Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
English
Persian
supernova
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
Other Matches
heliocentric
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
noises
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
star crossed
دارای ستاره نحس
asteriated
دارای اشعهء ستاره مانند
mflops
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
equipotent
دارای اثرات برابر
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
isoperimetrical
دارای دوره یا محیطهای برابر
isodose
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
isotropic
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
double star
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
hypersonic
دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
Lesghi star
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
t
درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
isocratic
دارای اختیارات برابر که دران اختیارات سیاسی همه کس یکسان است
dog star
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
planet
ستاره سیار ستاره بخت
planets
ستاره سیار ستاره بخت
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
concentrator
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
univariate
یک متغیری
bivariate
دو متغیری
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
multivariable
چند متغیری
multivariate
چند متغیری
multiple cut off
برش چند متغیری
multiple correlation
همبستگی چند متغیری
multivariate statistics
امار چند متغیری
normal bivariate distribution
توزیع دو متغیری نرمال
multivariate analysis
تحلیل چند متغیری
stelliform
ستاره وار ستاره وش
multiple discriminant function
تابع تشخیص چند متغیری
multiple determination coefficient
ضریب تعین چند متغیری
multivariable multimethod matrix
ماتریس چند متغیری- چندروشی
m
یک میلیون
millions
میلیون
mega
میلیون
million
میلیون
crore
ده میلیون
liveliness
روشنی
pellucidity
روشنی
lucidity
روشنی
clarity
روشنی
lucency
روشنی
brightness
روشنی
clarification
روشنی
plainess
روشنی
perspicuity
روشنی
pellucidness
روشنی
photogenic
روشنی زا
shine
روشنی
shines
روشنی
limpidity or limpidness
روشنی
clearness
روشنی
conspicuity
روشنی
irradiance
روشنی
diaphaneity
روشنی
glim
روشنی
fenestra
روشنی
irradiancy
روشنی
emptiest
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
multiple differential prediction
پیش بینی افتراقی چند متغیری
multiple absolute prediction
پیش بینی چند متغیری مطلق
empty
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptied
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptier
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empties
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
To scuffle through a job.
سر به میلیون می زند
megabyte
میلیون بایت
megabit
میلیون بیت
megabit
میلیون ذره
megacycle
میلیون چرخه
megawatt
یک میلیون وات
milliard
هزار میلیون
megahertz
میلیون هرتز
megawatts
یک میلیون وات
megacycle
یک میلیون دور
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
negative glow
روشنی منفی
illuminative
روشنی بخش
daylight
روشنی روز
picturesqueness
زیبایی روشنی
luminous
روشنی بخش
daylit
روشنی روز
irradiative
روشنی دهنده
type
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
types
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
arguments
متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
argument
متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
typed
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
octillion
توان هشتم میلیون
g
در معنای یک هزار میلیون
gigabyte
یک هزار میلیون بابت
billionth
یک تقسیم بر هزار میلیون
mips
یک میلیون دستورالعمل درثانیه
billionths
یک تقسیم بر هزار میلیون
kilomegacycle
هزار میلیون چرخه
million instructions per second
میلیون دستورالعمل در ثانیه
megacycle
یک میلیون دوردر دقیقه
mb
یک میلیون بایت egaByte
obscurantist
مخالف روشنی فکر
eclat
روشنی خیره کننده
street lightning
روشنی راه و خیابان
luminous
روشنی بخش روشن
clearness
روشنی وصاف بودن
To have enlightened ideas. To be an intellectual.
افکار روشنی داشتن
type
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
typed
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
types
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
mhz
یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
f
معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
parts per million
[ppm]
بخش در میلیون
[فیزیک]
[شیمی]
PB
یک quadrilloion بایت چهار میلیون
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
dazzle
تابش یا روشنی خیره کننده
dazzles
تابش یا روشنی خیره کننده
landing vehicle
خود روشنی دار اب خاکی
enlightement
روشنی فکر اگاهی حقیقی
dazzling
تابش یا روشنی خیره کننده
dazzled
تابش یا روشنی خیره کننده
mvt
چند برنامه نویسی با تعداد متغیری ازکارهاNumber Wariable a ultiprogrammingwith
gigaflop
یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
megaflop
یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
gigahertz
فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
m
علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
megaton
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megatons
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
ambiguities
آنچه به روشنی تعریف نشده است
cascade image intensifier
تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
ambiguity
آنچه به روشنی تعریف نشده است
steering brake
قفل فرمان خود روشنی دار
scalar
متغیری که حاوی مقدار ثابت ونه نوع داده مختلط میباشد.
static
زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
subroutine
زیر تابعی که از هیچ متغیری حدا از آدرس عملوندها استفاده نمیکند
mhz
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans .
پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
countering
1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
counter
1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
countered
1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
There are ine milion book (volumes)in this library.
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
A million is 1 with 6 zeros
[noughts]
after it.
یک میلیون عدد یک با شیش تا صفر پشتش است.
[ریاضی]
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
sol
خورشید
daystar
خورشید
the greater lumen
خورشید
sunning
خورشید
phoebus
خورشید
sun
خورشید
suns
خورشید
sunned
خورشید
day star
خورشید
d. of the sun
انحراف خورشید
heliometer
خورشید سنج
actinometre
پرتوسنج خورشید
declination
میل خورشید
sun's disk
قرص خورشید
titans
خدای خورشید
coronas
خرمن خورشید
corona
خرمن خورشید
titan
خدای خورشید
helium
گاز خورشید
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی
air thread
لعاب خورشید
perihelion
حضیض خورشید
sol
الهه خورشید
solar eclipse
گرفت خورشید
actinometer
پرتوسنج خورشید
parhelion
خورشید کاذب
samson
اهل خورشید
macule
لکه خورشید
sunlight
نور خورشید
mock sun
عکس خورشید
parhelion
عکس خورشید
chromatosphere
هاله سرخ خورشید
heliocentric system
دستگاه خورشید مرکزی
coronal
هاله خورشید وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
helios
دارگونه خورشید خورشیدخدا
anthelion
هاله رو به روی خورشید
sunspot
لکه روی خورشید
opposition jupiter to the sun
تقابل بر جیس با خورشید
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
first light
اولین طلیعه خورشید
the setting of the sun
غروب کردن خورشید
spectrohelioscope
طیف بین خورشید
sunglow
فلق و شفق خورشید
parheliacal
مانند عکس خورشید
The earth moves round the sun .
زمین بدور خورشید می گردد
pyrheliometer
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com