Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
bear
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
Other Matches
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
bearer stock
سهام و اوراق قرضه بدون نام
emission
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
perpetual bonds
اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
quotation
قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotations
قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
treasury bond
سند قرضه خریداری شده اوراق قرضه خزانه
collagteral trust bonds
قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
savings bond
اوراق قرضه
debenture
اوراق قرضه
bond
اوراق قرضه
obligations
اوراق قرضه
obligation
اوراق قرضه
bill of oredit
اوراق قرضه دولتی
registered bond
اوراق قرضه با نام
bond issue
صدور اوراق قرضه
preference bonds
اوراق قرضه ممتاز
government bonds
اوراق قرضه دولتی
savings bond
سهام قرضه
debenture stock
سهام قرضه
appraisement bond
اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
yield of bonds
نرخ بازده اوراق قرضه
Are there any special fares?
آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
bourse
[in a non-English-speaking country]
بورس اوراق بهادار
stock exchange
بورس اوراق بهادار
stock exchanges
بورس اوراق بهادار
stock exchange
بورس اوراق بهادار
bond discount
تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
stock exchange
بورس سهام
stock exchange
بورس سهام
stock exchanges
بورس سهام
bourse
[in a non-English-speaking country]
بورس سهام
fund holder
دارنده سهام قرضه دولتی
fund
تنخواه قرضه دولتی سهام
security
گرو سهام قرضه دولتی
funded
تنخواه قرضه دولتی سهام
bondable
قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
stock market
بورس سهام وارز
stock markets
بورس سهام وارز
bank annuities
سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
over-the-counter trading of securities
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market
[British E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market
[American E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
outside market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
coupon payments
منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
bondholder
دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
bear
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bears
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
class b allotment
کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
specialties
سهام با قیمت ویژه
break in share prices
کاهش قیمت سهام
wholesale price
قیمت عمده فروشی
trade price
قیمت عمده فروشی
retail price
قیمت خرده فروشی
pegging
تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
actual price
قیمت واقعی
closing prices
قیمت سهام درپایان روز
wholesale price index
شاخص قیمت عمده فروشی
the funds
قرضه دولتی سهام وام دولتی
liquidity preference theory
براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
nominal value
قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
underrate
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrates
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrated
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrating
چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
deferred share
سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
bull
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bulls
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
close price
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
capital stock
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
stop loss order
دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
stoporder
دستورخرید یا فروش سهام بدلال سهام
stock dividend
سهام صادره بابت سود سهام
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
close corporation
شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
stock jobber
محتکر سهام دلال سهام
share holder
دارنده سهام صاحب سهام
bistro
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistros
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
cambridge equation
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cheaper
ارزانتر
absolute altimeter
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
Do you have any special rates?
آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
Do you have anything cheaper?
آیا چیزی ارزانتر دارید؟
If anything ,it is more expensive.
اگر گرانتر نباشد مسلما" ارزانتر نیست
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
comparative cost
اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند
architecture proper
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
prest
قرضه
borrow pit
قرضه
loaning
قرضه
loan
قرضه
loans
قرضه
bearer bond
سند قرضه
borrow pit
محل قرضه
coupons
سند قرضه
debenture
سهم قرضه
debenture
سند قرضه
national debt
قرضه ملی
bonus
پاداش قرضه
bond
سند قرضه
fiduciary bond
قرضه شرافتی
bonuses
پاداش قرضه
bond predium
قرضه با سود
public debt
قرضه عمومی
coupon
سند قرضه
dumping
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
debenture
برگ یا سهم قرضه
interim certificates
سند قرضه موقتی
bearer bond
قرضه بدون نام
national debt burden
بار قرضه ملی
borrow area
محل قرضه سد خاکی
mortgage bond
سند قرضه گروئی
stock exchnge
بورس
bourse
بورس
commodity exchange
بورس کالا
stock broker
دلال بورس
speculator
بورس باز
gamblers
بورس باز
speculators
بورس باز
gambler
بورس باز
stock broker
کارگزار بورس
commodity exchange
بورس مواداولیه
commodities exchange
بورس کالا
in stock
<idiom>
روی بورس
bulls
بورس تصنعی
bourse
مبادله بورس
bull
بورس تصنعی
transaction on change
معامله در بورس
The real problem is not whether machines think but whether men do.
مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
dividend warrant
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
fractional T
روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
grant
بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock markets
بورس کالاهای مختلف
bull
سفته باز بورس
baltic exchange
بازار بورس بالتیک
bulls
سفته باز بورس
jobber
دلال یاکارگزار بورس
off-market purchases
خرید در بیرون از بورس
granted
بورس تحصیلی یا پژوهشی
grants
بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock market
بورس کالاهای مختلف
off-market
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
over-the-counter
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
outside
[stock exchange]
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
stockbroking
دلالی بورس واوراق بهادار
over the counter
خارج از بورس فروخته شده
stockbrokerage
دلالی بورس واوراق بهادار
exchange
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
settling days
روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
exchanged
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
SX
نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است
debenture bond
برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
contango
بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
callable bond
نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
over-the-counter interbank transactions
داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
constructive school credit
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
papering
اوراق
papers
اوراق
in quires
اوراق
papered
اوراق
paper
اوراق
overhaul
اوراق کردن
scraps
اوراق دورانداختن
cannibalization
اوراق کردن
drafts
اوراق بهادار
scrapper
اوراق کننده
drafted
اوراق بهادار
securities
اوراق بهادار
negotiable instruments
اوراق بهادار
overhauled
اوراق کردن
scrapping
اوراق دورانداختن
commerical papers
اوراق تجارتی
commercial papers
اوراق تجارتی
document bills
اوراق تجارتی
commercial bills
اوراق تجارتی
treasury bonds
اوراق بهادارخزانه
overhauls
اوراق کردن
overhauling
اوراق کردن
substituted service
اوراق دعوی
secret papers
اوراق سری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com