Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
bias
سطح مرجع الکتریکی
biases
سطح مرجع الکتریکی
Other Matches
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
references
مرجع
anchorage
مرجع
anchoring
مرجع
anchor
مرجع
reference
مرجع
authority
مرجع
anchorages
مرجع
anchors
مرجع
reference pilot
نمونه مرجع
reference axes
محورهای مرجع
reference address
نشانی مرجع
reference cell
پیل مرجع
reference edge
لبه مرجع
reference electrode
الکترود مرجع
reference time
زمان مرجع
reference signal
سیگنال مرجع
reference language
زبان مرجع
refernce parameter
پارامتر مرجع
antecedent
مرجع ضمیر
check lists
لیست مرجع
external reference
مرجع خارجی
references
بازگشت مرجع
antecedents
مرجع ضمیر
reference group
گروه مرجع
reference
بازگشت مرجع
anchoring point
نقطه مرجع
authority
مرجع قدرت
preferred system of coordinates
دستگاه مختصات مرجع
batch number
شماره مرجع و یک دسته
refernce manual
کتاب راهنمای مرجع
equinoctial colure
دایره ساعتی مرجع
apostle
عالیترین مرجع روحانی
superset
مجموعه مرجع
[ریاضی]
apostles
عالیترین مرجع روحانی
local authority
مرجع صلاحیتدار محلی
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Atticurgic
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Atticurages
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Attic storey
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
issuing authority
[body]
مرجع
[اداره]
صادر کننده
bias
انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
floating
محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
relative
اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
biases
انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
OLE container object
شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
inclination
زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
relative
محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
master
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
pitch altitude
زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
mastered
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
masters
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
bias
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
biases
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
atomic
ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند
cells
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
master
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
footnote
یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
masters
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
mastered
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
footnotes
یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
texts
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
gas electric generating set
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
references
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
absolute address
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
quoted
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
radio bearing
زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
registering
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
B line counter
ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
registers
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
electrical
الکتریکی
electrotechnical
الکتریکی
electric
الکتریکی
electric force
نیروی الکتریکی
electric heater
گرم کن الکتریکی
electrical bounding
اتصال الکتریکی
electrical breeze
وزش الکتریکی
electric field
میدان الکتریکی
electric traction
کشش الکتریکی
electric unit
واحدهای الکتریکی
electric wave
موج الکتریکی
electric welding
جوشکاری الکتریکی
electric wind
باد الکتریکی
electrical analogue
مشابهات الکتریکی
electric traction
قوه الکتریکی
electrical angle
زاویه الکتریکی
electric flux
شار الکتریکی
electric filter
صافی الکتریکی
static breeze
وزش الکتریکی
electric tension
فشار الکتریکی
magic eye
چشم الکتریکی
air dielectric
دی الکتریکی هوا
dielectric viscosity
لختی دی الکتریکی
electric apparatus
دستگاه الکتریکی
electric arc
قوس الکتریکی
electroplating
ابکاری الکتریکی
electrical
سیستم الکتریکی
electric attraction
جاذبه الکتریکی
electric balance
تعادل الکتریکی
electric brake
ترمز الکتریکی
electric break down
شکست الکتریکی
electric bulb
لامپ الکتریکی
electric charge
بار الکتریکی
dielectric strength
پایدار دی الکتریکی
dielectric stress
بار دی الکتریکی
all electric
تماما" الکتریکی
capacitance
فرفیت الکتریکی
conductivity
رسانندگی الکتریکی
hot seat
صندلی الکتریکی
corona discharge
تخلیه الکتریکی
electric shocks
شوک الکتریکی
electric shock
شوک الکتریکی
dielectric polarization
قطبش دی الکتریکی
dielectric power
قدرت دی الکتریکی
dielectric strain
بار دی الکتریکی
electric circuit
مدار الکتریکی
electric clock
ساعت الکتریکی
electric primer
چاشنی الکتریکی
electric resistance
مقاومت الکتریکی
conduction
رسانایی الکتریکی
isolating
به صورت الکتریکی
isolates
به صورت الکتریکی
isolate
به صورت الکتریکی
electric drive
محرکه الکتریکی
electric energy
انرژی الکتریکی
electric equipment
تجهیزات الکتریکی
electric potential
پتانسیل الکتریکی
electrified
الکتریکی کردن
electric component
قطعه الکتریکی
electric connection
اتصال الکتریکی
electric constant
ثابت الکتریکی
electric contact
کنتاکت الکتریکی
electric control
کنترل الکتریکی
electric coupling
تزویج الکتریکی
electric coupling
پیوست الکتریکی
electric discharge
تخلیه الکتریکی
electrifying
الکتریکی کردن
electrify
الکتریکی کردن
electrifies
الکتریکی کردن
electric machine
ماشین الکتریکی
electric eye
چشم الکتریکی
electromagnet
اهنربای الکتریکی
resistor
مقاومت الکتریکی
flash fuze
چاشنی الکتریکی
galvano cautery
داغ الکتریکی
gasoline electric
بنزین الکتریکی
gold contacts
اتصالات الکتریکی
gyro compass
قطبنمای الکتریکی
engine
موتورغیر الکتریکی
flux
فلوی الکتریکی
resistors
مقاومت الکتریکی
electrovalency
فرفیت الکتریکی
electromigration
مهاجرت الکتریکی
images
تصویر الکتریکی
image
تصویر الکتریکی
electromotor
محرک الکتریکی
electromotor
موتور الکتریکی
electron bombbardment
بمباران الکتریکی
electropathy
مداوای الکتریکی
electrovalence
فرفیت الکتریکی
specific conductance
رسانندگی الکتریکی
circuits
اتصال الکتریکی
charge
بار الکتریکی
electrical connections
اتصالات الکتریکی
voltaism
ولتاژ الکتریکی
circuits
جریان الکتریکی
circuit
اتصال الکتریکی
circuit
جریان الکتریکی
tachogenerator
دورسنج الکتریکی
charges
بار الکتریکی
transcriptions
ضبط الکتریکی
electrical schematic
نمودار الکتریکی
electrical resistivity
مقاومت الکتریکی
electrolysis
تجزیه الکتریکی
electrical prospecting
کاوش الکتریکی
electrical conductivity
رسانندگی الکتریکی
electrical model
مدل الکتریکی
electrical conductivity
هدایت الکتریکی
electrical degree
درجه الکتریکی
electrical interface
تداخل الکتریکی
discharge
تخلیه الکتریکی
electrical insulator
عایق الکتریکی
discharges
تخلیه الکتریکی
electrode
قطب الکتریکی
electrodes
قطب الکتریکی
transcription
ضبط الکتریکی
electrical transcription
ضبط الکتریکی
electrolytic capacitor
خازن الکتریکی
electrical conductance
رسانایی الکتریکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com