Dictiornary-Farsi | سخت گردانی انتخابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 141 (11 milliseconds)

English	Persian
selective hardening	سخت گردانی انتخابی


Other Matches

strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
strain hadening	سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
short cycle annealing	سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
selectively	انتخابی
appointive	انتخابی
elected	انتخابی
electives	انتخابی
optional	انتخابی
elective	انتخابی
adoptive	انتخابی
selective	انتخابی
selectively	گزیده انتخابی
selective	گزیده انتخابی
selective admission	پذیرش انتخابی
elective mutism	خموشی انتخابی
selective attention	دقت انتخابی
domicile of choice	اقامتگاه انتخابی
selective erosion	فرسایش انتخابی
selective forgetting	فراموشی انتخابی
elected senator	سناتور انتخابی
selective perception	ادراک انتخابی
referred brief	وکالت انتخابی
command select system	سیستم فرمان انتخابی
hetman	سرتیپ انتخابی قزاق ها
candidate move	حرکت انتخابی شطرنج
selective breeding	تخم کشی انتخابی
selective inattention	عدم توجه انتخابی
elutriation	شستشو با اب فرسایش انتخابی
random access memory [RAM] module	گذاره حافظ انتخابی
selected fill	مصالح انتخابی برای خاکریزی
plural vote	رای یک تن در چند حوزه انتخابی
shannon	انتخابی بین دو واقعه بااحتمال یکسان
marquee	فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
marquees	فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
ramble	سر گردانی
rambled	سر گردانی
regimental	گردانی
rambles	سر گردانی
repeal	باز گردانی
rectification	راست گردانی
file handling	پرونده گردانی
exception handling	استثنا گردانی
hardening	سخت گردانی
data handling	داده گردانی
magnetization	مغناطیس گردانی
runaround	دور سر گردانی
revolvable	دور گردانی
rim drive	لبه گردانی
transliteration	نویسه گردانی
thinning	رقیق گردانی
repeals	باز گردانی
text	انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
texts	انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
hardening room	اطاق سخت گردانی
hardening distortion	شکستگی سخت گردانی
quench age hardening	سخت گردانی و ترساندن
magnetic biasing	مغناطیس گردانی مقدماتی
hot tempering	سخت گردانی درجهای
induced magnetization	مغناطیس گردانی القائی
induction harening	سخت گردانی القائی
magnetization characteristic	منحنی مغناطیس گردانی
magnetizing current	جریان مغناطیس گردانی
strain hadening	سخت گردانی کرنشی
temper hardening	سخت گردانی بازپخت
toughen by sparks	سخت گردانی با جرقه
softening furnace	کوره نرم گردانی
softening point	نقطه نرم گردانی
radiation hardening	سخت گردانی تابشی
quenching and tempering	ترساندن و سخت گردانی
work hardening	سخت گردانی سرد
precipitation hardening	سخت گردانی رسوبی
partial jurisdiction	حق خود گردانی محدود
nitrogen hardening	سخت گردانی ازتی
magnetizing field	میدان مغناطیس گردانی
strain hadening	سخت گردانی سرد
hardening crake	ترک سخت گردانی
direct quenching	سخت گردانی مستقیم
austemper	سخت گردانی حرارتی
austemper	سخت گردانی باینیت
broken hardening	سخت گردانی شکسته
curing vessel	فرف سخت گردانی
hardening furnace	کوره سخت گردانی
curing oven	کوره سخت گردانی
case harden	سخت گردانی سطحی
cure rate	سرعت سخت گردانی
hard surfacing	سخت گردانی سطحی
cementation	سیمانکاری سخت گردانی
ausformig	سخت گردانی اوستینیتی
case hardening	سخت گردانی سطحی
age hardening	سخت گردانی زمانی
electrolytic deposition	متالیزه گردانی گالوانیکی
hardening constituent	جزء سخت گردانی
double hardening	سخت گردانی مضاعف
aging	سخت گردانی زمانی
simplification	ساده گردانی مختصر سازی
simplifications	ساده گردانی مختصر سازی
strain age hardening	سخت گردانی کرنشی زمانی
salt bath hardening	سخت گردانی حمام نمک
simplifcation	ساده گردانی مختصر سازی
carburizer	ماده ویژه سخت گردانی
battalion landing team	تیم پیاده شونده گردانی
self hardening steel	فولاد خود سخت گردانی
age hardening susceptibility	تقبل سخت گردانی زمانی
cold upsetting die	حدیده چاق گردانی سرد
gas case hardening	سخت گردانی پوسته گازی
reinstatement of revolving credit	اعتبار گردانی را تجدید کردن
mold drying oven	کوره خشک گردانی قالبی
oil hardening steel	فولاد سخت گردانی روغنی
depth of hardening zone	عمق ناحیه سخت گردانی
hard facing alloy	الیاژ سخت گردانی سطحی
hardening strain	تغییر طول سخت گردانی
quenched and tempered condition	حالت ترساندن و سخت گردانی
gas fired hardening tempering furnace	کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
quenching and tempering furnace	کوره ویژه سخت گردانی و ترساندن
salt bath case hardening	سخت گردانی سطحی حمام نمک
high frequency induction hardening	سخت گردانی القایی فرکانس بالا
air hardening	سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
trap	نقط ه توقف انتخابی که اجرا برنامه در آنجا متوقف میشود وثباتها بررسی می شوند
fusible read only memory	MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
flame hardening	سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
dispersion hardening	سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
texts	کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
text	کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
earom	Only Read Alterableحافظه فقط خواندنی تغییرپذیرالکتریکی RO که میتواند بدون پاک کردن تمام اصلاعات ذخیره شده به طور انتخابی تغییرکند
cyaniding	سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
one pocket billiard	بیلیارد با 51 گوی هدف که هر بازیگر سعی دارد 8 گوی را در کیسه انتخابی خوداندازد
trace	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
packets	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
age hardening	سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
picking list	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
tempering (metallurgy)	بازپخت [سخت گردانی] [دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن] [فلز کاری]
paged	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
transliterate	عین کلمه یاعبارتی را اززبانی بزبان دیگر نقل کردن حرف بحرف نقل کردن نویسه گردانی کردن
reciprocal border	حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
strain hardenability	سخت گردانی سخت