagnant	ایستا
stationary	ایستا
static ram	RA ایستا
stagnation	ایستا
resting	ایستا
static analysis	تحلیل ایستا
static storage	انباره ایستا
standing part	قسمت ایستا
static equilibrium	تعادل ایستا
static file	پرونده ایستا
static economy	اقتصاد ایستا
static allocation	تخصیص ایستا
static relocation	جابجایی ایستا
static relocation	جابجاسازی ایستا
static ram	حافظه ایستا
static balance	توازن ایستا
static balance	بالانس ایستا
static refresh	بازسازی ایستا
static dump	روگرفت ایستا
static dump	روبرداری ایستا
static memory	حافظه ایستا
static file	فایل ایستا
staticize	ایستا ساختن
portable standard	چراغ ایستا
portraint orientation	شکل ایستا
photostatic	ایستا نوری
freeze-frames	قاب ایستا
freeze-frame	قاب ایستا
os/	سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
impluse withstand voltage	فشار ضربهای ایستا
static analysis	تجزیه و تحلیل ایستا
self supporting tower	برج خود ایستا
monte carlo method	روش بررسی ایستا
static storage allocation	تخصیص انباره ایستا
statics	مبحث اجسام ایستا
terminal and stay resident program	برنامه مقیم پایانی ایستا
statip shift register	ثبات تغییر مکان ایستا
static random access memory	حافظه دستیابی مستقیم ایستا
tsr	برنامه مقیم پایانی ایستا
smog	میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
pseudo random	قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
make-up	ساخت
performances	ساخت
make up	ساخت
manufacturing	ساخت
generations	ساخت
making	ساخت
invenit	ساخت
composition	ساخت
manufactory	ساخت
form	ساخت
fecit	ساخت
compositions	ساخت
construction	ساخت
generation	ساخت
habitus	ساخت
constructions	ساخت
forms	ساخت
formed	ساخت
performance	ساخت
structuring	ساخت
manufacture	ساخت
manufactured	ساخت
manufactures	ساخت
substandard	بد ساخت
structures	ساخت
built	ساخت
syntheses	ساخت
synthesis	ساخت
conformation	ساخت
structure	ساخت
unstructured	بی ساخت
designs	ساخت
formation	ساخت
texture	ساخت
textures	ساخت
design	ساخت
workmanship	ساخت
fabrication	ساخت
latent structure	ساخت نهفته
factory order	سفارش ساخت
home made	ساخت بومی
homemade	ساخت میهن
capital structure	ساخت سرمایه
infra structure	زیر ساخت
file structure	ساخت پرونده
class structure	ساخت طبقاتی
covinous	ساخت وپاختی
deep structure	ژرف ساخت
home made	ساخت داخلی
family structure	ساخت خانواده
data structure	ساخت داده ها
field strcture	ساخت میدانی
covin	ساخت وپاخت
formatio reticularis	ساخت شبکهای
reticular formation	ساخت شبکهای
group structure	ساخت گروهی
control structure	ساخت کنترل
dynamic structure	ساخت پویا
structured	ساخت یافته
machine made	ساخت ماشین
production time	زمان ساخت
program structure	ساخت برنامه
prototyping	ساخت یک نمونه
simple structure	ساخت ساده
social strcture	ساخت اجتماعی
tree structure	ساخت درختی
population structure	ساخت جمعیت
tectonic	زمین ساخت
tectonics	زمین ساخت
unstructured interview	مصاحبه بی ساخت
well made	خوش ساخت
design and construction	طراحی و ساخت
manufacturing	صنعت ساخت
structuralist	ساخت گرای
production cost	ارزش ساخت
production process	روند ساخت
power structure	ساخت قدرت
manufacture cost	ارزش ساخت
manufacture process	فرایند ساخت
manufacture process	فراگرد ساخت
manufacturing cost	هزینه ساخت
manufacturing process	فرایند ساخت
manufacturing process	پویش ساخت
market structure	ساخت بازار
mental structure	ساخت ذهنی
new built	تازه ساخت
new buit	تازه ساخت
newmade	تازه ساخت
perceptual structure	ساخت ادراکی
personality structure	ساخت شخصیت
phrase structure	با ساخت عبارتی
structuralists	ساخت گرای
productions	ارائه ساخت
grafts	ساخت وپاخت
grafted	ساخت وپاخت
graft	ساخت وپاخت
man made	ساخت بشر
structured	دارای ساخت
reconstitute	تجدید ساخت
forbade	نا مقدور ساخت
reconstituted	تجدید ساخت
workmanship	کار ساخت
reconstitutes	تجدید ساخت
reconstituting	تجدید ساخت
shop	محل ساخت
shopped	محل ساخت
building block	کنده ساخت
building blocks	کنده ساخت
elaborate	ساخت استاد
man-made	ساخت بشر
production	ارائه ساخت
makes	ساخت ترکیب
makes	رسیدن به ساخت
make	ساخت ترکیب
make	رسیدن به ساخت
make	ساختمان ساخت
rebuild	تجدید ساخت
rebuilds	تجدید ساخت
elaborating	ساخت استاد
elaborates	ساخت استاد
elaborated	ساخت استاد
assembly	نصب ساخت
shops	محل ساخت
home-made	ساخت میهن
affect structure	ساخت عاطفه
structures	ساختار ساخت
confection	ترکیب ساخت
agro industry	کشت و ساخت
block structured	با ساخت کندهای
confections	ترکیب ساخت
american make	ساخت امریکایی
makes	ساختمان ساخت
structuralism	ساخت گرایی
structure	ساختار ساخت
brand names	علامت ساخت
structuring	ساختار ساخت
collusion	ساخت وپاخت
collusion	ساخت و پاخت
brand name	علامت ساخت
block structure	ساخت کندهای
construct	ایجاد کردن ساخت
productions	کنترل ساخت یک محصول
productions	عمل اوری ساخت
production	کنترل ساخت یک محصول
fabrication	ساختمان طرز ساخت
production	سرعت ساخت محصول
production	عمل اوری ساخت
What can't be cured must be endured. <idiom>	باید سوخت و ساخت.
make-up	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
structured walkthroughs	بررسیهای ساخت یافته
structured english	انگلیسی ساخت یافته
structural psychology	روانشناسی ساخت گرا
style	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
manufacture	عمل اوردن ساخت
manufactured	عمل اوردن ساخت