Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
English
Persian
control structure
ساخت کنترل
Search result with all words
production
کنترل ساخت یک محصول
productions
کنترل ساخت یک محصول
Hewlett Packard
مجموعه دستورات استاندارد ساخت Hewlett Packard تا یک نرم افزار توابع چاپگر لیزری را کنترل کند
quickdraw
در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند
telephony
سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد.
telephony
سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد
Other Matches
work in process
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
os/
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
invenit
ساخت
performance
ساخت
performances
ساخت
conformation
ساخت
substandard
بد ساخت
syntheses
ساخت
synthesis
ساخت
designs
ساخت
structures
ساخت
design
ساخت
formation
ساخت
make up
ساخت
habitus
ساخت
manufacturing
ساخت
generations
ساخت
texture
ساخت
textures
ساخت
structure
ساخت
construction
ساخت
fabrication
ساخت
constructions
ساخت
generation
ساخت
unstructured
بی ساخت
manufactures
ساخت
manufactured
ساخت
structuring
ساخت
manufacture
ساخت
fecit
ساخت
compositions
ساخت
making
ساخت
form
ساخت
make-up
ساخت
built
ساخت
composition
ساخت
formed
ساخت
manufactory
ساخت
workmanship
ساخت
forms
ساخت
home-made
ساخت میهن
tectonics
زمین ساخت
infra structure
زیر ساخت
tree structure
ساخت درختی
grafts
ساخت وپاخت
grafted
ساخت وپاخت
unstructured interview
مصاحبه بی ساخت
class structure
ساخت طبقاتی
deep structure
ژرف ساخت
group structure
ساخت گروهی
tectonic
زمین ساخت
phrase structure
با ساخت عبارتی
building blocks
کنده ساخت
collusion
ساخت و پاخت
power structure
ساخت قدرت
collusion
ساخت وپاخت
dynamic structure
ساخت پویا
population structure
ساخت جمعیت
factory order
سفارش ساخت
family structure
ساخت خانواده
shopped
محل ساخت
structuralism
ساخت گرایی
brand names
علامت ساخت
capital structure
ساخت سرمایه
brand name
علامت ساخت
building block
کنده ساخت
data structure
ساخت داده ها
personality structure
ساخت شخصیت
home made
ساخت داخلی
confections
ترکیب ساخت
perceptual structure
ساخت ادراکی
shops
محل ساخت
reconstitute
تجدید ساخت
reconstituted
تجدید ساخت
field strcture
ساخت میدانی
reconstitutes
تجدید ساخت
reconstituting
تجدید ساخت
file structure
ساخت پرونده
shop
محل ساخت
covinous
ساخت وپاختی
covin
ساخت وپاخت
homemade
ساخت میهن
new built
تازه ساخت
well made
خوش ساخت
graft
ساخت وپاخت
new buit
تازه ساخت
structuralist
ساخت گرای
structuralists
ساخت گرای
newmade
تازه ساخت
manufacturing
صنعت ساخت
design and construction
طراحی و ساخت
elaborating
ساخت استاد
elaborates
ساخت استاد
elaborated
ساخت استاد
elaborate
ساخت استاد
confection
ترکیب ساخت
manufacturing cost
هزینه ساخت
manufacture process
فراگرد ساخت
structure
ساختار ساخت
manufacturing process
فرایند ساخت
manufacturing process
پویش ساخت
market structure
ساخت بازار
mental structure
ساخت ذهنی
structuring
ساختار ساخت
productions
ارائه ساخت
manufacture cost
ارزش ساخت
make
ساخت ترکیب
reticular formation
ساخت شبکهای
rebuild
تجدید ساخت
latent structure
ساخت نهفته
rebuilds
تجدید ساخت
block structure
ساخت کندهای
home made
ساخت بومی
static structure
ساخت ایستا
block structured
با ساخت کندهای
makes
ساخت ترکیب
makes
ساختمان ساخت
formatio reticularis
ساخت شبکهای
manufacture process
فرایند ساخت
production
ارائه ساخت
make
رسیدن به ساخت
affect structure
ساخت عاطفه
prototyping
ساخت یک نمونه
forbade
نا مقدور ساخت
program structure
ساخت برنامه
man made
ساخت بشر
machine made
ساخت ماشین
social strcture
ساخت اجتماعی
simple structure
ساخت ساده
makes
رسیدن به ساخت
structured
ساخت یافته
agro industry
کشت و ساخت
structured
دارای ساخت
production time
زمان ساخت
workmanship
کار ساخت
assembly
نصب ساخت
structures
ساختار ساخت
american make
ساخت امریکایی
production process
روند ساخت
man-made
ساخت بشر
production cost
ارزش ساخت
make
ساختمان ساخت
make or buy decision
تصمیم به ساخت یاخرید
man made wealth
ثروت ساخت بشر
he betray himself
او خودرا رسوا ساخت
structured interview
مصاحبه ساخت دار
structural psychology
روانشناسی ساخت گرا
structured english
انگلیسی ساخت یافته
design
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com