English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
ace ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
aces ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
Other Matches
Football pool [British English] قماربازی روی نتیجه بازی تیمهای فوتبال
adventure game بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
country teams تیمهای اعزامی به کشورها
minors تیمهای لیگ فرعی
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
mixed pairs مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
high goal polo چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
planets ستاره سیار ستاره بخت
planet ستاره سیار ستاره بخت
minor league دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform ستاره وار ستاره وش
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
professional service تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
championed قهرمان
hero قهرمان
heroes قهرمان
victors قهرمان
victor قهرمان
championing قهرمان
champions قهرمان
championess زن قهرمان
world beater قهرمان
champion قهرمان
athlete قهرمان ورزش
athletes قهرمان ورزش
title-holder قهرمان کنونی
champs قهرمان مزرعه
gymnasts قهرمان ژیمناستیک
gymnast قهرمان ژیمناستیک
champ قهرمان مزرعه
champed قهرمان مزرعه
champing قهرمان مزرعه
knight قهرمان شوالیه
knighted قهرمان شوالیه
knighting قهرمان شوالیه
sprinters قهرمان دوسرعت
sprinter قهرمان دوسرعت
heroic قهرمان وار
dynasty قهرمان چندساله
dynasties قهرمان چندساله
former shampion قهرمان سابق
title-holders قهرمان کنونی
knights قهرمان شوالیه
hero worship قهرمان پرستی
contenders مدعی دربرابر قهرمان
contender مدعی دربرابر قهرمان
planform قهرمان یونانی جنگ تروا
heroize قهرمان وپهلوان شدن
absolute champion قهرمان مطلق شطرنج
breasts برخورد سینه قهرمان دو به نوار
tragic flaw نقیصه یاخدشه در زندگی قهرمان
theseus قهرمان یونانی فاتح امازون ها
heroine زنی که قهرمان داستان باشد
heroines زنی که قهرمان داستان باشد
heroically زنی که قهرمان داستان باشد
picaresque داستاینکه قهرمان ان رذل است
breast برخورد سینه قهرمان دو به نوار
ajax قهرمان یونانی جنگ تروا
toreador قهرمان گاو باز سوار بر اسب
hamlets نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
anti-heroes نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-hero نقش اول منفی مخالف قهرمان
hamlet نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
playoff مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
playoffs مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
pick wickian شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
heroize خود را پهلوان وانمود کردن قهرمان وپهلوان وانمودکردن
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
star ستاره
stars ستاره
starred ستاره
starless بی ستاره
stellar پر ستاره
asterisks ستاره
asterisk ستاره
aster ستاره
astronmer ستاره شناس
dwarf star ستاره کوتوله
companion ستاره ندیم
d. star ستاره جفتی
camelopard ستاره زرافه
astronomers ستاره شناس
astronomer ستاره شناس
polaris ستاره قطبی
cameleopardalis ستاره زرافه
asteroidal مانند ستاره
asteroid شبیه ستاره
astronavigation ستاره نوردی
evening star ستاره شامگاهی
asteroids شبیه ستاره
asterism نشان ستاره
day star ستاره بامداد
starfish ستاره دریایی
pluto ستاره پلوتو
polaris ستاره جدی
an infinitude of stars تعدادنامحدودی ستاره
proto star پیش ستاره
rolling stone <idiom> ستاره سهیل
asterial ستاره شکل
planetesimal کوچک ستاره
comet ستاره گیسودار
comets ستاره گیسودار
pulsating star ستاره تپنده
polestar ستاره قطبی
hexagram ستاره شش وجهی
daystar ستاره بامداد
mars ستاره مریخ
y winding اتصال ستاره
asterisk نشان ستاره
star connection اتصال ستاره
lunette ستاره صغیر
lucifer ستاره بامدادی
lodestar ستاره قطبی
star finder ستاره یاب
star spangled مزین به ستاره
star spangled ستاره نشان
astrologer ستاره شناس
sabaism ستاره پرستی
sea nettle ستاره دریای
Pole Star ستاره قطبی
medusa ستاره دریایی
astrologers ستاره شناس
hesper ستاره مغرب
hesperus ستاره شام
Jove ستاره مشتری
starlet ستاره کوچک
starlet ستاره کوره
farsi be engilisi ارایشگاه ستاره
starlike ستاره مانند
stellate ستاره مانند
shooting stars ستاره ثاقب
star bit بیت ستاره
supergaint ستاره ابرغول
star voltage ولتاژ ستاره
y voltage ولتاژ ستاره
lodestaror load ستاره قطبی
lodestar ستاره راهنما
goats ستاره جدی
goat ستاره جدی
loadstar ستاره راهنما
astral شبیه ستاره
loadstar ستاره قطبی
star washer واشر ستاره ای
shooting star ستاره ثاقب
y network شبکه ستاره
pipped ستاره سردوش
stellar ستاره وار
asterisks نشان ستاره
nova فانی ستاره
pip ستاره سردوش
pipping ستاره سردوش
morning star ستاره بامدادی
pips ستاره سردوش
stelliform بشکل ستاره
vesper ستاره غروب
uranus ستاره اورانوس
sea pad ستاره دریایی
north star ستاره شمالی
multiple star ستاره چندگانه
georgium sidus ستاره جرج
morning star ستاره صبح
y connection اتصال ستاره
finger fish ستاره دریایی
moring star ستاره بامداد
north star ستاره قطبی
fixed star ستاره ثابت
neutron star ستاره نوترونی
gaint star ستاره غول
neptune ستاره نپتون
stellar شبیه ستاره
caster ستاره اول دو پیکر
all star تیم تمام ستاره
stars نشان ستاره اختر
starfinder دستگاه ستاره یاب
supergaint ستاره فوق غول
syzygy استقرارسه ستاره در خط مستقیم
stellify بشکل ستاره دراوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com