English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
wolf-whistle <idiom> سوتی که مرد برای جلب توجه زن(جذاب) می زند
Other Matches
missed سوتی !
misses سوتی !
miss سوتی !
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
it is interesting to me برای من جالب توجه است
bullet در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
bullets در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
catchword کلمه سرصفحه برای جلب توجه
shenanigan حقه یا حیله برای عطف توجه
newsworthy قابل توجه عامه برای درج درروزنامه
annunciator ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
Baa! بع! [صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
external سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
externals سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
calling سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
signaled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signalled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
screamer اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
flag جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
flags جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
copacetic جذاب
nifty جذاب
niftier جذاب
appealing جذاب
copesetic جذاب
loveable جذاب
niftiest جذاب
lovable جذاب
cutest جذاب
cuter جذاب
cute جذاب
fetching جذاب
attractive جذاب
charmer جذاب
personable جذاب
charmers جذاب
unlikely غیر جذاب
attractive goods کالاهای جذاب
well off جذاب جالب
dashing جذاب بی باک
bonny جذاب دلپذیر
absorbing جذاب درکش
ill favored غیر جذاب
slick یکدست کردن جذاب
slickest یکدست کردن جذاب
bilinear filtering مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
hot stuff جذاب هیجانانگیز و متمایلبهانجام عملجنسی
balance قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
balances قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
draw attention توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
favorites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
IBM اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
unappealing غیر جذاب غیر منطقی
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
listless بی توجه
oblivious بی توجه
regarded توجه
turn to توجه
regard توجه
advertence توجه
attendance توجه
adverence توجه
listlessly بی توجه
advertency توجه
attendances توجه
inattentive بی توجه
attentiveness توجه
assiduity توجه
attention to orders توجه
cares توجه
attentions توجه
remarks توجه
attention توجه
mindfulness توجه
unconsidered بی توجه
noting توجه
notes توجه
note توجه
remark توجه
mindfully با توجه
remarked توجه
remarking توجه
regards توجه
care توجه
heedfulness توجه
re- با توجه به
NB توجه!
keeps توجه
keep توجه
unresponsive بی توجه
heedfully با توجه
heed توجه
re با توجه به
tendance توجه
heeds توجه
heeded توجه
cared توجه
heeding توجه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
notation ثبت توجه
for this purpose <adv.> با توجه به این
yummy جالب توجه
favours توجه مرحمت
favouring توجه مرحمت
attention span فراخنای توجه
favour توجه مرحمت
favors توجه مرحمت
favoring توجه مرحمت
nota bene قابل توجه
self care توجه از خود
wistfulness توجه دقت
riding high <idiom> جالب توجه
remarkable جالب توجه
field of attention میدان توجه
figure on توجه کردن
as to that <adv.> با توجه به این
tent توجه کردن
attention to orders توجه کنید
nota bene توجه شود
concerning this <adv.> با توجه به این
notations ثبت توجه
span of attention فراخنای توجه
tents توجه کردن
favored توجه مرحمت
warnings توجه به خط ر ممکن
detraction کاهش توجه
polarities توجه به قطب
interests توجه نظر
at nurse در توجه دایه
take care of توجه کردن از
interest توجه نظر
intentness سرگرمی توجه
hypoprosessis فقدان توجه
hypoprosexia فقدان توجه
attention seeking توجه طلب
introversion توجه بدرون
attention deficit کاستی توجه
warning توجه به خط ر ممکن
polarity توجه به قطب
hereto <adv.> با توجه به این
on this <adv.> با توجه به این
considerable قابل توجه
see after توجه داشتن به
to watch over توجه کردن
to take keep توجه کردن
noteworthy قابل توجه
remarkable قابل توجه
strikingly قابل توجه
to drive at توجه داشتن به
striking قابل توجه
hereunto <adv.> با توجه به این
devil may care بی توجه به مقام
attention getting توجه طلب
tendencies توجه استعداد
regards رعایت توجه
attend توجه کردن
attending توجه کردن
look after توجه داشتن به
attends توجه کردن
inattention فقدان توجه
inattention عدم توجه
marks توجه کردن
notwithstanding بدون توجه
wistfully با دقت و توجه
welfare توجه کردن
noticing توجه اطلاع
pay attention <idiom> توجه کردن
unwitting بی توجه بی هوش
to llok توجه کردن
regarded رعایت توجه
pay respect to توجه داشتن به
auspices حسن توجه
favor توجه مرحمت
regard رعایت توجه
get with it <idiom> توجه کردن
unscrupulous بی توجه به نیک و بد
perpend توجه کردن
oyez توجه کنید
notice توجه اطلاع
noticed توجه اطلاع
notices توجه اطلاع
mark توجه کردن
cautions اخطار توجه
safe keeping حفافت توجه
considerations توجه تامل
auspice حسن توجه
focal point کانون توجه
substantial قابل توجه
liberals جالب توجه
noticeable قابل توجه
Take care of the infant. از نوزاد توجه کن
observingly از روی توجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com