English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
design speed سرعت مشخصه تندی پایه
Other Matches
speed characteristics مشخصه سرعت
with rapidity تندی سرعت
rate تندی سرعت عوارض
rates تندی سرعت عوارض
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
distinctive مشخصه صفت مشخصه
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drag وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
rate of flame propagation سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
true air speed سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
base width عرض پایه پهنای پایه
hatch beam پایه دریچه پایه دهلیز
variable ratio گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerating سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
features مشخصه
feature مشخصه
featured مشخصه
characteristically مشخصه
featuring مشخصه
attribute مشخصه
specification مشخصه
attributes مشخصه
characteristic مشخصه
attributing مشخصه
zero wait state که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
decimals تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
mutual characteristic مشخصه متقابل
emission characteristic مشخصه صدور
electrode characteristic مشخصه الکترد
emergent characteristic مشخصه نوخاسته
transfer characteristic مشخصه متقابل
series characteristics مشخصه سری
arc characteristic مشخصه قوس
program specification مشخصه برنامه
proper function مشخصه تابع
interference characteristic مشخصه انترفرنس
filter characteristic مشخصه صافی
characteristic action عامل مشخصه
characteristic number مشخصه مقدار
characteristic root مشخصه مقدار
proper value مشخصه مقدار
characteristic strength مقاومت مشخصه
characteristic values مقادیر مشخصه
persistence characteristic مشخصه پستاب
decay characteristic مشخصه پستاب
identification number حرف مشخصه
dynamic characteristic مشخصه دینامیک
eigenfunction تابع مشخصه
functional specification مشخصه عملیاتی
characteristic curve منحنی مشخصه
characteristic curves منحنیهای مشخصه
characteristic equation معادله مشخصه
eigenvalue مقدار مشخصه
characteristic function تابع مشخصه
identification character علامت مشخصه
characteristic function مشخصه تابع
control characteristic مشخصه فرمان
spectral response characteristic مشخصه طیفی
spectral characteristic مشخصه مرئی
static characteristic مشخصه استاتیک
transonic سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
syndromes علائم مشخصه مرض
spectral sensitivity characteristic مشخصه حساسیت مرئی
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
frequency characteristic منحنی مشخصه فرکانس
load curve منحنی مشخصه بار
syndrome علائم مشخصه مرض
number plates پلاک علائم مشخصه
number plate پلاک علائم مشخصه
internal characteristic منحنی مشخصه داخلی
input characteristic منحنی مشخصه ورودی
grid characteristic منحنی مشخصه لامپ
grid current characteristic منحنی مشخصه شبکه
image impedance مقاومت مشخصه تصویر
identify signal علامت یا سیگنال مشخصه
diode characteristic مشخصه الکترد مرکب
creep characteristics منحنی مشخصه خزش
landmark علامت مشخصه زمینی
secondary emission characteristic مشخصه صدور ثانوی
shunt characteristic منحنی مشخصه شنت
accounting symbol علایم مشخصه حساب
landmarks علامت مشخصه زمینی
base piece پایه پایه استقرار
fast وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
low frequency characteristic مقدار مشخصه فرکانس پایین
telephone frequency characteristic منحنی مشخصه فرکانس صحبت
grid current characteristic منحنی مشخصه جریان شبکه
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
break up مرز علایم مشخصه هدف
grid characteristic منحنی مشخصه جریان شبکه
tokens کلمه رمزی علامت مشخصه
token کلمه رمزی علامت مشخصه
break up حد فاصل علایم مشخصه هدف
discriminates با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminated با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminate با علائم مشخصه ممتاز کردن
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
kicks تندی
crustiness تندی
velocities تندی
acrimony تندی
rigours تندی
choler تندی
rigour تندی
tempests تندی
kick تندی
fires تندی
fired تندی
speed تندی
fire تندی
kicked تندی
tempest تندی
velocity تندی
kicking تندی
abruptness تندی
rigors تندی
celerity تندی
causticity تندی
wildly به تندی
acridness تندی
speeding تندی
brusqurie تندی
briskness تندی
astingency تندی
angularity تندی
acerbity تندی
acrimoniousness تندی
acrimoniously به تندی
speeds تندی
acridfty تندی
vehemence تندی
suddenness تندی
wildness تندی
rapidity تندی
sternly تندی
bitterness تندی
mordacity تندی
brusqueness تندی
pungency تندی
tartly به تندی
abruptly به تندی
accelerative تندی
acidly به تندی
acidness تندی
acrasy تندی
acridly به تندی
inconsiderateness تندی
quickness of temper تندی
quick temper تندی
quickness تندی
rigor تندی
promptness تندی
protervity تندی
to tone down از تندی
keenness تندی
huffishly به تندی
huffishness تندی
fastnesses تندی
incautiousness تندی
impetuousness تندی
fastness تندی
nippiness تندی
inflammability تندی
rabidness تندی
rashness تندی
harsh usage تندی
previousness تندی
alacrity [speed] تندی
tartness تندی
speediness تندی
passionateness تندی
sternness تندی
acceleration تندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com